🛎

🛎


📝 میراث تاریخ نگاری شیعه(3)

✍🏻 حسن حضرتی


به نظر مي رسد حضور شيعيان در عرصه تاريخ نگاري در قرون نخستين اسلامي بسيار پررنگ است. برخي از مورخان بنام كه هر كدام از پيشگامان تاريخ ورزي در شاخه هاي تاريخ نگاري مسلمانان به شمار مي آيند، بر اساس قاطبه اهل نظر، داراي گرايش هاي شيعي بودند. ابن اسحاق (م: 151 ه.ق) صاحب السيره النبويه، ابومخنف لوط بن يحيي ازدي (م: 157ه.ق) صاحب مقتل الحسين و ...، هشام كلبي (م: 205 ه.ق) صاحب الاصنام و...، محمدبن عمر واقدي (م:207 ه.ق) صاحب المغازي و...، نصربن مزاحم منقري (م: 212 ه.ق) صاحب وقعه صفين و...، ابراهيم بن محمد ثقفي (م: 283 ه.ق) صاحب الغارات و...، از بزرگان تاريخ نويسي در سپيده دم تمدن مسلمانانند كه داراي گرايش هاي شيعي بودند. گويا در قرون نخستين اسلامي، شيعيان چندان با مشكلات و موانع معرفتي و غيرمعرفتي در عرصه تاريخ ورزي روبرو نبوده اند و از ورود به اين حوزه استقبال مي كردند. اما رفته رفته با ايجاد شكاف هاي عميق در جامعه مسلمانان و شكل گيري نحله هاي فكري كه در قامت احزاب سياسي در سطح اجتماع به ايفاي نقش مي پرداختند و عرصه براي فعاليت هاي علمي و اجتماعي مخالفان فكري خود تنگ مي نمودند، آرام آرام شيعيان را خواسته و يا ناخواسته از ورود در ساحت تاريخ ورزي به صورت فعال باز داشت.

مي دانيم كه همواره و در همه اعصار و قرون و در همه جاي اين عالم خاكي كه انسان برخوردار از تاريخ بوده، نسبت تنگاتنگي ميان قدرت سياسي و تاريخ ورزي برقرار بوده است. صاحبان قدرت همواره دوست داشتند تاريخ آنگونه نوشته شود كه بيانيه اي در جهت تاييد آنان باشد. آنان هميشه سياست هايي را به اجرا مي گذاشتند تا در دوره سلطه آنان چنين نوعي از تاريخ نگاري توليد شود؛ تاريخ نگاري رسمي كه كاملا همسو با ساخت قدرت باشد. در تمدن مسلمانان هم اينگونه بوده است. حاكمان سياسي، چه در قالب خلافت ها و يا سلطنت هاي اسلامي، سعي مي نمودند تاريخ نگاري كه در زمانه آنها توليد مي شد، كاملا مورد تاييد آنها باشد و به نوعي به قدرت آنها حقانيت و مشروعيت ببخشد. اين را هم مي دانيم كه مهم ترين وظيفه تاريخ نگاري رسمي حداقل همين حقاني سازي و مشروعيت بخشي براي صاحبان قدرت بوده است. در تمدن مسلمانان، از آنجا كه پس از وفات پيامبر اكرم (ص) جريان خلافت موفق شد امامت را به حاشيه براند و خود مسند قدرت سياسي را به دست بگيرد، شيعيان عملا با يك مشكله بزرگ روبرو شدند و آن هم چگونگي نگارش تاريخ بود. اين كه چگونه به تاريخ نويسي روي بياورند كه از درون آن تاييد خلافت بيرون نيايد؟ و چگونه خلفا و سلطنت هاي اسلامي را مجاب كنند كه اين نوع تاريخ نگاري مبتني بر نفي خلافت و تاييد امامت را به رسميت بشناسند و مجال ظهور به آن بدهند؟ اين مشكله همواره با تاريخ نگاري شيعي- البته در دوره حاكميت هاي سني- وجود داشت و از آنجا كه دوره اين حاكميت ها دوام زيادي داشت، خودبخود شيعيان در قرون متمادي در حاشيه ماندند و نتيجه آن شد كه از حيث كمي با نگارش هاي كمتري به نسبت نگارش هاي سني روبرو باشيم. اين امر نتيجه ديگري را هم به دنبال داشت و آن عدم كسب تجربه زياد در تاريخ نگاري توسط شيعيان به نسبت اهل سنت بود. اين مسئله موجب شد كه سنيان به پشتوانه اين تجربه فراوان به مهارت ها و موفقيت هاي زيادي به نسبت شيعيان در امر تاريخ ورزي دست يازيدند. گرچه اين امر با روي كار آمدن صفويه و ديگر دولت هاي شيعي پس از آن تا حدودي ترمیم شد. اما مشكله جدي تري كه شيعيان در ساحت تاريخ نگاري به خصوص در دوره خلافت هاي سني مذهب با آن روبرو بودند، عدم برخورداري از علقه معرفتي براي روي آوردن به تاريخ نگاري بود. چرا كه با استقرار نظام خلافت به جاي نظام امامت در ساختار سياسي جوامع مسلمان، شيعيان دچار ناسازه اي معرفتي ميان تاريخ واقعي و تاريخ آرماني شدند. تاريخ واقعي آن چيزي بود كه روي مي داد و تاريخ آرماني آن چيزي بود كه آنان دوست داشتند روي بدهد. براي اهل سنت، تاريخ واقعي آنگونه روي مي داد كه خواهان آن بودند و با گرايش هاي اعتقادي و كلامي آنان همسو بود. بنابراين دليلي بر عدم توجه و يا بي اعتنايي به آن نداشتند. اين در حالي بود كه دقيقا براي شيعيان عكس آن اتفاق افتاد. تاريخ آنگونه پيش مي رفت كه امامان معصوم (ع) آنها به حاشيه رانده شده بودند و اعتقادات و باورهاي كلامي آنان هماهنگ با قرائت رسمي جامعه اسلامي نبود. بنابراين طبيعي مي نمود آنان بي ميل به نگارش تاريخ در چنين جامعه اي باشند كه از نگاه آنان فاقد حقانيت و مشروعيت بود. بنابراين در چنين شرايطي شيعيان ترجيح دادند بيشتر به تاليف آثاري در حوزه امام شناسي و كلام بپردازند تا تاريخ. آن چه بدان علاقه داشتند تاريخي قدسي بود كه موجود نبود. در حالي كه تاريخ عرفي و موجود مورد علاقه سنيان هماني بود كه براي آنها وجه آرماني هم داشت و خودبخود انگيزه فراواني را براي قلم زدن در باب آن داشتند.

🆔@Hassanhazrati50

Report Page