104

104


104

از حرفش بدنم خشک شد 

دمی گاد!!!

نیمه خدا !!!

اونوقت چرا من باید جفت واقعی یه دمی گاد باشم ؟ 

رین خندیدو گفت 

 - یعنی تو هیچی راجع به خودت نمیدونی؟ 

با اخم نگاهش کردم کهدبوروس دوباره بهش حمله کردو داد زد

- دروغه ... نه دمی گاد وجود داره نه جفت حقیقی 

رین منو ول کردو درگیر شدن 

خیلی بد تر از انتظارم بود 

قدرت بوروس در ظاهر که کمترنبود 

اما خب رین راحت تر میجنگید

بوروس مشت محکمی به شکم رین زد

رین نتونست جا خالی بده 

به عقب پرت شدو از بین لب هاش خون زد بیرون 

بوروس خواست دوباره حمله کنه که رین با سرعت شبیه سرعت نور بهش حمله کرد 

دورش چرخید و دستشو حلقه کرد دور گردن بوروس 

بروس رو تو هوا چرخوندو پرت کرد

باورم نمیشد این پسر که هیکلش نصف بروس هست دینقدر قدرتمند باشه

بوروس رو زمین بود هنوز 

رین برگشت سمتم

منو گرفتو پرید 

تقلا کردمو جیغ زدم ولم کن

اما رین آروم گفت 

- باور کن من بهتر از اون خونخوارم ...


بچه ها رمان #هانا ساحل رو میخونین. عثمان یه مرد مسلمان مصری عاشق یه دختر مسیحی آمریکایی ۱۵ ساله میشه که خواهر کوچیک شریک آمریکائیشه . اما خب تو آمریکا از این خبرا نیست و عثمان باید یه نقشه های خاصی ببره جلو برا بدست آوردن هانا

اینم لینک قسمت اولش. مثل رمان من تلگرافیه

https://t.me/Moooj/90956

Report Page