شبهه پیرامون لیله المبیت
shiastudies.comیک وهابی میگفت خوابیدن علی(ع) جای پیامبر(ص) چندان افتخار ندارد چون در آن لحظه که کفار در خانه پیامبر(ص) وارد شدند علی طبیعتا صدای ایشان را شنید و ملحفه ای که بر رویش بود را کنار زد و ایشان(کفار) نیز وقتی دیدند که او پیامبر نیست وی را رها کردند، می خواستم جواب دندان شکن و مستندی برای این حرف برایم بفرستید.
و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد
برای جواب به این سوال ابتدا باید در مورد آیه لیله المبیت تحقیق و بررسی لازم انجام شود تا روشن شود که آیا این خوابیدن مولی(ع) در جای پیامبر(ص) کاری طبیعی و بی خطری بوده یا نه این حرفهایی که بغضی مغرضان می زنند فقط از روی عناد با آن حضرت است؟
همه مفسران بالاتفاق (شیعه و سنی) قائلند که این این آیه در شان و منزلت امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده است؛ خداوند در این آیه چنین می فرماید: (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد)( بقره: ۲۰۷). «برخی از مردم جان خود را برای تحصیل رضای خداوند می فروشند خداوند به بندگان خود رؤوف و مهربان است».
جانبازی و فداکاری از نشانه های افراد با ایمان است، اعمال و رفتار هر فردی زائیده طرز تفکر و عقیده اوست و اگر انسان در راه عقیده خود از جان و مال بگذرد -این کار- حاکی از آن است که ایمان وی به هدف، در درجه بسیار بالا است.
قرآن مجید این حقیقت را در آیه ای دیگر منعکس کرده و می فرماید: (انما المومنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و إنفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون)( حجرات: ۱۵). «افراد با ایمان کسانی هستند که خدا و پیامبر او را باور نموده و در آن تردید نمی کنند و با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کنند آنان به راستی افراد با ایمان هستند».
حال به بررسی این آیه در کتب و تفاسیر معروف اهل سنت می پردازیم:
۱- مفسر معروف اهل سنت «ثعلبى» در تفسیر خودش در شأن نزول این آیه چنین نقل مىکند:«پیامبر اکرم (ص) هنگامى که تصمیم به هجرت به سوى مدینه گرفت على بن ابیطالب (ع) را در مکه، براى اداى دیون و امانتهاى مردم که نزد او بود، گذارد، و آن شب که به سوى غار حرکت مىکرد، در حالى که مشرکین اطراف خانه او را گرفته بودند دستور داد که على (ع) در بستر او بخوابد، و به او فرمود: پارچه سبز رنگى که من دارم (و به هنگام خواب روى خود مىکشم) به روى خود بینداز و در بستر من بخواب، انشاءالله هیچ مکروهى به تو نمىرسد. على (ع) این کار را انجام داد، در این موقع خداوند به جبرئیل و میکائیل وحى فرستاد که من در میان شما پیمان برادرى ایجاد کردم و عمر یکى را طولانىتر از دیگرى قرار دادم، کدام یک از شما دو نفر، زندگى دیگرى را بر خود مقدم مىشمرید (و عمر طولانى را براى دیگرى مىخواهید) هر یک از آن دو، حیات خویش را برگزیدند، در این هنگام خداوند به آنها وحى فرستاد چرا شما همانند على بن ابیطالب (ع) نبودید من میان او و محمد (ص) برادرى بر قرار ساختم و او در بستر پیامبر (ص) خوابید و جان او را بر جان خویش مقدم شمرد، به زمین فرود آیید، و او را از دشمنانش حفظ کنید، آنها هر دو فرود آمدند جبرئیل بالاى سرش و میکائیل پایین پایش بود و جبرئیل صدا مىزد: آفرین آفرین! چه کسى همانند تو است اى على؟! خداوند متعال با تو نزد فرشتگان مباهات کرد» در این هنگام که پیامبر (ص) به سوى مدینه در حرکت بود این آیه در شان على (ع) نازل شد :ومن الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضاه الله .
