176

176


#کوازار

#۱۷۶

داستان از زبان ساتی :

چرخیدمو بیشتر زیر پتو فرو رفتم

تو سرم همه چیز مدام تکرار میشد 

اهریمن 

ساموئل 

آترین

سارا 

شیاطین ...

با خستگی چشم هامو به هم فشار دادم

میدونسم دیگه وقتشه بیدار شم

اما ذهنم خسته تر از قبل شده بود

صدای موبایل سارا اومد 

سریع جواب داد

- میلاد ... سلام ...

مکث کرد و آروم تر از قبل گفت

- نگران من و ساتی نباشید. ما جامون کاملا امنه...

دوست نداشتم گوش وایسم

برای همین بلند شدم

نشستم رو تخت 

سارا نگاهم کرد 

به هم سر تکون دادیم 

سارا گفت

- نمیتونم بگم کجا هستیم. فقط نگران نباشید .

با این حرف قطع کرد 

متعجب گفتم 

- چرا قطع کردی

- چون نمیتونم دروغ بگم

نفس خسته ای کشیدم و گفتم

- آره تو دروغگو خوبی هم نیستی 

چشم هتمو دست کشیدم که سارا گفت

- آره برعکس تو 

با تعجب نگاهش کردم

امو سارا فقط نگاهم کرد 

بی حوصله گفتم

- بس کن سارا... خواهش میکنم .

بلند شدم و جلو آینه سعی کردم موهامو مرتب کنم

سارا نفس خسته ای کشید و گفت 

- دارم سعی میکنم. اما نمیتونم

از تو آینه نگاهمون قفل شد

سارا بلند شد 

اومد سمت تخت و گفت 

- همش دارم به تو فکر میکنم... ساتی ... تو واقعا تو کل زندگیت کسی رو داشتی محدم اسرارت باشه؟

مشکوک نگاهش کردم که دراز کشید رو تخت و گفت

- هیچکس تو واقعی رو نمیشناسه ساتی ، حتی من که خواهرتم ، چرا انقدر تو داری؟

چرخید رو تخت

به من نگاه کرد و گفت

- قلبت درد نمیگیره انقدر همه احساساتتو مخفی میکنی؟

ناخداگاه لبخند زدم

نه لبخند از رو خوشحالی

یه لبخند از رو درد 

حرف سارا خود حقیقت بود

قلبم درد میکرد

قلبم ، روحم ... کل وجودم ... اما من این بودم 

کسی که خوب میتونه منطقی باشه.

کسی که خوب میتونه احساساتشو کنترل کنه 

خواستم به سارا جواب بدم

اما عطر آشنای سام رو حس کردم

بی اراده دوباره لبخند زدم

اما اینبار از شوق ...

برگشتم سمت پنجره 

شاید بهتره تجدید نظر کنم .

من دیگه خیلی هم تو منطقی بودن موفق نبودم

من دیگه خیلی هم کنترل احساساتمو نداشتم

مخصوصا ...

وقتی ...

کتار سام بودم....

هیبت سام با بالهای سفید و بزرگش رو تراس ، قلبمو گرم میکرد

نگاهمون گره خورد .به هم لبخند زدیمو بی اراده رفتم سمتش

در تراس رو باز کردم

سام لبخندش پر رنگ تر شد و گفت 

- امیدوارم تازه بیدار شده باشی

خندیدمو سر تکون دادم

به سقف اشاره کرد و گفت


سلام دوستان تو کانال خصوصی الان به پارت های جلو تری رسیدیم برای عضویت تو کانال خصوصی #کوازار به نگار پیام بدید. اونجا دو برابر اینجا پارت میزاریم و در آخر فایل هم میدیم. هزینه عضویت ۲۵ هزار تومن هست

https://t.me/ng786f

Report Page