168
لینک قسمت اول برای دوستانی که فایل اول رو پیدا نمیکنن
https://t.me/UltraMind777/26912
اخمای بابابزرگ توهم رفت و گفت
_....ماخبر نداشتیم مشکلی پیش اومده وگرنه عجله ای نبود
+....بهرحال الان اینجا درخدمتتون هستیم اگه اجازه بدید پسرماو دخترشما برن باهم صحبت کنن نتیجه رو به مااعلام کنن
بابابزرگسری تکون دادو اشاره ای به من کرد
هوا سرد بود و نمیشد بری داخل حیاط
یکی از اتلق های طبقه بالارو آماده کردیم
زیر لب بااجازه ای گفتم و بلندشدم امیرپشت سرم اومد و وارد اتاق شدیم
نفسمو بافشار بیرون فرستادم و برگشتم که توحجم بزرگ و گرمی فرو رفتم
_....چراانقدر قلبت تند میزنه؟
+....استرس دارم
_....تهش اینه میدزدمت میبرمت یجایی که دست هیچکس بهمون نرسه
خندیومو گفتم
+...از کی تاحالا دزد شدی؟
_....ازوقتی عاشق تو شدم
چادر از روی شونم افتاده بود شالمو ازروی سرم باز کردو سرشو توگردنم برد
_...میدونی عاشق موهاتم
+...اوهوم امیریکی نرسه یهو
_...برسه زنمی دلم میخواد
دستشو دور کمرم حلقه کردو منو سمت دیوار هل داد
_....میخوام ببوسمت
تا به خودم بیام لبای امیر رو لبام نشست و خیلی شدید مشغول بوسیدنم شد