🍫🥛
November2,2021 by Noviaپیام جونگینو که میبینه لبخند عمیقی میزنه و به لباس و وسایل امادهشدش نگا میکنه
(برای امشب آماده باش که قراره بازی کنیم و یه شب هالووینیقشنگ داشته باشیم بیب)
باشه ی کوتاهی میفرسته. بدو بلند میشه؛
لباسا و اسباب بازیای امشبشونو که بیشتر وسایل موردعلاقه ی خودشه تا جونگین، برمیدارهو میره تو اتاق خوابشون
یه تم ساده ی هالووینی که قرار بود با وجود سهون کامل تر بشه
هودی مشکی نارنجیشو با یه شورت مشکی و جورابای ساق بلندش میپوشه و میکاپ مورد نظرشو میزنه
موهاشو بالا میزنه تا سکسی تر بنظر بیاد روی تخت منتظر ددیش میمونه تا بیاد
کای به محض تموم شدن تمریناتش همونجا طبقه ی پایین دوش میگیره و با ست سرتا پا مشکیش خودشو میرسونه به اتاق خواب
قبل از وارد شدنش مثه همیشه جذبه ی خاصی به خودش میگیره و دست به جیب وارد اتاق میشه
بیخیال چشم میچرخونه که خیلی زود و اول از همه استایل پسر دوست داشتنیش به چشم میادو پشت سرش اسباب بازیا خودنمایی میکنن که باعث میشه پوزخند محوی رو لباش بشینه
- هومم میبینم که یه بیبی بوی شیطون خیلی هوس بازی کرده
با سر به وسایل اشاره میکنه و سهون به محض گرفتن منظور کای لبخند عمیقی میزنه
_امشب قراره بجای جشن برنامه ی بهتری داشته باشیم
مگه نه ؟!
چهاردست و پا رو تخت میشینه که تازه بات پلاگ دم مشکیش به چشم کای میان و پوزخندش عمیق تر میشه
-هه فک کنم باید از همین اول کاری با تنبیه جشنمونو شروع کنیم
یه تای ابروش با حرف کای بالا میره و کنجکاو نگاش میکنه
کای با قدمای بلند خودشو ب پسرش میرسونه و دستشو ب بوتای تپلش میکشه و سیلی محکمی به تپلیه بوت بیبیش میزنه و درجا پوست سفیدش سرخ میشه...
آخی از لبای هون بیرون میاد و چشمای تیله ایش پر اشک میشه
_چ..چرا ددی میخواد هونیو تنبیه کنه؟
با حرفش یه سیلی محکم دیگه ای مهمون بوت تپلش میشه و جز سکوت پاسخی از ددیش نمیگیره
کای سمت اسباب بازیا میره و قلاده مورد علاقشو دور گردن بیبیش میبنده و بندشو میکشه که همراهش سر هون ب عقب متمایل میشه
-جز ناله هات صدایی نشونم ازت!
بیبیش مطیعانه سر تکون میده و کای پوزخند رضایتمندی رو لباش میاد
ب لذت به بوتای تپلِ هون نگاه میکنه و دستکش چرمشو دستش میکنه و با ملایمت دستشو رو بوت تپل و فوق العاده پنبهایه پسرش میکشه
سهون با لمس ددیش میلرزه و بوتشو دلبرونه تکون میده و اشتیاقشو برای اسپنک شدن به ددیش نشون میده ...
جونگین بعد از مالیدن بوت بیبیش خیلی یهویی اسپنکای محکم و صدا داری رو با دستکش چرمش مهمون هلوهای خاستنی بیبیش میکنه و اتاق پر میشه از صدای ناله و عاخ و عوخِ سهونی....
هونی که سوزش زیادی رو حس میکنه باعث میشه که چشماش دوباره پر بشه
_د..درد داره ددی....
کای پوزخندی میزنه...انقدری بوت پسرشو اسپنک میکنه تا رنگ پوست سفید هون به سرخیوکبودی میزنه. حتی کمی خونمرده تبدیل میشه
دستشو رو بوتای سرخش میکشه تا کمی از سوزشش کم بشه
-هنوز بازیمون شروع نشده cat boy!!!