...

...

新Sgd𐤀

-تا به حال افسانه باغ توکی به گوشتون خورده؟

مرد جوان از بچه های کنجکاو کلاسش پرسید.

-نه آقای کیم

(tokki به معنی خرگوشه)

آقای کیم لبخندی زد.

-طبق افسانه ها در زمان های قدیم پادشاه کره دارای ثروت خیلی زیادی بود. یک روز که پادشاه به قصد شکار به بیرون رفت و دختر زیبای اشراف زاده ای رو دید. پادشاه در نگاه اول عاشق اون دختر شد و اون رو به قصر آورد تا باهاش ازدواج کنه‌.

بعد چند سال اونها صاحب پسر دوست داشتنی ای شدن.

شاهزاده هر روز بیشتر زیبایی مادرش رو به ارث می‌برد؛به طوری که آوازه زیبایی اون در کل مشرق زمین میپیچه. امپراطور هر روز پسرش رو برای ازدواج تشویق میکرد اما اون نمیدونست که شاهزاده دلش رو باخته بود.

 شاهزاده جوان عاشق یه مرد شده بود. وقتی شاه متوجه عشق گناه آلود بین پسر وزیر اعظم و شاهزاده شد خون جلوی چشماش رو گرفت و دستور قتل پسر خودش و وزیر رو داد!

تهیونگ به زمین خیره شد و پلک هاشو بهم فشرد 

-اقا بعدش چی شد؟

آقای کیم بعد لبخند غم انگیزی ادامه داد:

- ملکه بعد از اون اتفاق بخاطر ناراحتی‌ و افسردگی از دنیا رفت و امپراطور پشیمون دستور ساخت باغ بزرگی رو داد که آرامگاه اون دو پسر بشه.

اون باغ رو بخاطر علاقه پسرکش به خرگوش ها ، پر از مجسمه های خرگوش مرمری شکل کرد.

روز ها و شب های زیادی میشد که مردم بخاطر بخشیده شدن اون دو به باغ می اومدن و دعا میکردند. اما یک روز گروهی از مردم به داخل باغ میرن و دیگه برنمیگردند

بعد هفته ها دوباره این اتفاق تکرار میشه

بلاخره پادشاه دستور بسته شدن اون باغ رو میده و اون باغ متروکه به افسانه تبدیل...


دختر کنجکاوی که از اول صحبت های آقای کیم منتظر فرصت برای سوال هاش بود زمان رو مناسب دید و حرف معلمش رو قطع کرد.


-شاهزاده زنده شده بوده؟ مردم کجا غیب میشدن؟ پس پسر وزیر چی؟ اون باغ الان کجاس؟ دیگه کسی اون پسر و باغ رو ندیده؟


تهیونگ با تعجب به دختری که سیلی از سوال هاش رو پرسیده بود نگاه کرد و بعد تکنخندی جواب داد.


-خب این یه رازِ‌.


-اما آقای..


صدای زنگ حرف دخترک رو قطع کرد 


-خیلی خب بچه ها یادتون نره برای جلسه بعد یه افسانه کره ای و بومی پیدا کنین خسته نباشین 

تهیونگ با لبخندی از در کلاس خارج شد. خوشحال بود که زنگ خورده چون فقط نیم ساعت تا قطار وقت داشت.

حتما باید زود تر به بوسان می‌رسید.

البته که اون افسانه رو کامل برای بچه ها تعریف نکرده بود ، چون اگه می‌گفت که باغ توکی همیشه وقتی ماه کامل میشه اطراف بوسان ظاهر میشه و شاهزاده بخاطر دیدن روح معشوقش در زندگی بعدیش منتظرش میمونه بچه ها بهش لقب معلم دیوونه رو میدادن...

Report Page