دانشجویان متحد
بهروز بابایی🔰تحریم
🔻مسالهی تحریمها یکی از پربسامدترین بحثهای دههی اخیر در فضای سیاسی،اجتماعی و اقتصادی ایران بوده است .مسالهای عمیقا گره خورده با زیست میلیونها شهروند و مولفهای اثر گذار در معادلات قدرت و روندهای بین المللی که بحث پیرامون آن به یکی از سرفصلهای مباحثات حوزه ی عمومی در دههی گذشته تبدیل شده است. در جامعهی ایران و شبکههای مجازی دو گانهای پیرامون تحریمها شکل گرفته که نیازمند واکاوی این دست اظهار نظرها از نظر دلالتهای سیاسی -منطقه ای -جهانی این فرم نگرشها است.
در ابتدا از منظر حقوق بین الملل و قطعنامههای سازمان ملل به بررسی چند مورد از اشکال تحریمها میپردازیم، سپس به جدیدترین مواضع مدافعان و مخالفان تحریم و همچنین به مواضع حکومت ایران دربارهی تحریمها خواهیم پرداخت. طبیعتا نوشته مذکور با توجه به تمام محدودیتهای موجود ادعای بررسی جامع و مانع این موضوع پیچیده را ندارد و صرفا حاشیه و گریزی به این مقوله میزند و در انتهای مقاله نیز به طرح چند سوال و نقد دیدگاهها پرداخته خواهد شد.
🔻تحریمهای بین المللی
تحریمها در فضای بین المللی به دو دسته تقسیم میشوند:
۱.تحریم بر مبنای روابط بین الملل
۲. تحریم بر مبنای حقوق بین الملل
تحریم بر مبنای روابط بین الملل بر مبنای تحریم دولتها بر علیه یکدیگر است، اما تحریم بر مبنای حقوق بین الملل مربوط به تحریمهای شورای امنیت است. در ماده ی ۴۱ منشور ملل متحد در فصول ۶ و ۷ به موضوع تحریمهای حقوق بین الملل اشاره شده است. در قطعنامههای فصل ۶ با زبانی نرم از طریق قطعنامههایی بر محور توصیه و میانجیگری به راه حل و فصل اختلافات اشاره شده است . اما در فصل ۷ با زبانی قاطع تر وارد مبحث تحریم در مورد کشورهای خاطی میشود. راه حلهای فصل ۷ بر دو گونه ی قهری و غیرقهری استوار است که شامل اشاره به دخالت نیروهای نظامی برای تنبیه کشورهای خاطی میشود.
🔻انواع تحریمها
تحریمها به دو دستهی همه جانبه و هدفمند تقسیم میشوند. تا دهه ی ۱۹۹۰ میلادی، تحریمهای همه جانبهی بین المللی به عنوان ابزار کارآمدتری شناخته میشدند، اما پس از آن تحریمهای هوشمند به عنوان ابزار قابل توجهی مورد توجه ناظران بین المللی قرار گرفت. تحریمهای همه جانبه کلیت زیر ساختهای اقتصادی کشور را مورد هدف قرار میدهد اما تحریمهای هوشمند، کالاهای استراتژیک کشورها را مورد هدف قرار میدهد .محور اصلی مبحث تحریمها "قدرت در مناسبات بین المللی" است. در بین دولتها ابزار تحریمها بسیار مورد اقبال است، به این دلیل که دولتها در پی پرداخت هزینه اقتصادی نیستند و همچنین به دلیل رعایت نزاکت بین المللی و تحت فشار قرار گرفتن توسط شهرندان خود باید پاسخگوی آنها باشند . در نزد دولتهای قدرتمند، تحریم آسانترین شیوه برای مطیع کردن دولتهای خاطی است .
