153

153


#عشق_سخت 

#۱۵۳

صدای زن عمو اومد که گفت

- بله نبایدم به صیغه معتقد باشین. ماشالله شما به این چیزا نیاز ندارین

از بهرام فاصله گرفتم

خواستم برم 

نمیخواستم به زن عمو هم نگاه کنم.اما بهرام مچ دستمو گرفت

خیلی محکم و سفت

جواب داد

- ببخشید که اون یه جمله شما رو نگفتیم ! قبل و بعدش حس ما فرق نمیکرد آخه! 

به زن عمو نگاه کردم

از پر روئی بهرام عصبانی تر شده بود

نگاه بدی به من انداخت و گفت 

- اون که نداره تو حرمت پدر مادرتو نگه دار 

اوند سمت من 

بازو دست دیگه ام رو گرف

خواست منو با خودش بکشه

بهرام اما دستمو ول نکردو گفت

- شما بفرمایید من با دیبا کار دارم

زن عمو اما دستمو ول نکردو گفت

- لازم نکرده تا همینجام زیاد کار داشتین .

بهرام دستمو کشید

عصبی دست هامو کشیدم و گفتم

- ولم کنین اه ...

دوئیدم و از هر دو دور شدم.سمت کافه رفتم

واقعا عصبی شده بودم.بخاطر کریسمس همه جا شلوغ و پر از تزئین بود

پشت یه درخت کریسمس لبه یه آبنما نشستم

خارج از دید بودم.سرمو بین دستام گرفتم

آبرو ریزی کرده بودم

من دیشب با بهرام خوابیدم

مادرش صدای جیغ و ناله منو شنید! 

دانیال منو بیرون اتاق بهرام دید

زن عمو منو تو بغل بهرام دید! 

واقعا از این تهوع آور تر نداشتیم 

دوست نداشتم دیگه هیپکدوم ببینم.حتی بهرام

مطمئن بودم زن عمو الان‌میره کف دست عمو و مامان میزاره

اونام با گوش بابا میرسونن

سرمو بین بازوهام گرفتمو خودمو جمع کردم تو خودم 

یه جوری به ته تط رسیده بودم که گندم قابل جبران نبود

لعنت بهت دیبا

با بی آبرویی به این بزرگی چکار میخوای بکنی 

یاد مهرداد افتادم

کاش به حرفش گوش میدادم

اصلا انگار اون منو طلسم کرده بود

با هرکی جز خودش گند میزدم

هرچند با خودشم ...

نفس خسته ای کشیدم

سرمو بلند کردم

آفتاب بی جون زمستون تو اوج آسمون بود

به گوشیم نگاه کردم

دو ساعت بود این پشت بودم

به اجبار بلند شدم

بدنم خشک شده بود 

هیچ فکر و تصمیمی نداشتم که چکار کنم و چی بگم‌

بی هدف راه افتادم به قدم زدن

بین مردم

آدما. کافه ها .

دیگه داشتم از گشنگی ضعف میرفتم

امو تقریبا گم شده بودم

رفتم تو یا کافا و به انگلیسی از مسئولش پرسیدم

چطور میشه برم هتل 

اونم دست و پا شکسته داشت راهنمایی میکرد که یه مرد جوون اومد و به فارسی بهم گفت

- گم شدین خانم ؟؟


سلام دوستان. برای عضویت در کانال ویژه عشق سخت و خوندن پارت های بیشتر و جلو تر از رمان به نگار پیام بدید . تو کانال حق عضویتی الان پارت ۲۲۰ هست . در نهایت هم فایل کامل میدیم خدمتتون. هزینه عضویت رمان عشق سخت ۲۵ هزار تومن هست


https://t.me/ng786f

Report Page