🌊
@Luwin_island
-آبیِ دریا زیباتر نیست؟
سنگی به سمت دریا پرتاب کردو با لبخند دلرباش به صورت زیباش نگاه کرد
-دریای شب زیبا تره میدونی چرا؟
چشم هاش رو ریز کرد:
-محض رضای خدا دلیلی غیراز من بیار
نفس عمیقی کشید و لبخندش رو عمیق تر کرد: دریای شب بیشتر به چشم های زیبات شباهت داره
برای همین بیشتر دوسش دارم
برای همین از نظر من خیلی زیبا تره
- آخر نفهمیدم چشمای من آسمون شبن یا دریای شب؟
خودش رو به پسر زیبای روبروش نزدیک تر کرد:
-چشمای تو همه چیزن
-داری کاری میکنی به چشمای خودمم حسادت کنم!
دستش رو دور گردنش انداخت
+سردت میشه بیا نزدیک تر بهم بمونیم حسود کوچولو
-اما من سردم نیست
+من سردمه و تو گرمم میکنی بمون سرجات
دست از تقلا برداشت
-این روزا خیلی خسته میشی، شباوقت استراحته، دلیل اصرار هاتو نمیفهمم
باید بهتر استراحت کنی
فرشته کوچولوش نگرانش بود
دلش ضعف رفت
صورت زیباش رو بین دستاش گرفت
سعی کرد پر انرژی ترین لبخندش رو به ابر کوچیکش تقدیم کنه:
+کنار تو بودن برای من بهترین تصمیمه
من وقتی کنار توام خسته نیستم
تو انرژی منی
تا وقتی اینجاییو حست میکنم حالم خوبه
تا وقتی تو حالت خوبه
منم خوبم
هوم؟
لبخند زد و سرش روتکون داد
-من خوابم میاد
برگردیم؟
بوسه ای به پیشونیش زد:برگردیم
Sargol🌼
Luwin❤️