از دهه ی ۹۰ میلادی تحریمهای هدفمند مورد توجه قرار گرفت چون شاهرگهای حیاتی حکومتها را مورد حمله قرار میداد. چیزی که در تجربهی تحریمهای عراق ثابت شد این بود که تحریمهای همه جانبه بیشترین فشار را بر گردهی مردم عادی جامعه تحمیل میکند و هیات حاکمه تحت فشار قرار نمیگیرند. در همین راستا این سوال ذهن ناظران آگاه را درگیر کرده بود که چرا در اواسط دهه ی ۹۰ تحریمها به صورت متفاوتی بر کشورهای دیکتاتوری و حکومتهای بسته تاثیر میگذارد و حتی باعث تقویت قسمتهای مافیایی این کشورهای میشود؟ هدف اصلی در تحریمها این بود که با فشار به مردم آنها نیز به بدنه ی حکومت فشار آورند تا از جامعهی بینالملل تبعیت کنند. تا بدین طریق سیکلی تاثیرگذار از طریق تحریمها ایجاد شود. اما در جوامع بسته به دلیل فقدان دموکراسی این فشارها از کانالهای مناسب آن به حکومتها منتقل نمیشوند و مردم زیر چرخ دندههای تحریم له میشوند و بدین ترتیب حکومتهای اقتدار گرا در جامعهی بینالمللی از این وضعیت برای خود مشروعیت میخرند و فشار تحریمها را ابزاری برای تبلیغات گسترده علیه دول تحریم کننده در صحنهی بینالمللی و داخلی قرار میدهد. همین امر سبب تغییر تحریمها از مبنای همه جانبه به تحریمهای هوشمند شد.
در مقوله تحریمهای دولتها بر علیه دولتها و در تجربهی تحریمهای دولت ترامپ بر علیه ج اسلامی، ما شاهد نوعی یک جانبه گرایی در شکل تحریمها هستیم. یعنی تلفیقی از تحریمهای هوشمند و چند جانبه که با اتکا به قدرت مالی و بین المللی ایالات متحده، سایر کشورها، شرکتها و کمپانیها را وادار به تبعیت از تحریمهای آمریکا علیه ج اسلامی میکنند .
🔻تحریمهای ایران
بعد از شروع ماجرای پردامنهی پرونده اتمی ایران و مطرح شدن آن به عنوان یک جنجال بین المللی، نظام تحریم ویژهای برای جمهوری اسلامیایران ایجاد گشت. پس از کش و قوسهای فراوان بر سر پرونده ی اتمی ایران این پرونده از شورای حکام آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت ارجاع داده شد و توسط آمریکا و غرب به عنوان یک تهدید بین المللی مطرح گردید. پرونده اتمی ایران در اواخر دهه ی ۸۰ شمسی در شورای امنیت منجر به تصویب قطعنامههای تحریمیلازم الاجرا در ذیل بند ۷ شورای امنیت گردید.
آمریکا و دولت اوباما با مهندسی و دیپلماسی، موفق به طراحی نظام تحریمی شد که اکثر کشورهای مهم را با خود همراه کرد . روسیه و چین که در تبلیغات نظام سیاسی ایران به عنوان شریک استراتژیک این نظام سیاسی مطرح میشدند به تمام قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران رای مثبت دادند. در صورتی که از حق وتو برخوردار بودند. در واقع آمریکا با استفاده از مساله هستهای جامعهی جهانی را با خود همراه کرد و ترکیبی از تحریمهای هوشمندانه و همه جانبه برای فلج کردن کامل اقتصاد ایران و فشار به نظام سیاسی آن طراحی گشت. تحریمهایی که صنعت نفت، پتروشیمیو نظام بانکی ایران را هدف قرار داد و عاقبت پس از کش و قوسهای چند ساله به امضای برجام در سال ۲۰۱۵ منجر گشت. اما این توافق بنا به دلایلی چند از جمله انتخاب دوتالد ترامپ جمهوری خواه به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا، بی اثر و آمریکا با یکجانبه گرایی از این توافق خارج شد و نظام تحریمیباز با قدرت به روال سابق بازگشت. آمریکا با استفاده از ابزارهای مالی و سیاسی دوباره نظام تحریمیرا وضع کرد که اکثر کشورهای جهان مجبور به تبعیت از آن شدند. پیرامون تحریمها، علل، عوامل و نقش بازیگران مختلف در آنها بحثهای فراوانی صورت گرفته است.
