خوابگاه‌های تبعیض دانشگاه علامه

خوابگاه‌های تبعیض دانشگاه علامه

پیمایش صدای دختران

 🔸 تبعیض جنسیتی و آزارهای جنسی در دانشگاه علامه، فقط مربوط به تفکیک سلف، کتابخانه و ورودی دانشگاه نیست. وقتی به‌ عنوان یک دانشجوی زن در این دانشگاه درس بخوانید، از همان در ورودی دانشگاه که حراست سر تا پایتان را برانداز می‌کند و به پوششتان گیر می‌دهد تا در محیط دانشگاه و سر کلاس‌ها، اقسام آزارهای جنسی می‌بینید. این آزارها سه دسته‌اند و توسط دانشجو، کارمند و استاد به دختران تحمیل می‌شوند؛ آزار در نگاه‌، آزار در کلام و آزار فیزیکی.


🔸دانشگاهی که می‌خواستیم محیط امن‌مان باشد، به ناامن‌ترین محیط تبدیل شده است و روزانه با انواع تبعیض‌ها و آزارها مواجه می‌شویم. اما اگر دانشجوی خوابگاهی باشید، این تبعیض‌ها چند برابر است؛ چون باید با سرپرست‌های خوابگاه سر و کله بزنید؛ از تمامی مشکلات خوابگاه بگیرید تا وقتی دیر به خوابگاه می‌رسید و می‌گویید خانواده‌تان خبر دارند و قبول نمی‌کنند! وقتی به پوشش‌تان داخل خوابگاه گیر می‌دهند و مثلاً می‌گویند داخل خوابگاه شلوارک نپوش! همچنین مدام باید با نگهبان خوابگاه سروکله بزنید که مثلاً وقتی از ساعت معین خوابگاه -از سال ۹۵ ساعت ۲۱ و از سال ۹۸ و با تلاش دانشجویان ساعت ۲۲- دیرتر می‌رسید، باید منتظر بمانید تا نگهبان در خوابگاه را که قفل کرده است، باز کند و شماره اتاق و اسم‌تان را بپرسد؛ بعد تازه بگذارد داخل بروید! البته خیلی وقت‌ها هم به همین ختم نمی‌شود و نگهبان به خودش اجازه می‌دهد از شما بپرسد کجا بوده‌اید!


🔸تمیز کردن سوییت خوابگاه‌های پسران، بر عهده خدمه است؛ اما در خوابگاه دختران، این وظیفه با استدلال "دختران باید یاد بگیرند!" بر عهده خودشان است.


🔸در خوابگاه دختران، برخلاف پسران، سیگار کشیدن ممنوع است. کل اعتراض دانشجویان دختر، این است که چنین مسئله‌ای تبعیض‌آمیز است و شرایط باید در هر دو خوابگاه یکسان باشد.


🔸در ادامه برایتان از تجربه‌های زیسته خودم در دانشگاه علامه می‌گویم به امید اینکه این سکوت زنان نسبت به تبعیض‌ها شکسته شود و از به زبان آوردن نترسند.


🔸یک روز تعطیل در سال اول دانشگاهم بود. آماده شده بودم که با دوستانم بیرون بروم. همان پوشش همیشگی زمستان‌هایم، کلاه و پالتو، را پوشیدم و از پله‌های خوابگاه عضدی پایین رفتم. برای بیرون رفتن از خوابگاه، باید از جلوی در سرپرستی رد می‌شدم. گوشی‌ام دستم بود و می‌خواستم به یکی از دوستانم زنگ بزنم که سرپرست صدایم زد. او بعد از احوال‌پرسی با حالت حق ‌به ‌جانبی، گفت که این چه تیپی است زده‌ای و چرا شال سرت نکرده‌ای؟ اولش شوکه شدم؛ تا آن روز کسی از پوششم موقع بیرون رفتن از خانه ایراد نگرفته بود. البته که در مدرسه همیشه مشکلات خاصی داشتیم؛ مانتو بلند، مو داخل، ناخن کوتاه و بدون لاک و حق اعتراض هم نداشتیم. حتی یادم می‌آید یک‌بار در مدرسه به طرز فجیعی دنبال کلیپس می‌گشتند و کلیپس‌ها را مصادره می‌کردند و بعد می‌شکستند! حتی یک بار ناظم دست در مقنعه‌ام کرد و گفت کلیپست را بده! هرچقدر که گفتم موهای خودم است، قبول نکرد تا این که مقنعه‌ام را در آوردم و دید که راست می‌گویم، سپس گفت که این سری موهایت را پایین ببند! اما از ماجرای اصلی دور نشویم؛ خلاصه بعد از این که از شوک حرف سرپرست خوابگاه در آمدم، به او گفتم به شما چه ربطی دارد و سرپرست که انگار انتظار نداشته و جا خورده بود، گفت که نمی‌گذارد دانشجویش از خوابگاهش با این تیپ بیرون برود! به او گفتم که چه کسی این حق را به او می‌دهد و هیچ ربطی به او ندارد که دانشجو با چه تیپی از خوابگاه بیرون می‌رود و اینطور جواب داد که آیین‌نامه داریم و نباید پوششم این‌جوری باشد. می‌دانستم که آیین‌نامه الکی است؛ مانند همان آیین‌نامه‌هایی که خودشان جلوی حراست‌های دانشگاه می‌زنند، بی‌آنکه مطابق آیین‌نامه وزارتی باشد. پس گفتم که این آیین‌نامه الکی است و شما خودتان آن را زده‌اید. دعوایمان بالا گرفت. می‌دانستم که اگر از همان اول کوتاه بیایم، دیگر هیچ آزادی‌ای برایم باقی نخواهد ماند. آخر سر گفتم که اگر فکر می‌کند که پوشش من با آیین‌نامه مغایرت دارد، سریعا به مافوقش گزارش دهد و دیگر حرف نزند، چون دیگر به کمیته مربوط می‌شود. مکالمه تمام شد و از آن روز به بعد، سرپرست خوابگاه، کینه من را به دل گرفت. بعد از آن روز چندین بار دیگر هم دیر به خوابگاه رسیدم و نگهبان که تاخیرهای بعد از ۱۵ دقیقه را ثبت می‌کند، تاخیرهای کمتر از ۱۰ دقیقه من را هم یادداشت می‌کرد! در خوابگاه آزارهای دیگری هم دیدم، اما کم نمی‌آوردم و جواب‌شان را می‌دادم.


