164

164


#۱۶۴

#عشق_سخت 

بهرام گفت

- منم معذرت میخوام دیبا بخاطر اون شب و سو تفاهمی که ایجاد شد

برگشتم سمت بهرام که گفت

- فکر کنم دانیال هم یه چیز میخواست بگه

به دانیال نگاه کردم

با اخم گفت

- دیبا میتونستی از اول بهم بگی با بهرام نشستین فیلم دیدین جای تیکه انداختن به منو عصبیم کردن!

لب هامو فقط فشردم

بهرام دروغگو و صحنه ساز قهاری بود و من .‌‌..

من ...

افتضاح بودم تو این قضایا

فقط به دانیال سر تکون دادم

سرمو پایین انداختم 

خوبه حداقل مادر بهرام فکر کنه فیلم دیدیم

اما اون که اسمشو وسط سکس گفتم چی؟

باید از بهرام میپرسیدم

بهرام گفت

- خب حالا که سو تفاهم ها بر طرف شد بریم سر اصل مطلب 

همه تائید کردن و بدون توجه به من بابام با عمو و پدر بهرام سر مهریه و شیر بها نشستن به حرف زدن

بابام میگفت ما رسم داریم ۱۰۰۰ سکه 

پدر بهرام میگفت اصلا اینور چنین چیزیو قبول نمیکنن

عمو میگفت ما میریم سفارت عقد کنن اونا با قوانین ما آشنان.بهرام میگفت به عدد معقول باشه یا یه ملک یا طلا سکه اونم هزارتا مسخره است

مامان اصرار داشت ما آبرو داریم بیقزه چی میگن.

زن عمو میگفت سخت نگیرین حالا کسی که نمیفهمه پیدر مهریه دیباست

جلو خودمو گرفتم نخندم

چون خود زن عمو اولین کسی بود که گزارش کل اتفاقات اینجارو میداد

به بهرام نگاه کردم

تو بحث با بقیه بود

متوجه نگاه من شد

نگاهم کرد

سر تکون داد چی شده ؟

کمی خم شدم سپتش و گفتم

- مگه قراره کی عقد کنیم

بهرام تو گوشم گفت

- امروز !


اگر دوست داری ۸۰ پارت دیگه از دیبا رو همین الان بخونی و روزی ۲ پارت داشته باشی برای عضویت در کانال ویژه عشق سخت و خوندن پارت های بیشتر و جلو تر از رمان به نگار پیام بدید . تو کانال حق عضویتی الان پارت ها خیلی جلو تر هست . در نهایت هم فایل کامل میدیم خدمتتون. هزینه عضویت رمان عشق سخت ۲۵ هزار تومن هست


https://t.me/ng786f


Report Page