یک بحث مهمی که این روزها درباره ی تحریم وجود دارد این نکته است که تحریمها ریشهی درخت مشکلات کشور هستند یا شاخه و برگهای آن؟ آیا علت العلل مصائب زیست جمعی ما ایرانیان تحریمهای یک جانبهی آمریکا علیه کشور ایران است؟ آیا اگر مسالهی تحریمها برداشته شود، ما با این ساختار حکمرانی در شاخصههای فساد، کارآمدی، شفافیت، روندهای توسعه، عدالت اجتماعی، حقوق و آزادیهای شهروندی به روندهای مطلوب پل میزنیم؟ آیا در شکل گیری این تحریمهای ظالمانه که بیشترین فشار را به تودهی مردم وارد میکند و شریانهای اصلی جامعه را تنگ کرده است نظام تصمیم گیری و دیپلماسی ما بی تقصیر بوده است؟
قدرت در نظام بینالمللی حرف اول را میزند. کشورهای قدرتمند از این نظم بین المللی برای حفظ سلطهی خود با ابزارهای مختلف دفاع میکنند اما در اینجا سوالی بسیار مهم مطرح میشود: آیا در برابر این نظم و مناسبات غیرعادلانه و ظالمانه، حکومتهایی مثل صدام، قذافی، عمرالبشیر و ... دارای حقانیت تاریخی هستند؟ بنابر دیدگاه نگارنده، حکومتهای استبدادی که استعداد و مشارکت شهروندان را خفه میکنند، با انواع مکانیسمهای سرکوب و غارت تمام توانمندیهای جامعهی خویش را نابود میکنند، تنش آفرینی داخلی و خارجی را رمز بقای خود در مسند قدرت میبینند و با کشتار شهروندان آنها را گروگان سیاستهای نابخردانه و ضد مردمیخود میکنند اساسا وجاهت اخلاقی و بین المللی در به چالش کشیدن نظم ظالمانهی جهانی را ندارند .در واقع به بهانهی مبارزه با استبداد داخلی نمیتوان به پادویی برای قدرتهای مداخله گر جهانی پرداخت و به بهانهی مخالفت با استعمار نو و منطق امپریالیستی، نمیتوان حامیاستبداد شد .
🔻کرونا و تحریم
با ورود کرونا به ایران، مسالهی تحریم یک بار دیگر خودنمایی کرد. دولت و حکومت ایران مدعی بودند که تحریمها دست حکومت را از نظر اقتصادی در تنگنا گذاشته است و دولت از ارائهی خدمات متناسب بهداشتی و درمانی به شهروندان ایرانی ناتوان است و دولت از نهادهای بین المللی در خواست وام فوری ۵ میلیارد دلاری کرد. قطعا تحریمهای آمریکا علیه ج ا باعث فشار شدید اقتصادی گشته اما آیا این تمام واقعیت ماجراست؟
در ادامه شاهد بودیم در صورتی که اکثر کشورهای دنیا شهروندان خود را قرنطینه کردهاند اما دولت ایران به بهانههای مختلف از جمله نداشتن پول و منابع از این کار سر باز زد و حتی نحوهی تاخیر در اطلاع رسانی و عدم قرنطینهی شهرها، شائبههایی در اذهان ایجاد کرد. اساسا این که حکومت ایران برای نجات جان شهروندان بیدفاعش در برابر کرونا معطل ۵ ملیارد دلار است جای سوال دارد. تحریم نفتی ایران زمینه ساز کسری بودجه شدید شده است .اما آیا نهادهای مالی حکومتی که از مالیات معاف هستند و طبق تخمین ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارند نمیتوانند به یاری مردم بیایند؟ این در حالیست که وقتی مردم تحت شدیدترین بحران اقتصادی و همچنین تحریمها هستند هنوز عملیاتهای برون مرزی و پرتاب ماهواره نظامیادامه دارد .
در گزارش چند روز پیش مجلس اشاره شد فقط در سال ۹۷ حدود ۴/۸ میلیارد دلار رانت ارزی توزیع شده که به خزانه باز نگشته است. تحریم عملی ضدانسانی و محکوم است اما مشکل اساسی ما بیش از تحریمهای ظالمانه، حاکمیتی غیرپاسخگو و ناکارآمد است. تحریم باعث ذوب شدن یخ اقتصاد ایران در زیر آفتاب فشارها و کوچکتر شدن سفرهی معیشت مردم است اما این تنها یک عامل در کنار سایر عوامل موثر در این ماجرا محسوب میشود. وقتی تنها در یک شب200 میلیون دلار به بودجه نهاد نظامیخاص افزوده میشود و بر سر وام یک میلیونی ۱۲ درصد از مردم سود میخواهند مردم نمیپرسند ریشهی مشکلات اصلی مردم حاکمیت نابخردانه است که تحریم یکی از نتایج آن است؟ البته نقش قدرتهای سلطه گر خارجی بسیار موثر است. در این بین جان شهروندان در دعوای راست افراطی جهانی و حاکمیت بنیادگرای داخلی اسیر و منکوب شده است .