🔸آن سال من را به کمیته احضار نکردند؛ اما دو سال بعد، به اتهام کشف حجاب در دانشگاه، به کمیته انضباطی احضار شدم! البته در این دو سال، چندین بار برای پوشش به کمیته احضار شده بودم، اما این دفعه کمی جدی‌تر بود. جلسه تفهیم اتهام بود و من همراه دوستانم به ساختمان معاونت دانشجویی رفتیم. دبیر کمیته یک پرونده قطور جلوی رویم گذاشت! از سال ۹۵ که دانشجوی علامه شدم تا سال ۹۸، هرچه اتهام می‌توانستند زده بودند! نصف پرونده مربوط به گزارش‌های همان سرپرست آن روز خوابگاه عضدی بود که از سال اول به هر بهانه نام من را یادداشت کرده بود. علاوه بر آن، حراست دانشکده هم که فقط یک‌بار با هم وارد دیالوگ شده بودیم، پوشش روزانه یک ماهم را نوشته بود؛ از لاک ناخن تا رنگ کفش! می‌خواستند با تمام گزارش‌ها، اتهامات را سنگین‌تر کنند و تا جایی که ممکن است یک حکم سنگین‌ برایم ببرند! حق نداشتند این گزارش‌ها را به جریان بیندازند؛ چون گزارش‌ها برای سال ۹۵ و ۹۶ بود و من سال ۹۸ به کمیته احضار شدم. بنابراین طبق قانون، نمی‌توانستند این کار را کنند و در آخر همه پرونده‌ها کنار رفت تا به همان پرونده کشف حجاب رسید که آن‌ هم مرتکب نشده بودم!


🔸یک سال تمام، من و دوستان همراهم هر هفته به کمیته انضباطی کشانده شدیم! روز کمیته من، به حراست خبر رسید که ۳۰ دانشجو، در اعتراض به احضار من، قصد تجمع مقابل کمیته انضباطی دارند و دقیقاً همان روز هم دکتر ظریف به دانشگاه می‌آمد. از ساعت ۷ صبح شروع به زنگ زدن کردند تا جلسه را کنسل کنند! به هر حال ما به کمیته رفتیم! و در آخر هم روز ۱۶ آذر سال ۹۸ هم حکم کمیته‌ام را دادند.


🔸خلاصه می‌خواهم بگویم که نه آن سرپرست خوابگاه، نه آن نگهبان و نه آن حراست حق ندارند که آزادی شما را سلب کنند. آن‌ها فقط کارمندهای دانشگاه هستند و فقط باید وظیفه‌شان را انجام دهند؛ نه اینکه مزاحم شما بشوند. همه‌چیز در دانشگاه باید طبق قانون باشد. سرپرست حق ندارد به شما بگوید که چه بپوشید و چه نپوشید و نمی‌تواند شما را تهدید به برخورد کمیته کند تا به خواسته‌اش برسد. نگهبان خوابگاه حق ندارد از شما بپرسد کجا بوده‌اید و چرا دیر آمده‌اید؟ حراست حق ندارد به شما توهین کند و صرفاً به خاطر اینکه از شما خوشش نمی‌آید گزارش‌های سلیقه‌ای دهد. هیچ‌کس، حق آزار و اذیت شما را در محیط دانشگاه ندارد؛ به‌شرط آن که قانون را بدانید، سکوت نکنید و برای آزادی و حق‌تان بجنگید.


#حقوق_زنان 

#صدای_دختران

#دانشجویان_دختر 

#تبعیض_در_دانشگاه  

@atuazadandish

Report Page