ایرانی تنش‌زدا یا مداخله‌گر؟!

ایرانی تنش‌زدا یا مداخله‌گر؟!

انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه

▫️شاید شش یا هفت سال پیش بود که به صورت جسته و گریخته، مردم شهرهای مختلف ایران با عبارت بدیعی مواجه شدند؛ آن‌ها عبارت جدیدی را بر روی پلاکاردهای نصب شده در معابر عمومی شهرها مشاهده کردند که رفته رفته این عبارت به رسانه‌های رسمی حکومت نیز ورود پیدا کرد و دیری نپایید که عبارت مورد نظر در گفتمان رسمی و ایدئولوژیک حکومت نیز عیان شد و نفرات اصلی نظام در سخنرانی‌های خود بارها و بارها از این عبارت استفاده کردند و این عبارت چیزی نبود جز "شهدای مدافع حرم". من‌بعد، ذهن طیف قابل ملاحظه‌ای از مردم، مشغول این مسئله و چرایی هزینه دادن در کیلومترها دورتر از مرزهای کشور و نهادن نام شهید بر آنها، شد.

▫️در گفتمان رسمی حکومت و نزدیکان آن‌ها دلایل و توجیه‌هایی در خصوص حضور نظامی ایران در منطقه بیان می‌شود که به اهمّ آن می‌پردازیم. متولیان اصلی سیاست‌های خارجی نظام در منطقه، تا به امروز این حضور را در راستای تأمین امنیت داخلی کشور تعریف کردند و بر روی این جمله که اگر در عراق و سوریه نجنگیم باید در کرمانشاه و همدان به مصاف دشمنان برویم، بسیار تأکید داشتند. همچنین اینان به مسئله دفاع از حرم نیز بارها اشاره کرده‌ و یکی از دلایل حضور نظامی در عراق و سوریه را دفاع از حرمینِ مقدسِ مذهبِ شیعه دانسته‌اند. البته شادمانی ایشان از نفوذ ایدئولوژیک و حتی مذهبی را نیز نمی‌توان کتمان کرد. نفوذی که نمود آن را می‌توان در راهپیمایی‌های اربعین مشاهده کرد. به نحوی که شائبه آن می‌رود که صحنه‌گردانان این گردهمایی، هویت خود را در تقابلِ حضور هرساله جهان اسلام (با اکثریت اهل سنت) در مکه، تعریف کنند.

▫️امّا بخش دیگری از حامیان سیاست‌های منطقه‌ای ایران، علاوه بر توجیه‌هایی که پیش‌تر گفته شد، از منافع اقتصادی فراوان حضور و نفوذ ایران، سخن به میان می‌آورند و اعلام می‌دارند در دنیای امروز باید به نفوذ و دخالت در کشورهای دیگر بپردازیم؛ هم‌چنان که در مقیاس منطقه، ترکیه و عربستان نیز چنین می‌کنند و ایران نباید در این رقابت، از این کشورها عقب بماند. هم‌چنین آنها به تقسیم‌بندی سیاسی منطقه نیز اشاره دارند. به نحوی که معتقدند، از منظر سیاسی ایران موظف است که از متحد خود در منطقه حمایت کند. علاوه بر آن شرط مروّت نیست که کمک‌های سوریه در رساندن سلاح به ایران، برای مقابله در جنگ هشت ساله را در روزی که آنها محتاج کمک هستند، بی‌پاسخ بگذاریم.

▫️امّا آنچه بیش از دلایل و توجیه‌های حامیان این سیاست‌ها مهم است، ناتوانی آنها در اقناع‌سازی مردم است و از این مسئله مهم‌تر این است که این سیاست‌ها، هیچ‌گاه به تأیید ملّت نرسیده است و حتی در در برهه‌هایی مردم اعتراض خود را نسبت به این سیاست‌ها اعلام داشته‌اند. در مقابل تمام این دلایل، برای مردم علامت سئوال وجود دارد. آن جا که امنیت داخلی را دلیل حضور می‌داند؛ ذهن شنونده را به استدلال بوش پسر، برای حمله به افغانستان و مبارزه با تروریسم در خاک آن کشور، با این توجیه که خیابان‌های واشنگتن امن بماند، می‌برد. آنجا که بحث منافع اقتصادی مطرح می‌شود؛ مخاطب سئوال دارد که تأثیرات ملموس این منافع در کجا دیده می‌شود؟! از سال ۲۰۱۱ که به سوریه رفتید چه منفعت اقتصادی را برای ایران به ارمغان آوردید؟ و نسبت هزینه‌های گزافی که برای این پروژه کردید، با آنچه کسب کردید چگونه بوده است؟ در همین بحث منفعت‌گرایی، ایران از حضور در عراق بیشتر منفعت کسب کرده است یا سوریه؟ در حالیکه در سوریه هزینه‌های بسیار بیشتری نسبت به عراق داشته است.