اساسا جریانهای داخل حکومت ایران بر سر مسالهی تحریم دارای رویکردی متناقض هستند . از طرفی نفس تحریمها را امری به مثابه ی سکوی پرتاب به سوی استقلال، خودباوری، قطع وابستگی خارجی و راهی برای عدم نیاز به نفت ارزیابی میکنند. اما وقتی قافیه به تنگ میآید و درآمد نفتی به خاطر تحریم به صفر میل پیدا میکند تحریم را وحشیانه قلمداد میکنند و آن بخش مافیایی غیرشفاف ساختار اقتصاد سیاسی حکومت ایران تحریمها را بستری برای تعمیق اقتصاد زیر زمینی و سیاه میبینند و به سان فرصتی برای نفع شخصی و گروهی از آن بهره میجویند. شکی نیست که این تحریمهای خارجی از منطق قدرت محور و سلطهی خارجی خصوصا توسط دولت آمریکا تحمیل میشود، اما تنش آفرینی و هل من مبارز طلبیدن و اظهارات تنش آفرین داخلی در گسترش این فضا بی تاثیر نیست.
🔻اپوزیسیون و تحریم
گروه دیگری که در راستای بحث تحریمها فعالند اپوزیسیون راست خارج نشین حامیتحریم میباشند. گروهی که اعتقاد دارند فشار تحریمها زمینه ساز فشار اقتصادی به بدنه ی مردم و زمینه چینی برای اعتراض منتهی به تغییر رژیم است. امید اصلی این دسته برای تغییر مردم نیستند بلکه فشار خارجی است که میتئاند در نهایت زمینه را برای تغییر رژیم فراهم آورد. این گروه در قالب مزد بگیران اندیشکدههای حامیراست افراطی و اسرائیل فعال میباشند و روابط مشکوک مالی با کشورهای عرب منطقه دارند و حامیسیاست فشار تا حد گرسنگی دادن به مردم به منظور زمینه سازی برای تغییر رژیم هستند. اعتراض معیشتی به فساد، نابرابری و خفقان حق مسلم مردم است، انقلاب کردن نیز حق مردم است اما همهی اینها باید با فاعلیت مستقل و کنشگری سیاست مرداست نه دست دراز کردن به این دولت یا آن قدرت که در نهایت نیز به تامین منافع آنها منجر میشود و سودی برای مردم معترض در بر نخواهد داشت.
🔻 محور مقاومت ؟!!
در انتها شکل گیری جریانی مشکوک به نام محور مقاومت مطرح است که چند طیف در آن مشغول به فعالیت هستند. گروهی با ادعای چپ گرایی، گروهی دیگر با شعار ملی گرایی و اصلاح طلبی با اِلمانهای (منافع و قدرت ملی ) که عملا همسو با تحرکات منطقه ای به بلندگوی نظامیان در منطقه تبدیل گشته اند. این جریان به ظاهر ملیگرا که تشت رسواییاش در دی ۹۶، ابان ۹۸ و ماجرای هواپیمای اکراینی از بام افتاد با شعار منافع ملی اما در حال ترویج ضدملی ترین سیاستهای علیه منافع واقعی ملت ایران هستند و ضدیت با تحریم تابلویی دروغین برای این جریان در راستای منافعش است. از مشی این جریان تحریف حقیقت، خاک پاشیدن به چشمها و حملات گروهی به هر صدایی است که این سوال را بپرسد: پول حاصل از تحریمها کجا خرج میشود؟
🔺در پایان فارغ از شعار بازگشت به سیاست مردمیخصوصا نمایندگی فرودست ترین اقشار که صرف نظر از تمام این سیاستهای مذکور کرامت انسانی شان مورد هجمه قدرتهای داخلی و خارجی و پادوهایشان قرار گرفته است؛ از مهم ترین مسائل برابری طلبان و آزادی خواهان است. برای مردم به دنبال سیاستی مبتنی برآزادی از ترس و رهایی از نیاز باید بود .
#دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed