107

107


#عشق_سخت 

#۱۰۷

مهرداد گفت

- رفتی دیگه سمت منم نیا !

در ماشینو باز کردم و پیاده شدم

برگشتم سمتش و گفتم

- از اولم نباید میومدم سمتت

اول ابروهاش پرید بالا

کاملا شوکه نگاهم کرد

اما زود اخمش رفت تو همو پوزخند زد

برگشت رو به جلو و گفت

- فکر نمیکردم انقدر احمق باشی 

در رو کوبیدم و جوابشو ندادم 

آره احمق بودم

یه احمق که خودمو دادم دست تو عوضی 

با قدم های مصمم مسیر برگشتو پیش گرفتم

من شک ندارم اگرم نیاز به رابطه داشته باشم اون رابطه با مهرداد نیست

الان میفهمم آروم شدن جسمن کافینیست

من حتی اگه واقعا و ذاتا یه برده باشم نیاز به یه مستر یا ارباب دارم که رکحی هم باهاش پیوند داشته باشم

نه اینکه مثل مهرداد فقط بکنه فقط بکنه فقط س ک س !

اینبار نه شماره مهرداد رو پاک کردم

نه بلاک کردم

اینبار خودم نمیخواستم کاری باهاش داشته باشم 

برگشته بودم به روتین قبل 

کتاب میخوندم شب ها 

حتی اگه حسش بود یکی دو بار در هفته خود ارضایی داشتم

اما تا فکرم میرفت سمت س ک س با کسی یاد حرف و رفتار مهرداد می افتادم و زده میشدم‌

پنج شنبه عصر دانیال اومد اتاقم و گفت

- دیبا ... مامان روانیم کرد. بگیر با این عنتر یه حرف بزن ول کنه بره

بی حوصله گفتم

- دفعه پیش یادت نیست چه بلایی سرم اومد

- اون تقصیر خودت بود

از حرفش حرصم گرفت

پوزخند زدمو گفتم

- تو هم یکی لنگه بابایی

ابرویی بالا دادو گفت

- نکه تو لنگه مامان نیستی!

چشمام گرد شد 

من ؟

مامان ؟

نه نه من نمیخواستم مثل مامانم باشم

دتنیال رفت بیرون و گفعنتر خان الان پیش احمدرضاست خواستی خودت زنگ بزن

پوزخند زدم

تو دلم گفتم عمرا

اما یهو نظرم عوض شد 

بزار زنگ بزنم هرچی از دهنم در میاد بگم بهش

سلام دوستان اگر دوست دارید سی قسمت جلو تر بخونید و روزی دو پارت بخوندید . کانال بدون پست تبلیغاتی باشه . میتونید عضو کانال vip بشید و با پرداخت ۲۵ هزار تومن هم رمانو سریع تر بخونین هم در انتها فایل کامل در یافت کنید 😘👇

https://t.me/ng786f

Report Page