..
برای یک مارکسیست مسلم است که یک انقلاب بدون موقعیت انقلابی امکانناپذیر است؛ از این گذشته، هر موقعیت انقلابی منجر به انقلاب نمیشود. بهطورکلی نشانههای یک موقعیت انقلابی چیست؟ قطعا اشتباه نخواهیم کرد اگر به سه نشانهٔ عمدهٔ ذیل اشاره نماییم:
۱) زمانیکه برای طبقات حاکمه غیرممکن است که بدون هیچ تغییری حاکمیت خود را حفظ کنند؛ زمانیکه یک بحران، به این یا آن شکل، در میان «طبقات بالایی» وجود دارد، بحرانی در سیاست طبقهٔ حاکمه که منجر به شکافی میشود که بهواسطهٔ آن نارضایتی و خشمِ طبقات ستمدیده به انفجار میرسد. برای صورت گرفتن یک انقلاب، معمولاً کافی نیست که «طبقات پایینی نخواهند» به روال پیشین زندگی کنند؛ این نیز ضروریست که «طبقات بالایی قادر نباشند» به روال پیشین به حیات خود ادامه دهند.
۲) زمانیکه رنج و نیازمندیِ طبقات ستمدیده بیش از حد معمول شده است.
۳) زمانیکه، در نتیجه عوامل بالا، افزایش قابل توجهای در فعالیت تودهها وجود دارد، تودههایی که در «دورهٔ صلح و آرامش» بدون گله و شکایت به خودشان اجازه میدهند غارت بشوند، اما در دوران پر تلاطم و توفانی، هم بهواسطهٔ هر یک از شرایط بحران و هم بهواسطهٔ خود «طبقات بالایی» بهسوی کُنش (action) مستقل تاریخی کشیده میشوند.
بهعنوان یک قانون کلی، بدون این تغییرات عینی، که نه تنها از ارادهٔ گروهها و احزاب جداگانه بلکه حتی از ارادهٔ طبقات جداگانه هم مستقل هستند، یک انقلاب غیرممکن است. جمع تمام این تغییرات عینی، موقعیت انقلابی خوانده میشود... اما هر موقعیت انقلابی منجر به انقلاب نمیشود: انقلاب تنها از درون آن وضعیتی سر بلند میکند که در آن تغییرات عینی اشارهشده در بالا با تغییری ذهنی همراه شود، یعنی توانایی طبقه انقلابی برای دست زدن به عمل انقلابی بهقدر کافی نیرومند تا حکومت قدیمی را در هم بشکند... .
#ولادیمیر_ایلیچ_لنین