.....
Mohammad Mortajiمغز حرف:
من تا به حال برای چندتا شرکت ایرانی و خارجی نوشتهام. هنوزم مینویسم. اکثرشون نمیدونن که نوشته به چه درد میخوره. فقط میگن محتوا تولید بشه تا تو گوگل بیاییم بالا.
خب؛ بسمالله. من میخوام بنویسم. چی باید بنویسم؟ خبر؟ خب اونو که رسانههای بزرگ و لحظهای دارن منتشر میکنن. اخبار شرکت رو بذارم؟ هه هه؛ الان واقعا برای شما مهمه که مدیرعامل اسنپ عوض بشه یا نه؟! شرکتها خودشونو چی فرض کردن که فکر میکنن اخبارشون برای من و شما مهمه؟! اپل؟!
نوشتههایی که شرکت منتشر میکنه هم مثل نوشتههای هر شخص دیگهای باید آیینهی سوادش باشه. ولی مشکل اینجاست که شرکتها سواد کمی دارن و بیشتر مملو از مهارتن.
آیا این که سواد ندارن بده؟ خیر. ولی به درد نوشتن نمیخوره.
الان که وب فارسی هم اهمیت محتوا رو درک کرده، وضعیت اسفبارمون خیلی بیشتر از قبل داره خودشو نشون میده. شرکتها سعی میکنن با عبارات قلنبه و بیخاصیت خودشونو بزرگ و معتبر نشون بدن؛ در حالی که مشتری گوشش از این حرفا پره. حرف برای گفتن نیست. خبر مینویسن؛ در حالی که کارشون خبرنگاری نیست. از رقباشون ایراد میگیرن؛ در حالی که ایرادگیری از هر آدم بیسوادی برمیاد و نیازی به تئوری نداره. جزوهی آموزشی میذارن؛ در حالی که مشتری نیاز به دانش نداره و دنبال حس خوبه. راهکار و نحوهی انجام کار ارائه میدن؛ در حالی که جمع کل کسب و کارشون چند راهکار بیشتر نیست.
تامین مواد خام، تو خیلی از صنایع داره به معضل تبدیل میشه (درسته؟). ولی من تو صنعت محتوا درکش کردم. همه صافکارهایی هستن که مهارتشون سر به فلک میذاره. ولی سواد ندارن و نمیشه ازشون چیز به درد بخوری که نوشته بشه، بیرون کشید. سواد نیست. نوشته هم نیست.
Original Post @#GooglePlus
به کانال پلاس نیوز بپیوندید @plus_news