🅢🅤🅖🅐🅡 🅓🅐🅓🅓🅨

🅢🅤🅖🅐🅡 🅓🅐🅓🅓🅨

#part1

-کاملیا


اصلا مضطرب نیستم. این اولین روزیه که میرم پیش جک و قراره که با اون زندگی کنم؟ یا بیشتر روزها رو پیشش باشم. فیلم 50 طیف خاکستری رو قبلا دیدم، شاید اینم مثل همونه.


بهرحال من با شخص دیگری موافقت کردم و تا اینکه گریه نکنم دستبند و شلاق نمیخورم.

اگر دوستام بپرسن که اون برای من چیه

من هیچوقت نمیگم شوگرددیمه، برای دلایلی که معلومه.


چرا من باید برای اینکه میخوام پول کسی رو بگیرم و باهاش سکس کنم قضاوت شم؟

بعضی ها ممکنه اینکار براشون افتخار باشه، ولی برای من مطمئنا اینطور نیست.

که خیلی تعجب اوره که من این پیشنهاد رو قبول کردم.


این مرد کاملا جذاب هم هست.

من ناراحت نمیشم از اینکه اونو روی خودم با چشمهای بسته داشته باشم.

وقتی که از ماشین جلوی خونه بزرگش پیاده شدم لباسم رو درست کردم.


زنگ در رو زدم، چراغها همه جای خونه رو روشن کرده بودند.

میتونستم از درهای شیشه ای بزرگ ببینمشون.

داخل خونه به شدت قشنگ دیده میشد.

جک در رو باز کرد و لبخندی روی صورتش اومد.


-ببین کی اومده


لبخندش تبدیل شد به یک نیشخند اغواکننده.

فکر میکردم که من قراره ازش بترسم، ولی بطور عجیبی نمیترسم.


-بیا تو

جک در رو بیشتر باز کرد.


من وارد شدم و با حیرت به داخل نگاه کردم.

جک به اولین واکنش من لبخند زد.

Report Page