148

148


#رئیس_پردردسر 

#۱۴۸

نفسمو با حرص بیرون دادم

خودنو عقب کشیدم و گفتم

- باشه ... پس عجله کن

قبل اینکه پشیمون بشم از اتاق پرو خارج شدم

اما تا خارج شدم پشیمون شدم

من شدیدا به یه تخلیه حسابی نیاز داشتم

مارگارت منو بد تحریک میکرد

تا ماری بیاد

حساب کنیم و سوار ماشین بشیم انگار یک سال گذشت

مارگارت تا نشستیم کلاه کپشو بالا تر داد و گفت

- باورم نمیشه با این تیپ تینیجری و این ماشین سدن قدیمی انقدر خوب استتار شدیم

خندید و گفتم

- اما شدیم

سری تکون دادو گفت

- این ماشین از کجا داشتی؟

چشمکی زدمو گفتم

- کادوی ۱۸ سالگیم بود

چشم هاش گرد شدو گفت 

- اوه پس این ماشین باید هم سن من باشه

بلند خندیدمو گفتم

- بیشتر ! چون همون موقع هم قدیمی حساب میشد 

مارگارت خندید و گفت

- عالیه که تو هنوز داریش

هومی زیر لب گفتم 

خاطرات تو سرم مرور شد و گفتم 

- آره... من چیزایی که دوست دارمو نگه میدارم. هر جور شده ...


داستان از زبان مارگارت

جمله متئو تو سرم تکرار شد

من چیزایی که دوست دارم ...

نگه میدارم

هر جور شده

دوست داشتم فریاد بزنم

منم دوست داشته باش

منم نگه دار

تا ابد 

تو این مدت کم انقدر به متئو عادت کرده بودم که حتی فکر به نبودنش هم عصبیم میکرد

باید به تئو لایت پیام میدادم

حس میکردم دارم غرق میشم

غرق تو رابطه ای که پر دردسره ! 

نفس خسته ای کشیدم

گوشیمو بیرون آوردمو خواستم ایمیلم رو باز کنم که متّو مدی و تا حدودی عصبانی گفت


دوستان کانال خصوصی رئیس پردرسر الان ۵۰ پارت از اینجا جلو تره.

هزینه عضویتش ۱۸ تومنه. روزی ۲ پارته .

فایل هم آخرش میدیم خدمتتون.

فایل کامل رمان بیاد ۲۵ تومنه قیمتش اما اعضای کانال خصوصی دیگه هزینه ای پرداخت نمیکنن برای فایل کامل


اینجا تو کافه هلو تا آخر رایگان گذاشته میشه اما فایل کامل در نهایت فقط فروشیه


برای عضویت تو کانال خصوصی اسم رمان رو به ای دی نگار بفرستین 👇👇

https://t.me/ng786f

Report Page