118

118


نفس توسینم حبس شد 

لب گزیدم و بکارم ادامه دادم 

محمد باز ادامه داد 

اینبار دستش نشست روی باسنم 

سینی لازانیا رو برداشتم و به بهونه ی گذاشتنش توفر ازش فاصله گرفتم 

خم شدم و درجه ی فر رو تنظیم کردم 

درشو بستم و همین لحظه دوباره محمد پشتم قرار گرفت 

کمرمو گرفت صاف وایسادم 

چرخیدم سمتش 

بهم مهلت نداد 

چسبوندم به یخچال 

صورتمو بین دستاش گرفت و لبمو بوسید

همه ی مقاومتم شکست 

دستم بین موهاش نشست و باهاش همراهی کردم 

کمرمو گرفت 

چنگ زدم به باسنم 


آه توگلویی گفتم محمد بلندم کرد رفت سمت اوپن و توهمون حال رفت سراغ گردنم 

دکمه اول پیرهنمو باز کرد 

ازم فاصله گرفت پیرهنمو یهویی بیرون آورد

سینمو فشار داد و دکمه شلوارم رو باز کرد


دستشو رسوند بین پام شرتمو داد کنار خیسی بین پام رو حس کرد 

پاهامو باز تر کرد 

انگشتشو آروم بین پام کشید 

چشمام از لذت بسته شد 

انگشتشو بین پام چرخوند 


آه توگلوم با صدای باز شدن در حیاط باهم ترکیب شد

شوکه خیره شدیم بهم

Report Page