رابرت اوبراین چگونه مشاوری برای ترامپ خواهد بود؟

رابرت اوبراین چگونه مشاوری برای ترامپ خواهد بود؟

جلیل روشندل - ۲۹/شهریور/۱۳۹۸


رابرت اوبراین چهارمین مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ است.

بامداد روز چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت، دونالد ترامپ از طریق یک پیام توئیتری «رابرت سی. اوبراین» را به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید معرفی کرد. او چهارمین مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ در عمر کمتر از سه سال دولت اوست. جان بولتون، مشاور پیشین کاخ سفید، هشت روز پیش از این سمت برکنار شد. مشاوران قبلی رئیس‌جمهور ترامپ نیز ژنرال اچ آر مک مستر و مایکل فلین بودند.

اوبراین در فهرست کاندیداهای این مقام قرار داشت و ترامپ برای معرفی او به خبرنگاران گفت او را از طریق فعالیتش برای گروگان‌ها می‌شناخته و از او به‌عنوان فردی «بسیار با استعداد» یاد کرد.

معرفی اوبراین دقایقی پس از اعلام تحریم‌های وسیع و جدید علیه ایران به‌عنوان بخشی از پاسخ کاخ سفید به حملات پهپادی و موشکی یمنی‌ها به تأسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی صورت گرفت که آمریکا و عربستان معتقدند این حملات با حمایت ایران صورت گرفته و شخص مایک پومپئو ایران را مسئول اجرای آن معرفی می‌کند.

رابرت اوبراین و رایزنی برای آزادی گروگان‌ها

اوبراین کارمند وزارت امور خارجه آمریکاست و طی چند سال اخیر در امور مربوط به پیگیری و آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در خارج از ایالات متحده فعال بوده است. کار او کم‌وبیش با موفقیت همراه بود و توانست تعدادی از گروگان‌های آمریکایی را، برای مثال از کره شمالی و یمن، آزاد کند. اما هنوز حدود چهل آمریکایی دیگر در این دو کشور به‌عنوان گروگان نگهداری می شوند.

راکیم مایرز، ۳۰ ساله، که به «ای ساپ راکی ASAP Rocky» شهرت دارد یک خواننده، رقاص، ترانه‌ساز و هنرمند سیاهپوست از نیویورک است که تابستان امسال در پی یک درگیری خیابانی توسط پلیس استکهلم بازداشت شد.

شاکی و مضروب پرونده که مصطفی جعفری نام دارد، یک جوان اهل افغانستان است که در سال ۲۰۱۵ از ایران به سوئد پناهنده شده و در همین مدت کوتاه نام او در چند پرونده درگیری و سرقت نیز ثبت شده است. در این پرونده مقصر خواننده آمریکایی بود، اما به‌خاطر شهرت و محبوبیتش با واکنش افرادی مانند کیم کارداشیان و راد استوارت مواجه شد و نهایتاً کیم کارداشیان توانست از طریق جرد کوشنر، داماد رئیس‌جمهور، با شخص دونالد ترامپ ملاقات کند و خواستار مداخله او شود. در نتیجه آمریکا مقامات سوئدی را به رفتار غیرعادلانه متهم کرد و خواهان آزادی او شد.

در این مورد رابرت اوبراین مأموریت یافت به‌عنوان مذاکره‌کننده برای آزادی گروگان‌ها وارد ماجرا شود و به لابیگری بپردازد.

حاصل این مداخله در جریان محاکمه در پایان ماه ژوئیه این بود که رئیس دادگاه درخواست دادستان برای ۶ ماه حبس برای «ای ساپ راکی» را وارد ندانست و گفت دادستان نتوانسته است شدت و میزان جدی بودن حمله از جانب متهم را ثابت کند.

البته «ای ساپ راکی» و دو نفر از همراهانش که متهم به حمله به مصطفی جعفری بودند کاملاً بیگناه شناخته نشدند و علاوه بر پرداخت هزینه‌های دادرسی محکوم به پرداخت مبلغی معادل ۱۲۰۰ دلار خسارت به شاکی شدند.

