164

164


هنگ و شوکه بودم 

توقع نداشتم یه ضرب واردم کنه 

هینی گفتم خودمو محکم گرفتم وبریده بریده گفتم

+...یکم صبر کن 

موهامو بوسیدو گفت

-...ریلکش باش تا تونخوای تکون نمیخورم 

تی شرتو کامل از تنم بیرون اورد

سینهامو اورد بالا سرشو خم کردو عمیق مکید 

چشمام دوباره خمار شد

دستشو برد بالای واژنم و مالید 

دستمو دور گردنش حلقه کردم و اروم خودم شروع به بالا پایین شدن کردم

محمد توگوشم گفت

-...دردت اروم شد؟

باتکون سر گفتم اره 

کمرمو گرفت و اینبار حرکاتشو تندتر و عمیق تر کرد 

دیگه صدای نالهام اصلا دست خودم نبود 

خیسی بین پام به رونم رسیده بود و بیشتراز دوبار ارضا شده بودم 

نمیدونم چقدر دیگع توهمون حالت ادامه دادیم 

محمد بلند شد و گفت خم شم روی میز 

خودشم پشتم ایستاد 

و دوباره تا به خودم بیام یه ضرب آلتشو فرستاد داخل 

دستموگرفتم به میزو خودمو نگه داشتم 

خم شد روم و توهمون حالت سینهامو تومشتش گرفت 

ضربهاشو تند تر کردو خودشو روی کمرم خالی کرد 

دیگه توانایی سرپا ایستادن نداشتم 

چنگ زدم به دستش و گفتم

+...منو ببرتواتاق

-...یکم صبر کن کمرتو تمیز کنم 

سریع چند برگ دستمال برداشت وکمرمو پاک کرد

بعدم بغلم کرد و رفتیم تواتاق 

حتی انرژی نداشتم برم سرویس و خودمو بشورم

همین که دراز کشیدم خوابم برد

با صدای زنگ خونه بیدار شدم 

خوابالو نشستم روی تخت 

محمد هم کنارم خواب بود صداش کردم نگران نشست و گفت 

-...چیشده خوبی؟

+...من خوبم دارن در میزنن 

بلند شدو از اتاق رفت بیرون 

سه دقیقه بعد باعجله اومد داخل و گفت

-...بابات آدرس اینجارو از کی گرفته!

یه نگاه به خودم انداختم 

لخت 

پراز کبودی 

از ده کیلومتری داد میزنه داشتم چیکار میکردم ! .

Report Page