160
160
نمیتونستم تحمل کنم
اما از طرفی نمیتونستمم دور شم
طلسم روح اشتباه بود
فقط عذاب خودمو بیشتر کردم
به سمت پنجره رفتمو به افق دور خیره شدم
من هیچوقت با کیت نخوابیدم
اما انقدر برام سخته خوابیدنشو با بروس ببینم.اونوقت بروس که انقدر طعم کیتو چشیده
بروس که بچه اش تو شکمه کیته
چطور میخواد بزاره من تو رختخواب کیت باشم ؟
رو لبه پنجره نشستم
نمیدونم چرا زئوس این راهو پیشنهاد داد
اون میتونست یا طلسم بروس بشکنه
یا پیوند مارو از بین ببره
اما گذاشت عذاب بکشیم
حداقل من عذاب بکشم
و این دور از عدالت بود
نفس عمیقی کشیدم که آنی رو له روم ظاهر شد
سمت دیگه پنجره نشستو گفت
- باید طبقه دوم میگرفتی اینجا خیلی اذیت میشی
میدونستم منظورش صدای سکس بروس و کیته که کاملا اینجا می اوند
پوزخندی زدمو گفتم
- فرقی نداره... هر دوش مثل زنده سوختنه
آنی مثل من به افق خیره شد و گفت
- فکری کردی چطور طلسمو بشکنی؟.لب زدم نه
سکوت شد بینمون و خودم گفتم
- دارم به حرف تو میرسم
- چه حرفی؟
- بهتره دیگه پیوند واقعی خودمو کیتو از بین ببرم
آنی خندیدو گفت
- یعنی کیتو بکشی
تو سکوت به آنی نگاه کردم و بلند شدم
آنی یهو برگشت سمتمو شوکه گفت
- تو که نمیخوای ...
اما قبل اینکه حرفش تموم شه از پنجره بیرون پریدم