1123

1123


۱۱۲۳

عمه عصا زنان رسید 

فرصت نفس گرفتنم به خودش ندادو گفت 

- فکر نکن نمیدونم تو سرت چی میگذره اما به کوری چشمای تو و امثال تو همه چی تموم شد 

لبخند آرومی زدمو گفتم

- انشالله خوشبخت بشن در کنار هم

فقط همینو گفتم 

جواب باقی حرفاشو ندادم

چون آدم جواب هر چرندی رو نمیده که! 

از این کارم انگار حرصش بیشتر شدو گفت 

- سفید پوشیدی فکر کردی عروسی 

بازم با لبخند گفتم

- نباتیه البته... سلیقه نیماست ...

چشمی چرخوندو گفت

- طفلک نیما تو انقدر قدت کوتاهه که به چشم نمیای اگر تیره هم بپوشی دیگه هیچی! 

قشنگ حس میکردم عمه به هر چرندی گفتن فقط میخواد حال منو بد کنه و داره چرت و پرت ردیف میکنه.

اما خبر نداره اون بنفشه که از چرت و پرتای عمه ناراحت میشد خیلی وقته مرده 

برای همین بازم لبخند زدمو گفتم 

- علف باید به دهن بزی شیرین باشه وگرنه کی فکرشو میکرد در نهایت نیاز به ایشون بله بگه!

دوست نداشتم کسیو از ظاهر قضاوت کنم یا داشته های خدا دادیشو زیر سوال ببرم

اما فقط برای اذیت کردن عمه گفتم

- فکر کنم هم قد باشن آره؟ البته یکم نیاز بلند تر میزنه!

گرد شدن چشم های عمه عالی بود

زود اخم کردو گفت 

- نداری دیگه ... نداری... ادب نداری ..‌. برا برادرم متاسفم که عروسش توئی

قبل اینکه من جواب بدم صدای نیما اومد که گفت

- فعلا تاسفتون رو حای دیگه لازم دارین... نیاز صداتون کرد

با این حرف عمه نگاهمون نکردو زود عصا زنان رفت پیش نیاز

نیما کنارم نشستو گفت 

- چی میگفت باز مادر فولاد زره؟

- شنیدی که داشت از من تعریف میکرد. مخصوصا از رنگ لباسم

نیما خندیدو گفت 

- میبینی سر ما چه سخت گیر حجاب و عکس و رقص بودن. الان مجلسو 

سری تکون دادگو گفتم 

- کاش به روش میاوردم 

نیما خندیدو گفت 

- بیخیال پاشو ما هم برقصیم 

قبول کردمو بلند شدم

واقعا با جا حرص خوردن بهتر بود خوش بگذرونیم

ریاکس و بیخیال مام رفتیم پیش بقیه دختر پسرا و رقصیدیم

شام خوردیم و بازم رقصیدم

با چندتا از فامیلای نیما اینا دور هم گفتیمو خندیدیم

انتظار نداشتم عقد نیاز من انقدر بهم خوش بگذره و خوش باشم

اما واقعا انگار مهم نیست میزبان کیه

مهم اینا همراهت کیه

خونا داماد اندازه تونا لمه نیما بزدگ بود

کیک سه طبقه عفدو آوردن .

هر طبقه روی یا سینی جدا بود.

جدیدا کیک ها روز هم بود نه اینجوری مدل قدیمی 

سه طبقه کیک جلو عروس و داماد داشتن روز هم میچیدن که خواهر داماد اومد تو برای رقص چاقو


سلام دوستان من دوتا رمان کامل شده هم دارم که اینجان 👇

https://t.me/mynovelsell/371

Report Page