02

02

حسن درويش‌پور

روحانی و فداکاری؟

ــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 ربیعی: "رئیس جمهور خود را فدای مصالح مردم و کشور کرد"؟!

🔸 چه بخشی از توضیح‌های امروز سخن‌گوی دولت در بارۀ گران شدن قیمت بنزین عوام‌فريبانه، رندانه و به‌نوعی منت‌گذاشتن بر سر ملت است؟ آيا نیروهای امنيتی و افرادی مانند حسن روحانی، ربيعی و غیره ... که کم‌و‌بیش دستانی آلوده به خون دارند، می‌توانند خود را فدای مصالح مردم و کشور ایران کنند؟   

🔸 امیدوارم چنین تصوری پیش نیاید که پرسش بالا مختص نیروهای امنيتی وابسته به نظام اسلامی است. نه! چنین نیست! آنچه را که طرح کردم یک پرسش عام و فراگیرست. به‌عنوان مثال می‌توانيم کمی به‌عقب، و به عصر حکومت محمدرضا پهلوی برگرديم: آيا چنین انتظاری وجود داشت تا افرادی مانند تیمور بختیار یا پرويز ثابتی خود را فدای مصالح مردم و کشور کنند؟ اصلن چنین چیزی ممکن است؟  

🔸 بنا به تجربه‌های مختلفی که بیش از نیم قرن از زندگی سیاسی‌ام کسب کرده‌ام، پاسخم به پرسش‌های بالا منفی است. اين که چرا نیروهای امنيتی کشورهای آسیا، افريقا و آمریکای لاتین اساساً بی‌توجه‌اند به مصالح مردم و کشور؛ فقط و فقط یک دلیل دارد: آن‌ها نخستين کسانی هستند که آشکارا قانون را دور می‌زنند، زير پا می‌نهند و لگدکوب می‌کنند. انسان‌های قانون‌گريز و قانون‌شکن در ایران از جمله حسن روحانی، اگر چه می‌توانند عضو «شورای مصلحت نظام اسلامی» باشند [که هستند]؛ ولی، هر انسان میهن‌دوست و باوجدانی نیک می‌داند که مصلحت نظام، هيچ ربطی به مصالح عمومی، ملی و کشوری ندارد. مصلحت نظام، نقیض مصلحت ملی و عمومی است.    

🔸 از این منظر، حسن روحانی اگر اهل فداکاری بود، یا کوچک‌ترین توجهی به مصالح عمومی داشت؛ برای بالا بردن قیمت بنزین، بجای زیر پا نهادن قانون، از در قانونی وارد می‌گردید و اتخاذ تصمیم در بارۀ آن را به نهاد قانون‌گذار یعنی مجلس می‌سپُرد. رئیس جمهوری که تا ماه پيش ظاهراً مخالف نشست سران سه قوه بود و وجود چنین نهادی را خلاف قانون ارزیابی می‌کرد؛ چگونه به خود اجازه می‌دهد که یک موضوع و تصمیم سرنوشت‌ساز را به نهادی بسپارد که سال پیش بخاطر ارضای تمایلات رهبری شکل گرفته است؟ آیا می‌توان گفت که چنین رفتاری به‌معنای واقعی توهین به رأی‌دهندگان نیست؟ همه‌ی ما می‌دانیم که در پس چنین تصمیمی تنها یک هدف خطرناک پنهان است: بی‌ارزش کردن آرای عمومی و بی‌اعتبار کردن جایگاه واقعی مجلس در تصمیم‌گیری‌های اساسی. از این منظر، تنها راهی که ملت در تقابل با چنین تصمیم‌های غیرقانونی و هدف‌مند دارد، وادارکردن رهبری به عقب‌نشینی است.    

🔸 همه‌ی ما موظفیم که در شرايط کنونی با صدای بلند فریاد بکشیم که خواست و تمایل و حکم ولی فقیه، فاقد اعتبار قانونی است! همه‌ی ما موظفیم که با هر دو دست یقه‌ی نمایندگان مجلس را بگیریم و وادارشان کنیم به واکنش‌های منطقی که قانون‌گذاری، وظیفه‌ی نمایندگان مجلس است نه وظیفه رئیس جمهور یا رئیس قوه قضائیه. همه‌ی ما موظفیم که صدای خودمان را به گوش جهانیان برسانیم که در کجای دنیا رئیس قوه قضاییه برای ملت خود قانون تعیین می‌کند که ایران دومی باشد؟ وظیفه رئیس قوه قضائیه، پاسداری از قانون اساسی است، نه زیر پا نهادن قانون اساسی. 



Report Page