...

...


امممم

شاهینم...

اینی که داری میخونی... یه طوماره عذر خواهیه😔

من واقعا نمیدونم چجوری بهت بگم که متاسفم...من کار اشتباهی کردم...یعنی زیادی گند زدم...

اما ازت میخوام منو ببخشی...یه جایی جبران میکنم واست...میدونم قلبت اونقدر پاک و مهربونه که اینو فراموش کنه...البته یکم،یه کوچولو،یه نمه، تو ذهنت میمونه...

ولی من مثل چی دیشب تاحالا دارم میترسم و گریه میکنم...

هی باخودم میگم...

من دل شاهینو شکستم...

اگه اینطوری ناراحت بمونه چییی...

وقتی دیشب گفتی قلبت از سنگه...

گفتی که سرده...

من قبول نداشتم...

اما یهویی احساس کردم سقف رو سرم خراب شد...

درست همون موقعی که گفتی من یادت اوردم که کی هستی...

پسر شاد و مهربونی که من میشناختم واسه چی این حرفارو زد اخههه...

من یقین دارم که...

تو ادم بدی نیسی...

پسر تاریکی نیسی...

قلب سنگی هم نداری...

فقط یه چیزی ...

تو منو چی میبینی؟

با این کاری که کردم...

حتما فکر میکنی من دختر بدیم...

شایدم فکر نمیکنی و...

اما نیستم...

من...

فقط میتونم بگم...

دوست دارم...


Report Page