103
.اینبار بوسه ارومی روی لباش نشوندم لباسشو بین دستام گرفتم و زیپ پشتشو باز کردم
چشماشو باز کرد خمارشده بود دستمو زیر زانوش گذاشتم وبلندش کردم وارد اتاق شدیم روی تخت گذاشتمش لباسشو از تنش بیرون اوردم و خیمه زدم روش
لباشو بوسیدم و بوسهامو ادامه دادم لاله گوششو بوسیدم و زبونمو روی گردنش کشیدم و عطر تنشو بوییدم
دستمو پشت کمرش بردم و لباس زیرشو بیرون اوردم پوست کمرشو لمس کردم و دستامو بالااوردم
چقد لمس تنش برام جذاب بود لبامو روی پوست بدنش گذاشتمو بوسبدمش گردنش سینهاش اومدم پایین
رزا سرم و گرفت و اورد بالا لباشو بین لبام گرفتمو بوسیدمش دستاشو گرفتم و بردم بالای سرش و با لباسی که کنار میله تخت لود دستاشو بستم
حالا دبگه نمبتونست جلوی کاری ک میخواسنم بکنم و بگیره سرموتوی گردنش فرو کردم و اروم پوست گردنشو مکیدم دستمو روی تنش کشیدم و بردم بین پاش
خیس و پرحرارت بود
داغ و ناب
سرمو پایین بردم و پاهاش با دستم از هم فاصله دادم و سرمو بین پاش بردم
صدای رزا دیگه به جیغ تبدیل شده بود و اسممو صدا میزد قبل از اینکه به اوج برسع ازش جداشدم شلوار و پیرهنم رو بیرون اوردم و خودمو بین پاش جا دادم و حرکت اولو زدم
دستاشو باز کردم و اجازه دادم لمسم کنه بی تاب لباشو روی لبام گذاشتو باحرارت مشغول بوسبدنم شد
عرق کرده بودیم حرکتمو تندتر کردم و ازش جداشدم
...
..
.
یک ساعتی بود توی بغل هم دراز کشبده بودیم
_....تام من باید برم سرویس
ازش جداشدم وبه رفتنش خیره شدم
روی تنش رد دستام مونده بودبرگشت و بانگاهه خبره من مواجه شد
_....چبه؟به چی نگاه میکنی؟
+ ....به شاهکارم نگاه مبکنم
پیرهن منو برداشتو تنش کردم توی اینه به خودش نگاه کردو سری از روی تاسف برای من تکون دادو از اتاق خارج شد
بدنمو کش و قوسی دادم و از روی تخت بلندشدم شلوارمو پوشیدم و از اتاق بیرون اومدم
+....چبکار داری میکنی ؟
_....معجون درست مبکنم
کنارش ایستادم و به کاراش نگاه کردم
+.....مبخوای کمرمو تفویت کنی تجدید قوا کنیم چه خوب من ک راضیم
حرصی بااون چشاش نگاهی بهم انداخت و گفت
_....نخیر انرژیم تحلیل رفته میخوام یچیزی بخورم ضعف نکنم
دستامو دور کمرش حلقه کردم و گفتم
+...خوبه دیگه بعدش دوباره
حرفم هنوز تموم نشده بود مثل ماهی ازبین دستام دررفتو به سمت یخچال رفت
بعداز چنددقیقه اومد و گفت
_....تام بالاخره تکلیف رابطه ما چی میشه؟