...

...

Behnoosh

_آقای جئون حساب شرکت خالیه 

با تعجب به مینهو که قدیمی ترین کارمند شرکتم بود نگاه کردم.

سریع پشت سیستم رفتم و با صدای نسبتا بلندی گفتم 

_یعنی چی حساب شرکت خالیه، من قبل از هک کردنش کلی روش کار کردم ، دوباره چک کن

مینهو دوباره شروع کرد به چک کردن حساب داخلی شرکت ولی بعد از چند دقیقه با تعجب به مانیتور روبه روش خیره شد 

سریع از پرسیدم که چه اتفاقی افتاده ولی با جوابی که بهم داد بیشتر از قبل شوکه شدم...

_ آقای جئون ، حساب شرکت قبلا توسط یه هکر دیگه هک شده.

یعنی کار کی میتونه باشه ؟! مگه میشه کسی حساب شرکت رو هک کرده باشه در صورتی که من ماه ها برای پروژه هک کردنش وقت گذاشتم 

به مینهو نگاه کردم و با صدای بلندی گفتم 

_ سریع چک کن ببین کار کی بوده

دور اتاق می چرخیدم و به موهام چنگ میزدم و منتظر جواب مینهو شدم 

_آقای جئون...

با شنیدن صدای مینهو سریع پشت سیستم رفتم و گفتم 

_خب چی شد ؟ چیزی فهمیدی ؟

مینهو نگاهشو از مانیتور گرفت و با صدای آرومی گفت 

_پارک جیمین ... کار پارک جیمینِ

با شنیدن اسم پارک جیمین مشتی محکم به میز زدم 

_آشغال عوضی

گوشیمو برداشتم و سریع شمارشو گرفتم و بعد از چند ثانیه صداش تو گوشم پیچید 

_ سلام آقای جئون ، چی شده که جئون جونگ کوک به من زنگ زده...

_تو چیکار کردی احمق عوضی...

_اگه منظورت هک کردن اون شرکت هستش که باید بگم این شغل منه و کاریه که هردومون انجام میدیم.

_دهنتو ببند ، تو میدونستی که من برای حساب های داخلی اون شرکت برنامه دارم

_اگه میخوای بیشتر از برنامه و دلیلم بدونی بیا ببینمت، غیر حضوری نمیشه

_لوکیشن رو بفرست...

و بی توجه به حرفاش گوشی رو قطع کردم و منتظر پیامش شدم. چند دقیقه بعد پیامش به دستم رسید

سمت ماشین دویدم و به سمت لوکیشنی که برام فرستاده بود رفتم

یه خونه ویلایی؟!!! 

زنگ خونه رو زدم که درو باز کرد و جلوم وایساد ، سریع وارد خونه شدم 

 زدم به تخت سینش و هلش دادم که باعث شد چند قدم به سمت عقب قدم برداره

با صدای معترضانه گفت 

_یاااا چته

_این سوالو من باید ازت بپرسم، تو چه مرگته هوم؟

_من برای کارام دلیل دارم 

دوباره خیلی مصمم رفتم سمتش و هلش دادم و با صدای بلندی گفتم

_ وقت برای شنیدن مزخرفاتت ندارم فقط میخوام دلیل اینکه چرا برنامه منو که اون همه براش زحمت کشیدم رو خراب کردی رو بدونم 

اون شب همه چی واسم مبهم بود ولی زمانی مبهم تر شد که فردا صبح بدن ظریف و برهنه جیمین رو تو بغل خودم دیدم...

Report Page