نهایتاً «ای ساپ راکی» پس از گذراندن سی و سه روز در زندان سوئد به همراه دو متهم دیگر آزاد شد و به نیویورک بازگشت. دونالد ترامپ از نتیجه کار ابراز رضایت کرد ولی بسیاری از مردم سوئد از مداخله او خوشحال نبودند و آن را مداخله در استقلال قضایی سوئد تلقی کردند.

وزارت خارجه و پیگیری امور زندانیان

اصولاً این از وظایف هر وزارت خارجه است که در پرونده‌های سیاسی و یا حتی جُنحه و جنایی شهروندان و یا شهروندان دوتابعیتی یک کشور در سایر کشورها نظارت و، در صورت نیاز، به شخص بازداشت‌شده کمک‌های کنسولی و حقوقی برساند و هرجا که بتواند به کوتاه شدن محکومیت و یا آزادی آن شهروند کمک کند.

از آنجا که چنین اقداماتی متقابل است، معمولا در ارتباط با کشورهایی که روابط دوجانبه دوستانه‌تری دارند به‌راحتی و بدون سروصدا انجام می‌شود. در همین چارچوب حتی در مواردی جاسوسان دو طرف نیز مبادله می‌شوند. برای مثال، در جریان امضای توافق برجام شاهد آزادی تعدادی شهروندان ایرانی و سایر کشورهای امضاکننده توافق اتمی بودیم.

در اواخر ماه آوریل سال جاری، محمدجواد ظریف در نیویورک پیشنهاد تبادل زندانیان را مطرح کرد و در خلال سخنانش اذعان کرد که نامه‌ای با امضای رابرت اوبراین دریافت کرده که در آن وزارت خارجه آمریکا از جمهوری اسلامی ایران خواسته است زندانیان دوتابعیتی (آمریکایی-ایرانی) را آزاد کند. اما ظریف آن درخواست را به دلیل «یک‌سویه» بودن رد کرد و گفت انتظار داشته است که نامه پیشنهاد متقابلی برای آزادی شهروندان ایرانی زندانی در آمریکا نیز داشته باشد.

به این ترتیب نامه به نتیجه‌ای نرسید ولی نشان‌دهنده مرسوم و معمول بودن چنین بده‌بستان‌هایی در سطح دیپلماسی و رفتار متقابل بین‌المللی است، هرچند ایران از آن استقبال نکرد و یا نتوانست و نخواست بهره‌برداری کند.

ظاهراً چنین رویکردی در زمان ریاست‌جمهوری ترامپ برای آزادی زندانیان دوتابعیتی از ایران سابقه دارد چراکه رابرت اوبراین یک سال پیش هم از عدم همکاری ایران ابراز ناخشنودی کرده و گفته بود «اگر ایران و سایر کشورها بخواهند به جامعه بین‌المللی بپیوندند، اولین گامی که باید بردارند محکوم کردن گروگانگیری و آزادی سریع گروگان‌های آمریکایی است».

رابرت اوبراین و جان بولتون

اکنون رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکاست. شاید تنها مشابهت‌های اوبراین با بولتون این‌ها باشد که هر دو فارغ‌التحصیل رشته حقوق هستند، هر دو از صاحب‌منصبان وزارت خارجه ایالات متحده بوده‌اند و هر دو سوابق کاری مشابهی در سازمان ملل دارند.

اما کسانی که اوبراین را می‌شناسند معتقدند از نظر روحیه و خلق‌وخو، در قطب مقابل جان بولتون جای می‌گیرد. مذاکره‌کننده‌ای آرام و بی‌سروصدا و در مجموع یک شخصیت در سایه است. شغل او ایجاب می‌کرده است که محتاط باشد و با آرامش در پشت صحنه مذاکره کند و بده‌بستان داشته باشد.