این حدیث ثعلبى را با همین تفصیل، غزالى در احیاءالعلوم جلد ۳ صفحه ۲۳۸ و گنجى در کفایه الطالب صفحه ۱۱۴ و الصفوری در نزهه المجالس جلد ۲ صفحه ۲۰۹ و ابن صباغ مالکى در الفصول المهمه صفحه ۳۳ و سبط بن جوزى حنفى در تذکره الخواص صفحه ۲۱ و شبلنجى در نورالابصار صفحه ۸۲ و …نقل کردهاند.( الغدیر، ج ۲، ص ۴۸)
۲- حاکم حسکانى در «شواهد التنزیل» از «ابوسعید خدرى»، همین مضمون را با تفاوت بسیار مختصرى، نقل مىکند.( شواهد التزیل، ج ۱، ص ۱۹۶، حدیث ۱۳۳)
۳- در همان کتاب (شواهد التنزیل) از «ابن عباس» نقل مىکند که على (ع) نخستین کسى بود که بعد از خدیجه (س)به رسول خدا (ص) ایمان آورد و لباس او را پوشید و در بستر او خوابید… (ولى در این نقل اشارهاى به آیه شریفه نمىکند.( همان مدرک، ص ۹۸)
۴- و نیز در همان کتاب از «عبدالله بن سلیمان» (و در نسخهاى از عبدالله بن عباس) همین معنى نقل شده که پیامبر (ص)، در آن شب که به سوى غار مىرفت على (ع) را در بستر خود خواباند، ابوبکر به دنبال پیامبر (ص) رفت و قریش به على (ع) نگاه مىکردند(و گمان مىکردند پیامبر است) هنگامى که صبح شد ناگهان نگاه کردند و دیدند على (ع) است گفتند: محمد (ص) کجااست؟ گفت: «من آگاهى ندارم»، گفتند: ما تعجب مىکردیم هنگامى که سنگ به سوى تو مىانداختیم پیچ و تاب مىخورى و از یک پهلو به پهلوى دیگر مىشدى در حالى که وقتى به سوى محمد (ص) سنگ مىانداختیم تکان نمىخورد! و این آیه درباره این ماجرا نازل شده است: ومن الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضاه الله.( شواهد التزیل، ج ۱، ص ۱۰۰)
۵- حاکم نیشابورى در کتاب معروف «مستدرک الصحیحین» از ابن عباس چنین نقل مىکند که على (ع) جان خویش را به خدا فرخت، لباس پیامبر (ص) را پوشید، سپس به جاى او خوابید.. و در پایان این حدیث مىگوید: هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه:«حدیث معتبرى است، هر چند بخارى و مسلم در کتاب خود آن را نیاوردهاند.( مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۴، طبع دارالمعرفه بیروت)
۶- در همان کتاب از «حکیم بن جبیر» از«على بن الحسین» (ع) نقل مىکند: ان اول من شرى نفسه ابتغاء مرضاه الله على بن ابیطالب:«نخستین کسى که جان خود را به بهاى خشنودى خدا فروخت، على بن ابیطالب (ع) بود».(همان مدرک)
سپس مىافزاید: در آن هنگام که على (ع) مىخواست در بستر رسول خدا (ص) بخوابد، این اشعار را زمزمه مىکرد: وقیت بنفسى خیر من وطئ الحصى ومن طاف بالبیت العتیق و بالحجر رسول الله خاف ان یمکروا به فنجاه ذو الطول الاله من المکر و بات رسول الله فى الغار آمنا موقى و فى حفظ الاله و فى ستر وبت ارائیهم و لم یتهموننى وقد وطنت نفسى على القتل و الاسر
«با جان خویش نگهدارى و پاسدارى از کسى کردم که بهترین انسانى بود که بر روى زمین گام نهاد – همان کس به خانه کعبه و حجر طواف فرمود». «همان رسول خدا (ص) که از مکر دشمنان بیمناک بود و خداوند قادر او را از مکر و نقشههاى شوم آنها) رهایى بخشید». «ورسول خدا(ص) در غاز در امن و امان بود و در حفظ الهى و در پوشش قرار داشت». «ومن مراقب آنها (دشمنان) بودم، و آنها باور نمىداشتند که من به جاى پیامبر (ص) خوابیدهام در حالى که آماده براى کشته شدن و اسارت بودم».(مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۴)
اشعار فوق که حکایت از نهایت ایثار و جانبازى و افتخار على (ع) به این امر مىکند در کتب دیگر نیز آمده است .
