🔞

🔞

#TJNut TAEKOOK_AREA

کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک دوتا از تاپ و کراش ترین دانش آموز های مدرسه لوئیز بودن که همه دانش آموزان روی هردوشون به شدت کراش داشتن و همینطور ازشون حساب میبردن ولی باید رویای رسیدن به هر دو رو فراموش میکردن چون تهیونگ و جونگ کوک تقریبا یک سال بود که باهم قرار میگذاشتن و امروز جشن سالگرد اولین روز قرار گذاشتنشون بود اما ساعت از 1 شب گذشته بود و جونگ کوک هنوز به خونه نیومده بود و این به شدت تهیونگ رو عصبانی می‌کرد چون تهیونگ بی شمار با جونگ کوک تماس گرفته بود بود ولی جونگ کوک جواب هیچ کدوم از تماس هاش رو نداده بود این که چیز زیاد مهمی نبود تهیونگ هر جایی که می شناخت و حدس میزد جونگ کوک اونجا باشه رو گشته بود ولی اثری از جونگ کوک پیدا نکرده بود و این باعث می‌شد که خیلی عصبه و نگران باشه حالا هم که تازه به خونه برگشته بود روی مبل نشست و به موبایل خودش زل زد تا شاید جونگ کوک باهاش تماسی بگیر که یکدفعه صدای کلید اومد و در رو به رویی تهیونگ باز شد

جونگ کوک با حالتی مست در رو باز کرد و وارد خونه شد نگاهی به تهیونگ کرد و با لحنی بی حال گفت:"ته ته جونم چرا اینجا نشستی؟"

تهیونگ که فهمیده بود جونگ کوک مست کرده با خشم سمتش رفت و جونگ کوک رو روی مبل پرت کرد جونگ کوک همین که اومد به تهیونگ اعتراض بکنه

تهیونگ انگشت فاک و اشارش رو سریع وارد دهان جونگ کوک کرد تا نتونه حرف بزنه و جونگ کوک هم با این کار سریع ساکت شد

تهیونگ با داد گفت:" جونگ کوک اصلا دقت کردی ساعت چنده؟ میدونی امروز چه روزیه؟ اینا به درک چرا انقدر دیر اومدی خونه نمیگی از نگرانی می میرم

جونگ کوک که فهمیده بود چه خرابکاری وحشتناکی انجام داده ساکت موند تا تهیونگ هر کاری دلش میخواد رو انجام بده و آروم بشه

تهیونگ که دید دیگه نمی تونه تحمل کنه جونگ کوک رو بایک حرکت سریع روی مبل خوابند و برای اینکه کنترل بیشتری روی جونگ کوک داشته باشه دو طرف بدنش رو محکم گرفت 

تمام لباس های خودشو سریع در آورد چون احساس گرما و گر گرفتگی می‌کرد لباس های جونگ کوک هم تا حدی در آورد تا بتونه باهاش سکس انجام بده

اولین قدمی هم برداشت این بود که انگشتاشو بیشتر داخل دهان جونگ کوک فشار داد بعد هم با چشم هایی نافذ به چشم های آروم جونگ کوک نگاه کرد و با جدیت گفت :"بیب تو خودت میدونی که تنبیه پسرای بد چیه و من الان می خوام تنبیهت کنم ولی نه یه تنبیه معمولی قراره جوری با دیکم درون سوراخت بکوبم که تا چند هفته هیچ جایی نتونی بری"

و بعد همونطور که به چشم های جونگ کوک نگاه می‌کرد دیکش رو بدون هیچ آمادگی تا ته وارد جونگ کوک کرد این کار باعث شد جونگ کوک از درد زیاد محکم انگشت های تهیونگ رو گاز بگیره اما تهیونگ بدون هیچ واکنشی شروع کرد به محکم ضربه زدن درون جونگ کوک

جونگ کوک هم که می خواست تهیونگ اون رو ببخشه و بهش محبت نشون بده از ترفند مخصوص خودش استفاده کرد و با چشمهای مظلوم شیشه ایش به چشمای تهیونگ نگاه کرد بعد از چند ثانیه کوتاهی تهیونگ حرکت کردن دیکش رو درون جونگ کوک متوقف کرد جونگ کوک هم فرصت رو غنیمت شمرد 

از حالت خوابیده بدنش رو به حالت نشسته در آورد به تهیونگ نزدیک شد و سریع بغلش کرد، سرش رو روی شونه راست تهیونگ کشید با لحن مظلومی به تهیونگ گفت:"تهیونگم میدونم اشتباه کردم ولی قول میدم این آخرین بارم باشه اصلا تو تا حالا دیدی من از این کارا انجام بدم؟ حالا میشه من رو ببخشی تو اگه بامن قهر بکنی، من می میرما" 

تهیونگ که کمی قلبش نرم شده بود جونگ کوک رو به خودش، فشرد بعد هم با صدای مهربان و جدی گفت :" باشه این بار رو میبخشم ولی اگه دوباره باز هم از این کارها تکرار بشه دیگه بهت رحم نمیکنم، بعدشم تو تنها کسی هستی که تو این دنیا دارم میخوای خودت رو از من بگیری؟ اگه چیزیت بشه من نابود میشم از این به بعد هرچی گفتم باید بگی چشم شیرفهم شدی؟"

جونگ کوک روی شانه راست تهیونگ بوسه ای زد و با خوشحالی گفت:"چشم عزیزم من فقط مطیع دستورات تو هستم"

Report Page