161

161


زیر لب گفتم برو بابا 

غرغرای بابا کم بود اینم اضاف شده بود 

باحوصلع موهامو خشک کردم و دراز کشیدم

از خستگی خوابم برد یه خواب پراز سکس با حامد 

خیس و تحریک شده از خواب بیدارشدم

کاش الان حامد اینجا بود

هواتاریک شده بود 

پاهامو باز کردم یه عکس از واژن خیسم گرفتم و برای حامد فرستادم 

چشماموبستم و به خوابی که دیده بودم فکر کردم

تویه مهمونی بودیم همه جاتاریک بود و یه گوشه از سالن بین بقیه حامد داشت منو میکرد 

لبمو گاز گرفتم 

بایه دیلدوی کلفت از پشت و جلو داشت منو میکرد

هنوز داغیو کلفتیشو درونم حس میکردم

با یاد اوریش بیشتر داغ شدم 

انقدر به انواع فانتزی ها فکرکرده بودم که خوابشو دیدم

از همیشع بیشتر تحریک شده بودم 

چشم هامو بستم و انگشتامو روی واژن خیسم کشیدم 

گوشیم زنگ خورد 

حامد داشت ویدعو کال میگرفت 

در اتاقمو قفل کردم و جواب دادم 

با چشمای خمار بهش نگاه کردم 

پوزخند جذابی زدو گفت 

-...اینکه توخوابتم من تصاحبت میکنم خیلی خوبه 

اروم خندیدم چشمکی زدو گفت

-...دلت میخواد ارضا شی ؟ 

+...آره 

-...حولتو بیرون بیار میخوام بهت کمک کنم

Report Page