برخلاف جان بولتون، او هیچ‌وقت اظهارنظر پرسروصدایی نکرده است. البته گهگاه یادداشت‌هایی در نشریه هیل منتشر می‌کرد، ولی آن یادداشت‌ها عمدتاً به حساب نظر شخصی او گذاشته می‌شد و نقش عمده‌ای در سیاست‌گذاری نداشت.

کار اوبراین در نقش مشاور امنیت ملی

کار مشاور امنیت ملی کاخ سفید کاری است سهل و ممتنع، و تا حد زیادی به شیوه عملکرد شخص رئیس‌جمهور بستگی دارد. دونالد ترامپ عملاً نشان داده است که اظهارنظر های مخالف افراد داخل تیم خود را برنمی‌تابد. حضور مایکل فلین در همین سمت حتی یک ماه طول نکشید. بعد از او ژنرال مک‌مستر هم نتوانست انتظارات ترامپ را برآورده کند. اختلافات بولتون با رئیس‌جمهور بیشتر ماهوی و در مورد نحوه سیاستگذاری بود و سرانجام به برکناری بولتون کشید.

به نظر می‌رسد که ترامپ از مشاور خود انتظار دارد بیش از آن‌که در سیاستگذاری تأثیر داشته باشد، از ابتکارات و اندیشه‌ها و سیاست‌های پیشنهادی رئیس‌جمهوری پشتیبانی کند. احتمالاً رابرت اوبراین نیز در مقام مشاور امنیت ملی دیر یا زود به مرحله‌ای می‌رسد که بین استنباط او و رئیس‌جمهور فاصله بیفتد ولی به دلایل شخصیتی ممکن است برخلاف سه مشاور قبلی با دونالد ترامپ جدال آشکار یا سازش‌ناپذیر نداشته باشد.

برای تکیه دادن بر جایگاه مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیازی به تأیید کنگره نیست ولی به طور یقین تصمیم‌هایی که اتخاذ می‌شوند هرقدر حساس‌تر ومهم‌تر باشند بیشتر درگیر فیلتر نظارتی کنگره خواهند بود. سیستم ایالات متحده نظارت بر کار قوه مجریه را ضروری می‌داند و در چنین شرایطی مشاور امنیت ملی بین الزامات شغلی خود، تمایلات کاخ سفید، خواست‌های شخص رئیس‌جمهور و قدرت نظارتی کنگره از یک طرف و فشار افکار عمومی از طرف دیگر درگیر می شود و باید پاسخگو باشد.

شرایط تنش آلود فعلی

انتساب رابرت اوبراین در شرایطی اتفاق می‌افتد که ایالات متحده با ایران بر سر امنیت منطقه گرفتار مناقشه‌ای است که ظرفیت بحران‌زایی آن زیاد است. بحران پهپادها و موشک‌هایی که اهداف اقتصادی و صنعتی را در مراکز نفتی آرامکو در عربستان سعودی منهدم کردند، و همچنین خروج آمریکا از توافق اتمی (برجام) و متعاقب آن اعمال فشارهای حداکثری مورد نظر دولت ترامپ بر ایران برای آوردن این کشور بر سر میز مذاکره، این تنش فزاینده را به مراحل خطرناکی سوق داده است.

به‌موازات همین جریان، تحولات سوریه و اسرائیل و فلسطین، وضعیت تسلیحات اتمی کره شمالی و اوضاع ونزوئلا و بسیاری مسایل دیگر ضرورت سیاستگذاری‌های مؤثر را به‌خوبی توجیه می‌کند.

رئیس‌جمهور نه می‌تواند و نه مجاز است تنهایی و بدون مشورت سیاست‌گذاری کند. از طرفی دونالد ترامپ مانند هر رئیس‌جمهور دیگری خواهان ایجاد فضایی است که در آن تصمیمات او حمایت لازم را داشته باشد، ضمن این‌که انتخابات دور آینده ریاست‌جمهوری با هیچ چالشی مواجه نشود.

