🍂✧❁﷽❁✧🍂

🍂✧❁﷽❁✧🍂

أنجمن علمی_فرهنگی أنصار المهدی عج


« اولین مجموعه تخصّصی مهدویت و نقد مدّعیان دروغین »

─┅━━━━━━🍂✦🍂━━━━━━┅─

🔹➖➖سوال شماره 211➖➖🔹

❓چرا احمدالحسن، علی علیه السلام در آیه (ان الانسان لفی خسر) را مصداق زیانکار می‌داند، در حالی که طبق روایات این آیه درباره منافقان و کفار است؟❓ ❓


⬇️⚫جواب جناب فتحيه به این سوال⚫⬇️

ائمه اطهار در روایات متعددی فرمودند قرآن کریم ظاهری داره و باطنی داره، و باطنش باطنی داره تا هفت بطن، بنابراین آنچه در تفسیر ظاهر یک آیه از ائمه اطهار رسیده وآنچه قائم آل محمد در تفسیر آیه بیان میکنه منافاتی با هم نداره.

 از امام احمد الحسن پرسیدند سوره عصر یعنی چی(و العصر ان الانسان لفی خسر: قسم به عصر انسان در زیان است)؟ سید میگه این آیه در عالم بالا در ملأ اعلا به این مضمون است، در آنجا چون مقامی بود که فقط پیامبر اکرم و حضرت علی حاضر بود و دیگران در آن عالم نبودند، در نتیجه وقتی میگه انسان در خسرانه، یعنی پیغمبر اکرم چون به مقام کشف الغطاء و فتح کامل رسید، یعنی حجاب منیت کاملاً از او برداشته شد، و به ذات حق تعالی متصل شد، اما امیرالمومنین سلام الله علیه به مقام خلف الحجاب رسید که خودش فرمود: (لو کشف الغطاء ما إزدت یقینا..): اگر پرده و حجاب بره کنار به یقینم اضافه نمیشه، چون از پشت حجاب نورانی رسول الله، هر آنچه او می‌بینه منم میبینم، اما مقامش نسبت به رسول خدا کمتره و چون به مقام کامل فتح مبین کامل رسول خدا نرسیده میشه در خسرانه.

خلاصه امام علی به مقام فتحی که پیامبر اکرم رسیده بود نرسید، لذا این مسلم هست که مقام امیرالمومنین نسبت به رسول الله پایین تره، چون حضرت امیر جایی میگه من از ابراهیم بالاترم از نوح بالاترم، از موسی بالاترم، از عیسی بالاترم، از آدم بالاترم، بعد میپرسند آیا از رسول الله بالاتری می‌فرماید: (انا عبد من عبید محمد: من بنده ای از بنده های محمدم).

بعد از سید احمدالحسن پرسیدن پس (الا الذین آمنوا و عملو الصالحات) یعنی چی؟

فرمودند در عالم بالا قرآن مجمل بود وقتی به عالم ماده میرسه آیات متکثر میشن. در عالم بالا اصلا این آیه نبود، (الا الذین آمنوا) استثنا نبود. اونجا فقط پیامبر بود و امیرالمومنین.

امیرالمومنین پشت مقام رسول الله بود لذا به همین نسبت در خسرانه نسبت به مقام رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم، اما وقتی اومد پایین، الا الذین آمنوا و عملو الصالحات... اینها می‌شوند کسانی که در حقیقت خسران مربوط میشه به کافران، کسانی که خلیفه الله را نشناختن و نسبت به مقام خلفای الهی در خسران و زیان هستند. مگر کسانی که ایمان آوردن به خلیفة الله و عمل صالح انجام دادن و تواصی به حق و صبر کردند، در نتیجه ظاهر آیه با باطن آیه با همدیگر منافاتی ندارند، قرآن کریم ظاهری داره باطنی داره، تا هفت بطن. 

و آقا امیرالمومنین سلام الله علیه در روایتی می‌فرماید : العلم نقطة کثیرة الجاهلون ، علم یک نطقه است جاهلان آنرا تکثیر کردند، زیاد کردند یعنی علم وقتی در عالم پایین (طبیعت و ناسوت و ماده) تفصيل نیاز داره اما و اگر و استثنا و. .. نیاز داره، 

اما حقیقت قرآن در عالم بالا آن حقیقت... قرآن کریم یک حرف بوده که در یک نقطه هست، که بر قلب رسول الله نازل میشه، و این نقطه، همان نقطه تحت الباء است. که آقا امیرالمومنین فرموند همه قرآن در سوره حمد است و همه حمد در بسم الله، همه بسم الله در باء بسم الله هست و من نقطه باء بسم الله هستم. 

در نتیجه این آیه هر چقدر قرآن کریم آمده پایین مفصل تر شده. چرا؟

چون آنجا مخاطبینش کسانی هستند که از ملکوت و عالم بالا و ملاء اعلا محجوبند. و تفصیل برای آنهاست.

اما جایی هست که پیغمبر و امام علی هستن و کسی دیگر نیست که در آنجا فرمودن ان الانسان لفی خسر، انسانی در آنجا نیست غیر از پیغمبر و امام علی، خب کدام اینها مقامشان بالاتره، به مقام فتح المبین رسیدند؟ پیغمبر اکرم... پس امیرالمومنین در آنجا خسران و زیان داره نسبت به پیغمبر اکرم.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ➖ ➖ ➖

┅🍂✿❀ 🍃﷽🍃❀✿🍂┅

ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج


⬇️⬇️➖پاسخ به فتحيه ➖⬇️⬇️


(1) اینکه قرآن ظاهری دارد و باطنی مستلزم آن نیست که تفسیر باطن بر خلاف تفسیر ظاهر باشد لذا معنا ندارد که تفسیر ظاهر آیه خسر مافقان و کافران باشند و تفسیر باطن آن امیر المومنین علیه السلام که شکننده کمر منافقان و کافران هستند.

⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

(2) اهل بیت علیهم السلام فرموده اند: کلام آخرین فرد از ما شبیه کلام اولین فرد از ماست و کلام اولین فرد از ما موافق کلام آخرین فرد از ماست پس اگر کسی خلاف این را گفت کلامش را رد کنید (رجال الکشی ص224-225). حال آیا اینکه احمد گفته مصداق آیه خسران، شخص امیر المومنین علیه السلام است شبیه کلام اهل بیت علیهم السلام می باشد؟ هرگز و باز هم هرگز.

⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

(3) اینکه امیر المومنین علیه السلام به مقام خلف الستر رسیده و پیامبر به مقام کشف الغطاء اولاً چه ارتباطی با این دارد که امیر المومنین علیه السلام خاسر علی الاطلاق معرفی شود؟ ثانیاً مگر خود امیر المومنین علیه السلام نمی فرمایند: لو کشف الغطاء ما إزدت یقیناً؟ پس بر فرض که ایشان خلف الستر بوده اند اما یقینشان کشف الغطائی بوده است و با این حال چرا خاسر معرفی شوند؟! ثالثاً قرآن، امیر المومنین علیه السلام را نفس پیامبر معرفی کرده و حدیث منزلت نیز می گوید تنها مقام استثناء شده از ایشان نبوت است نه کشف الغطاء.

⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

(4) اینکه مقام امیر المومنین از پیامبر کمتر است چه ربطی دارد که ایشان خاسر معرفی شود؟! در حالیکه خاسر به کسی می گویند که سستی و کوتاهی و کم کاری کرده باشد.

⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

(5) شما می گویید حجاب منیت کاملاً از پیامبر برداشته شد در حالیکه خود احمد بصری ذیل توضیح مشرک بودن امام حسین علیه السلام تصریح می کند که ذره ای منیت لازمه مخلوق بودن است که از خلق جدا نمی شود، در نتیجه پیامبر هم از منیت جدا نبوده است. غیر از اینکه مگر پاک شدن ازمنیت باعث خروج از انسانیت می شود؟ چون شما می گویید در عالم بالا فقط دو نفر بودند و که بر کسی که منیت داشت انسان اطلاق شد و محکوم به خسران گشت در این صورت بر پیامبر انسان اطلاق نشده است!

⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

(6) اینکه امیر المومنین علیه السلام فرموده اند انا عبد من عبید محمد از باب برخورد قاطعانه مقابل غلو بوده است چون ابتدا فردی می پرسد: تو پیامبر می باشی؟ (فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَ فَنَبِيٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَيْلَكَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ‏ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ص‏ الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص90) و حضرت برای اینکه کاملاً این توهم را از ذهن سوال کننده پاک کنند چنان تواضعی نشان می دهند که اصلاً من برده ای از بردگان پیامبر اسلام می باشم. و الا خود قرآن ایشان را نفس پیامبر معرفی کرده است و به قول خود هنبوشی ها روایت مخالف قرآن باطل می باشد. بماند که راوی این حدیث مجهول علی الاطلاق است. و البته اینکه آقای فتحیه می گوید از حضرت پرسیده اند تو از محمد بالاتری و حضرت در برابر این پرسش گفته اند من برده ای ... دروغ محض می باشد.

⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

(7) شما می گویید استثنای (الا الذین آمنوا و عملو الصالحات) عالم بالا نبود چون:

🔹 1) در عالم بالا قرآن مجمل بود وقتی به عالم ماده میرسه آیات متکثر میشن.

🔹2) العلم نقطة کثیرة الجاهلون ، علم یک نطقه است جاهلان آنرا تکثیر کردند.

🔹3) قرآن کریم یک حرف بوده که در یک نقطه هست. اما هیچکدام از این حرفها ربطی به سخنی که شما می گویید ندارد. اینکه قرآن مجمل بوده خوب باشد چه ربطی دارد که استثنای (الا الذین آمنوا) در آن نبوده است؟ ❓

اینکه علم را جاهلان زیاد کرده اند یعنی چه؟ ❓

یعنی استثنای (الا الذین آمنوا) توسط جاهلان بر قرآن افزوده شده است؟!⁉️

اینکه قرآن در حقیقتش یک نقطه بوده خوب باشد، در بطن همان نقطه، استثنای (الا الذین آمنوا) هم بوده زیرا این استثنای متصل است که بدون وجود آن معنای کلام غلط می باشد.

💠در نتیجه اگر هم بر فرض محال مصداق انسان خاسر در عالم بالا می شده امیر المومنین، مصداق (الا الذین آمنوا) هم می شده پیامبر اسلام که به قول شما خاسر نیست. 

➖نتیجه اینکه:➖

در سوره عصر، از انسان خاسر، کسانی استثنا شده اند که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند لذا اگر مصداق خاسر امیر المومنین علیه السلام باشند خارج از کسانی خواهند بود که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند در حالیکه ایشان سرور همه ایمان آورندگان و عمل کنندگان صالح می باشند. و چقدر فرق است بین کلام این مدعی کذاب با کلام ابن عباس که می گوید هر آیه ای که در آن یا ایها الذین آمنوا آمده مصداق اتمش امیر المومنین علیه السلام می باشد.

🔹4) این آیه اصلاً درباره عالم بالا سخن نمی گوید تا توجیه احمد بصری محملی پیدا کند بلکه سخنش درباره همین عالم است چون عمل به صالحات و توصیه به حق و صبر مربوط به این عالم است نه عالم بالا.

🖋️سـیّــدمهـــدےمجتـهــدسیستــانے


⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄⊹━┅┄┄

Report Page