▫️از منظر انسانی نیز حضور ایران در عراق و سوریه را می‌توان بررسی کرد، با این فرض که ایران پس از حمله ۲۰۰۱ آمریکا به عراق هیچ دخالتی نداشته، امّا از اولین کشورهایی بوده که در کنار قدرت‌های بزرگ دنیا به دخالت در امور سوریه پرداخته است. حال با مقایسه مصائب و رنج‌هایی که مردم دو کشور متحمل شدند، می‌توان به نتایجی دست یافت. طبق اعلام نهادهای حقوق بشری، تعداد کشته شدگان حملهٔ ۲۰۰۳ به عراق حدود ۱۰۶ هزار تن بوده و آوارگان عراقی نیز چند صد هزار تن، ذکر شده‌اند. (تا سال ۲۰۱۵) اما وضعیت در سوریه متفاوت است، در این کشور با وجود نبود اطلاعات کافی، سخن از ۹.۵ میلیون آواره و نزدیک یک میلیون کشته، به میان آمده است. مشاهده می‌کنید که دخالت در سوریه و اضافه شدن هر کشوری به مداخله‌گران در این کشور، تنها به رنج و مصائب انسان افزوده است. لذا می‌توان چنین گفت که دخالت هر کشوری در امور داخلی کشورهای دیگر تنها باعث افزون شدن رنج و مصیبت انسان‌ها شده است. حال با هر دلیل و توجیهی این اقدام انجام شده باشد.

▫️مسئلهٔ دیگری که هنوز مبهم مانده است، آغاز اعتراضات در سوریه و نحوهٔ ورود ایران به آن کشور است. عده‌ای از پژوهشگران، اعتراضات اولیه سوریه را مسالمت‌آمیز قلمداد کرده و حضور ایران در این کشور را به درخواست بشار اسد و به جهت سرکوب اعتراضات، توضیح می‌دهند. حال آن که نوع حکومت خاندان اسد و دیکتاتوری چندین ساله آن‌ها، می‌تواند پتانسیل بالقوه اعتراضات فرض شود و باعث تقویت این فرضیه شود. از طرفی مصادف شدن اعتراضات در سوریه و حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ در کشور ایران، می‌تواند این استنتاج را به همراه داشته باشد که حکومت ایران از بی‌نتیجه ماندنِ اعتراضات سوریه، استقبال کند که مبادا بحران‌های داخلی‌اش افزون شود. از سویی دیگر حکومت ایران از پیوند اعتراضات منطقه با اعتراضات داخلی واهمه داشته و به صورت مشخص حصرِ رهبران جنبش سبز، پس از درخواست راهپیمایی آنان در ۲۵ بهمن ۸۹ که در راستای حمایت از مردم معترض این دو کشور قرار بود برگزار شود، آغاز شد.

▫️بحث دیگری که در میان مردم وجود دارد، هزینه‌های فراوان این سیاست‌ها است که به شکل تحریم‌های سنگین بر مردم ایران نائل آمده و شاید بتوان گفت که مهم‌ترین مانع عادی‌سازی روابط ایران در سطح بین‌الملل، همین سیاست‌های ماجراجویانه منطقه‌ای است. هم‌چنین این سیاست‌ها باعث آن شده که مخالفان ایران بتوانند به راحتی پروژه ایران‌هراسی و انزوای ایران را به سر منزل مقصود رسانده و بیشترین فشارها را بر ملّت ایران تحمیل کنند و به صورت مستقیم حیاتِ اقشار پایین‌دست و متوسط جامعه را به مخاطره اندازد.

▫️در نهایت و فارغ از بحث‌های حول این سیاست‌ها، می‌توان از مسئله‌ای بسیار مهم نام برد و آن این است که سیاست‌های منطقه‌ای ایران، چه مبتنی بر تنش‌زدایی باشد و چه به دنبال نفوذِ ایدئولوژیک، باید به تأییدِ نظر اکثریت مردم ایران برسد و تا زمانی که این اتفاق نیفتد، اجرای آن نقض مردم‌سالاری و دموکراسی است.


#پرونده۹۸

@atuazadandish

Report Page