رابرت اوبراین تا کنون در مورد این مسائل سخنی نگفته و احتمالاً سعی خواهد کرد کمتر در مسیر رسانه‌ها قرار بگیرد تا مجبور نشود دستش را باز کند.

رابرت اوبراین حساب توئیتری دارد اما آن‌چه تابه‌حال در این فضای مجازی منتشر کرده یا در مورد آزادی گروگان‌های آمریکایی بوده و یا بازنشر توئیت‌های مایک پومپئو و دونالد ترامپ بدون این‌که کوچک‌ترین اظهارنظری در مورد آن‌ها کرده باشد.

بررسی توئیت‌های او طی ماه سپتامبر نشان می‌دهد که محتوای توئیت‌هایی که برای بازنشر انتخاب کرده کمتر به مسائل امنیت بین‌المللی مربوط می‌شود. برای مثال، درحالی‌که همین هفته گذشته مسائل مربوط به عربستان سعودی، یمن و ایران در رأس خبرهای جهان قرار داشت، رابرت اوبراین حتی یک مورد توئیت درباره این موضوع ندارد و یا بازنشر نکرده است. او حتی در مورد انتساب خود به سمت مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور هم هیچ توئیتی ندارد.

از طرف دیگر می‌دانیم که رابرت اوبراین، بر حسب سابقه، کارمند وزارت خارجه و عضو تیم مایک پومپئو وزیر امور خارجه است. در حال حاضر بین کردار و گفتار مایک پومپئو و استیو منوچین، وزیر خزانه‌داری، به عنوان اعضای گروه مشاوران امنیتی کاخ سفید همسویی زیادتری مشاهده می‌شود در حالی که عضو دیگر این گروه یعنی «مارک اسپر» که کمتر از دو ماه پیش توسط کنگره برای مقام وزارت دفاع تایید شد، موضع‌گیری های الزاماً جانبدارانه ندارد و به نظر می‌رسد نگران مسائل کلی‌تر امنیت ملی آمریکاست. شاید این رفتار به‌خاطر موقعیت نظامی مارک اسپر باشد. در این میان، اضافه شدن «رابرت اوبراین» ضمن این‌که یک جای خالی را پر می‌کند لزوماً به‌معنای این نیست که مشکل تیم مشاوران امنیتی کاخ سفید را کاملاً حل می‌کند.

سؤالی که بیش از همه مطرح می‌شود این است که آیا رابرت اوبراین خواهد توانست در ادامه خطوط کلی شخصیتی خود، آرام و بدون هیاهو و بدون موضعگیری‌های تند (برخلاف جان بولتون) و بدون اتخاذ گرایش‌های جهت‌دار درون‌گروهی (مثلاً حمایت غیر ضروری از مایک پومپئو و استیو منوچین) کار مشاوره امنیتی کاخ سفید را با کیفیت خوب انجام دهد و یا این‌که فقط مهره‌ای خواهد بود برای آن‌که در چارچوب آن‌چه بهتر می‌داند ‌(یعنی علم حقوق) دیدگاهی کلی ولی خنثی به دونالد ترامپ ارائه دهد و با او تا پایان دور اول ریاست جمهوری‌اش باقی بماند؟

کار مشاور امنیت ملی جمع‌آوری و نتیجه‌گیری از آرا و عقاید منابع مختلف از جمله پنتاگون، وزارت امور خارجه و سایر سازمان‌های مربوط به امنیت ملی و ارائه آن در شکل رهنمودهای قابل اجرا به رئیس‌جمهور است. به نظر نگارنده، رابرت سی اوبراین بیشتر یک بوروکرات است تا فردی که قادر باشد برای مسائل پیچیده امنیتی ایالات متحده و در رأس آن شرایط فعلی منازعات منطقه‌ای کار مشاوره‌ای با کمیت و کیفیت بالا ارائه دهد.


نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.

جلیل روشندل
استاد علوم سیاسی در دانشگاه کارولینای شرقی


https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-O_Brien-as-NSA/30175445.html

Report Page