۷- «طبرى» مورخ معروف درباره مسأله هجرت مىنویسد: على (ع) در بستر پیغمبر (ص) خوابیده بود و دشمنان نظاره مىکردند و او را در بستر مىدیدند در حالى که پوشش پیامبر را به روى خود کشیده و مىگفتند: به خدا این همان محمد (ص) است! تا اینکه صبح شد و على (ع) از بستر پیامبر (ص) برخاست! (طبرى این داستان را در کنار آیه و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک… آیه ۳۰ انفال که آن هم مربوط به داستان هجرت است نقل کرده است.( تاریخ طبرى، ج ۲، ص ۱۰۰)
۸- «ابن اثیر» در «اسد الغابه» در فضائل على (ع) نقل مىکند: هنگامى که پیامبر اکرم (ص) اراده هجرت فرمود، على (ع) را براى اداى دیون و رد امانتهاى که نزد او بود، در مکه گذارد، و در آن شب که از مکه به سوى غار رفت، در حالى که مشرکان خانه او را احاطه کرده بودند، دستور داد على (ع) در بستر او بخوابد و جامه او را بر روى خود بکشد – سپس داستان لیله المبیت و وحى الهى را به جبرئیل و میکائیل نقل کرده، و در پایان مىگوید، «سپس خداوند این آیه را بر پیامبرش، در حالى که به سوى مدینه مىرفت، نازل کرد: ومن الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضاه الله.( اسدالغابه، ج ۴، ص ۲۵)
۹- «احمد حنبل» یکى از ائمه چهارگانه معروف اهل سنت در مسند خود که از منابع مشهور است، از «ابن عباس» در تفسیر آیه و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک… (به خاطر بیاور) «هنگامى که کافران نقشه مىکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا تبعید کنند، آنها نقشه مىکشیدند و خداوند هم تدبیر مىکرد، و خداوند بهترین مدبران است» نقل مىکند که قریش در مکه به مشاوره پرداختند، بعضى گفتند به هنگام صبح او را ببندید وبه زندان بیفکنید (منظورشان پیامبر (ص) بود) و بعضى گفتند او را به قتل برسانید، و بعضى گفتند او را تبعید کنید، خداوند متعال پیامبرش را از این ماجرا آگاه ساخت، و در این هنگام على (ع) در بستر پیامبر (ص) خوابید… (و پیامبر (ص) از مکه خارج شد)( مسند احمد، ج ۱، ص ۳۴۸ طبع دار صادق بیروت) احمد حنبل، اشارهاى به آیه و من الناس من یشرى نفسه ، نمىکند ولى از آیه اذ یمکر بک الذین کفروا… که آن هم در ماجراى لیله المبیت وارد شده سخن مىگوید.
روایات منحصر به آنچه گفته شد نمىباشد و روایات فراوان دیگرى در منابع معروف در این زمینه نقل شده که براى اطلاع بیشتر مىتوانید به کتابهاى احقاق الحق (احقاق الحق، ج ۳، ص ۲۳ تا ۴۵، و ج ۶ ص ۴۷۹ تا ۴۸۱ و ج ۸، ص ۳۳۵ تا ۳۴۸، ج ۱۴، ص ۱۱۶ تا ۱۳۰) و شواهد التنزیل (ج ۱، ص ۹۶ به بعد) و فضائل الخمسه (ج ۲، ص ۳۴۵ به بعد) و الغدیر(ج ۲، ص ۴۹ به بعد) و تفسیر برهان (ج ۱، ص ۲۰۶ و ۲۰۷) مراجعه فرمائید.
حال با توجه به این همه روایات و نقل مفسران اهل سنت جای کمترین شک و شبهه ای باقی نمی ماند که این واقعه دلالت بر جانفشانی مولی دارد گو اینکه حتی متن آیه هم به صراحت از بذل جان در راه خدا سخن می گوید، پس نقل این حرفها که خوابیدن حضرت علی(ع) به جای پیامبر(ص) افتخاری ندارد، کلامی پوچ و از سر عناد با آن حضرت است هرچند این حرفها تازگی ندارد و سردمداران اهل عناد که بنی امیه هستند نیز تمام همت خود را برای نابودی نام و مقام آن حضرت به کار بردند مثلا نقل شده که سمره بن جندب، عنصر جنایتکار عصر اموى، با گرفتن چهار صد هزار درهم حاضر شد که نزول این آیه را در باره حضرت على -علیه السلام انکار کند و در یک مجمع عمومى بگوید که آیه در باره عبد الرحمان بن ملجم نازل شده است! وى نه تنها نزول این آیه را در باره على (علیه السلام) انکار کرد بلکه افزود که آیه دیگرى(که در باره منافقان است) در بارهعلى (علیه السلام) نازل شده است!! (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۷۳) اینان خیال می کردند که می توانند با این اعمال و حرفهای پوچ و بی اساس خود ذره ای از عظمت آن حضرت کم کنند ولی می بینید که حتی پیروان آنان نیز بالاتفاق با آنان مخالفت کرده و این آیه را در شان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می دانند و تصریح می کنند که این عمل مولی مصداق بارز جانفشانی در راه خدا بوده است.