🔻

🔻

✨ @shohreyeshahr 💫

ذهن و گیتی بزرگ ترین رازهای طبیعت اند. به یاری همه ی تکنولوژی گسترده ای که در خدمت داریم، توانسته ایم از کهکشان هایی در میلیاردها سال نوری دورتر عکس بگیریم، در ژن های کنترل کننده ی حیات دست ببریم و در قلمرو درونی اتم به کاوش بپردازیم ولی ذهن و گیتی هنوز هم ما را سرگرم و مبهوت می کنند. آنها مرموزترین و افسون کننده ترین مرزهای شناخته شده ی علم به شمار می روند.

اگر بخواهید لب به تحسین شکوه گیتی بگشایید، تنها کافی است چشمتان را به آسمان شبانگاه بدوزید، که با میلیاردها ستاره فروزان است. از هنگامی که نیاکانمان نخستین نگاه خود را به شکوه مندی آسمان پر ستاره انداختند،همواره با این پرسش های جاودانه سردرگم هستیم: همه این ها از کجا آمده اند؟ همه ی این ها چه معنایی دارند؟


برای گواهی بر راز آلودگی ذهن مان کافی است به خودمان در ایینه چشم بدوزیم و بپرسیم، در پشت آن چشمان چه نهفته است؟ این به پرسش هایی ژرف می انجامد؟ آیا روح داریم؟ پس از مرگ چه بر سرمان می آید؟ آخرش « من » کیستم؟ و از همه مهمتر این پرسش غایی برایمان پیش می آید: جایگاه ما در این طرح عظیم کیهانی کجاست؟ به قول تامس هاکسلی زیست شناس بزرگ دوران ویکتوریایی « همه ی پرسش های آدمیزاد، مسئله ای نهفته در پس تک تک آنها و جالب تر از هر کدامشان، تعیین جایگاه آدمی در طبیعت و رابطه اش با کیهان است.»

در کهکشان راه شیری بیش از ۱۰۰ میلیارد ستاره هست و نزدیک به همین تعداد نورون در مغز ما. برای رسیدن به نخستین ستاره در بیرون از منظومه خورشیدی خودمان، باید کمابیش ۴۰ تریلیون کیلومتر بپیماییم تا به جسمی برسیم که پیچیدگی اش شبیه همان چیزی باشد که روی شانه هایتان جا خوش کرده. ذهن و گیتی با این که بزرگترین چالش علمی همه ی دوران را پیش رویمان گذاشته اند، ولی رابطه ای عجیب در بطن خود دارند. از یک سو آنها قطب های مخالف هستند. یکی به عظمت فضای بیرونی می پردازند، جایگاه چیزهایی عجیب مانند سیاهچاله ها، ستارگان منفجر شونده، و کهکشان های برخورد کننده. دیگری دلمشغول فضای درونی است، جایگاه عزیزترین و خصوصی ترین امیدها و آرزوهایمان. ذهن چیزی جز اندیشه ی آتی ما نیست، ولی هنگامی که از ما خواسته می شود تا آن را توضیح دهیم، سرگردان می شویم.

باید بدانیم که ما آدم‌ها، پیچیده‌ترین ماشین طبیعت را با خود حمل می‌کنیم و آن چیزی نیست جز مغز، ساخته شده از صدها میلیارد نورون و ارتباطات بین آنها و در همانندی با کامپیوتر، این سخت‌افزارها را نرم‌افزاری هست که ذهن می‌نامیمش. همه دیدگاه‌ها، برداشت‌ها و بینش‌های ما و نیز خُلق و خو، رفتار و روحیاتمان از این «ترافراز» سرچشمه می‌گیرد. از نبوغ گرفته تا دیوانگی، این مغز است که ما را در این جهان به پیش می‌برد. بنابراین تردیدی وجود ندارد که مغز و کارکردهایش، به دلیل پیچیدگی ساختاری و عملکردی، از دیرباز ریشه در رازآلودگی داشته‌اند و شناخت آنها دلمشغولی کمابیش هر کسی بوده که دستی بر آتش علم و دانش داشته است.

فیزیکدانان نشان دادند که مغز انسان از یک باطری که مغز را اسکن می‌کند با یک تکنولوژی بالا ابداع شده است. بنابراین رویاهای ما، کنترل ذهن ، آواتار، و حرکت اجسام به وسیله ارواح نه تنها ممکن است بلکه می‌تواند واقعیت داشته باشد. این پژوهش حیرت‌آور در لابراتوارهای سراسر جهان به عنوان آخرین درجه پیشرفت بشر در علم اعصاب و فیزیک در نظر گرفته می‌شود.

خواننده این اثر، در کنار آشنایی با ساختار و ساز و کار مغز، با تکنولوژی‌های مرتبط رو به رو می‌شود و می‌فهمد که دانشمندان در این وادی چگونه پیش می‌روند و آخرین دستاوردها چیست، چگونه می‌توان به مدد این تجهیزات، بر ناتوانی‌های جسمانی ناشی از بدکاری مغز چیره شد، آیا تله‌پاتی و روان‌جنبانی شدنی است؟ سپس کاکو، ما را به گوشه‌های وهمناک مغز راهنمایی می‌کند و مغاک بیماری‌های روانی را نشانمان می‌دهد. آگاهی و خویشتن که همواره مورد توجه بشریت بوده، در این کتاب تعریفی نو، از دید یک فیزیکدان پیدا می‌کند: «نظریه فضازمانِ آگاهی» و نیز موضوعی به نسبت بحث‌برانگیز پیش کشیده می‌شود که عامل کج‌فهمی‌های بسیار بوده است: ارتباط نظریه کوانتوم و آگاهی

🌟 @shohreyeshahr 💫 شُهره‌ی‌شَهر 🌟

https://t.me/joinchat/AAAAAD0D8dDTLOK2SgPNmQ

Report Page