114

114


تانیمهای شب کناررودخونه بودیم سردم شده بود و خوابم گرفته بود خودمو توی بغل تام جمع کردم و چشامو بستم


+....خوابت گرفته؟

_...اره

+.....پاشو بریم پس

دستمو گرفت و بلندم کرد سوار ماشین شدیم کلیدو به تام دادم تا درو باز کنه


لباسامو بیرون اوردم و وارد سرویس شدم دندونامو با بی حوصلگی مسواک زدم و برگشتم داخل اتاق


_....من باید یه دست لباس بیارم اینجا


به نیم تنه لختش نگاه کردم و گفتم

+ ...من که مشگلی ندارم بااین وضع


نگاهی بهم انداخت و گفت

_....پس چرا از من پیروی نمیکنی توام اینطوری باشی


پررویی نثارش کردم و لباس خواب عروسکی که شکل یه خرس قهوه ای روش بود رو از کنار تختم برداشتم


_....میخوای نپوش راحت باش

+....بپوشم راحت ترم

دستاشو دور کمرم حلقه کردو کفت


_....توحتی با لباس خواب خرسی هم جذابی

دستاشو از زیر لباس رد کرد و روی پهلوهام گذاشت


_....کمرت انقد باریکه که حس میکنم یکم فشار بدم میشکنه


دستشو روی پوست کمرم کشید

_....پوستت نرمه مثل بچهاست


لباسمو بالا دادو کامل از تنم بیرون اورد

صورتشو نزدیکم کردو گفت

_....دلم میخواد اینطوری ببینمت


سرشو توی گردنم فرو کردو بوسه کوتاهی زیر گلوم نشوند


بدنم داغ شده بود دستمو روی سینه تام کشیدم و دور گردنش حلقه کردم


نگاهی به چشماش کردم وپیش قدم شدم برا بوسیدنش

لبامو روی لباش گذاشتم و طعم لباشو باتمام وجودم حس کردم


:::::::::تام:::::::::::


توی نور کم اتاق مثل یه الهه میدرخشید دستمو پشت کمرش بردم و قفل سوتینشو باز کردم


ازش جداشدن و بهش نگاه کردم

ظریف و خواستنی ....

پرحرارت ...

دستمو روی بدنش کشیدم کتفشو بوسیدم چشمای رزا خمارشده بودن دستشو کشیدم و روی تخت انداختمش


پرده کنار تخت رو کشیدم تا نور ماه اتاق رو روشن کنه


به منظره روبروم نگاه کردم و خیمه زدم روی رزا


لباشو بین لبام به بازی گرفتم دستمو بین پاش کشیدم اه ریزی از بین لباش خارح شدو به خودش پیچید


داغ بود و خیس

انگشتمو بین پاش کشیدم و اروم حرکت دادم با نفس اسممو صدا کرد و بازومو فشرد


حرکت انگشتامو بیشتر کردم و خودموبین پاش جا کردم و ضربه اولو زدم


::::::رزا:::::::

غلطی زدم و سرمو توی بالشت فرو کردم تام دیشب تمام جونمو گرفته بود و احساس ضعف میکردم


پتو رو دور تنم پیچیدمو سعی کردم دوباره بخوابم

Report Page