162
-...دلت میخواد ارضا شی ؟
+...آره
-...حولتو بیرون بیار میخوام بهت کمک کنم
حولمو بیرون آوردم لخته لخت جلوش نشسته بودم
چشمای اونم خمار شده بود
-...حالا برام تعریف کن چه خوابی دیدی
کلیت خوابمو براش گفتم
-...حالا دستتو بکش روی سینهات و نوکشو بین انگشتات بگیر
کاریو که گفت انجام دادم
-....انگشتاتو خیس کن گوشیو بذار بین پاهات میخوام واژنتو ببینم
گوشیو بین رون پام فیکس کردم
-....انگشتتو بکش بین پاهات
انقدر خیس بودم که انگشتام سر میخوردن
-...اخ کاش اونجا بودم و خیسی بین پاتو میخوردم
صدای خودشم بم شده بود
آلتشو بیرون اورده بود و بین دستاش بالا پایین میکرد
-...انگشتتو بکن توش نترس چیزی نمیشه
دوباره کاریو ک گفت انجام دادم
چشمام بسته شد و حرکت انگشتام توی واژنم تند تر شد
سینهامو چنگ زدم و بالاخره به اوج رسیدم گوشی افتاده بود روی خیسی واژنم
فقط صدای حامد آه گفتنای حامد رو میشنیدم
حالم ک یکم سرجاش اومد گوشیو برداشتم و تماسو قطع کردم
چنددقیقه بعد حامد پیام داد
"...اولین فرصتی که گیر اوردی بهم خبر کن میخوام یه لذت جدیدو تجربه کنی ...."