📚
FATA ORGANA
فاتا اُرگانا
اسم
جلوهای از عواطف واقعی در فردی که آنسوی اتاق نشسته، ذهن او از اتفاقات پیرامون دور میشود و نوری از غرقه شدن در اندیشه یا شکنندگی یا دلزدگی از عالم هستی در چشمانش برق میزند؛ مثل این است که میتوانید پشتصحنه را از لابهلای شکافی در پرده صحنه ببینید، بازیگران را ملبس به جامهی نقش در حین خودگویه تماشا کنید و به مجموعهی غریبی از وسایل صحنه که در انتظار استفاده در نمایش دیگری هستند نظر بیاندازید. برگرفته از کلمه fata morgana نوعی سراب که ظاهر اجسام دوردست را چنان منحرف میسازد که قایقهای بادبانی همچون قلعه پریان به نظر آید + organa روشهایی که با آن کندوکاوهای فلسفی انجام میشود.