❀﷽❀

❀﷽❀

أنجمن علمی_فرهنگی أنصار المهدی عج


« اولین مجموعه تخصّصی مهدویت و نقد مدّعیان دروغین »

❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀

پاسخ به شبهه: از_بصره_احمد

از جمله رواياتی كه برای اثبات نام «احمد بصری» در روايات ادعا ميشود روايت ذیل است.آن ها مدعی هستند اهل البيت(ع) به نام «احمد» تصريح كرده اند و اين از مصاديق بيان امامت يک امام از سوی امام قبل از خود است:

أن الصادق(ع) سمی أصحاب القائم(ع) لأ بي بصير فيمـا بعـد فقال(ع):» …ومن البصرة أحمد؛» 

امام صادق(ع) در معرفی ياران حضرت مهدی(ع) فرمودند :... «از بصره،احمد است.» 

بشارة الاسلام،ص:۲۹۵

اين دليل،نمونه بارزی از شيادی و دروغگويی احمد بصری و همراهانش ميباشد.اين فرد قسمتی از روايتی را كه به هيچ وجه به او ارتباطی ندارد،برداشته و اصطلاحاً تقطيع نموده است تا بتواند ادعای كذب خود را ثابت کند.

بايد دانست كه سند ايـن روايت،ضعيف بوده و تنها از طريق كتاب «دلائل الامامة» نقل شده است.

البته در انتساب اين كتاب به «محمد بن جرير طبری» ترديد وجود دارد اما قدمت اين كتاب،به قرن «پنجم هجری» ميرسد و از منابع متقدم به حساب می آید. 

همه منابع متأخر نيز اين روايت را از «دلائل الامامة»نقل کرده اند.از جمله كتاب «بشارة الاسلام» كه احمد بصری از اين منبع ميكند.

به تصريح روايت،فردی كه با نام «احمد» از «بصره» می باشد،💢«احمد فرزند مليح» است💢،نه «فرزند اسماعيل» و اين روايت،نه تنها تصريحی بر نام احمد بن اسماعيل بصری ندارد بلكه دليلی برای رد ادعای او نيز ميباشد.

توجيه: 

در توجيه اين دليل برخی از پيروان احمد بصري به اين سخن تمسک كرده اند كه در كتاب «بشارة الاسلام» متن روايت بصورت ذیل آمده و ادعای احمد بصری را اثبات میکند:


📜وَ مِنَ اَلْبَصْرَةِ:عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ اَلْأَعْطَفِ بْنِ سَعْدٍ، وَ أَحْمَدُ وَ مُلَيْحٍ،وَ حَمَّادُ بْنُ جَابِرٍ.

همانگونه كه ملاحظه می شود در اين متن، كلمه «و» ميان نام «احمد» و «مليح» آمده است و گويا تقطيعی از طرف احمد صورت نپذيرفته است.

اين افراد همچنين مدعی هستند كه منبع نقل كتـاب «بشـارة الاسلام» از كتاب «دلائل الامامة» نبوده بلكه از كتاب «غاية المرام» سيد هاشم بحرانی( ١١٠٧ ق) بوده است پس اگر چه در كتاب «دلائل الامامة» عبارت «احمد بن ملیح» آمده است اما شايد در كتاب «غاية المرام» بـه صورت « احمد و مليح» ذكر گرديده و از اين روی كتاب «بشارة الاسلام» روايت را بدون كلمـه «بن» آورده است.

مضاعف اينكه زمان نسخه برداری كتاب «غاية المرام» از زمان نسخه برداری كتاب «دلائل الامامة» قديمی تر است؛ چرا كه زمان نگارش «غاية المرام» بين سال هـای (١١٠٠ق تـا ١١٠٣ق) بـوده و زمـان نگـارش و نسخه برداری از كتاب دلائل الامامة به تاريخ (١٣١٩ق) باشد.در نتيجـه بايد به متن كتاب «غاية المرام» تمسك كرد نه «دلائل الامامة».‼️

مدعای اين گروه را ميتوان چنين خلاصه نمود:

۱.منبع نقل كتاب «بشارة اسلام» ، «دلائل الامامة» نيست بلكه «غاية المرام» سيد هاشم بحرانی است و اشكال زمانی وارد بود كه منبع نقل ، «دلائل الإمامة» باشد. 

۲.زمان نسخه برداری كتاب «غاية المرام» قبل از «دلائل الإمامة» می باشد.

اولا:ببینیم که کدام فرد متقدم تر است و باید روایت وی را قبول کنیم.

محمد بن جریر طبری،یکی از چهره های برجسته «قرن پنجم» و معاصر «شیخ نجاشی» است. 

سید هاشم بحرانی تقریباً متولد سال ١٠٣٠-١٠۴٠ است.

پس «طبری» قدیمی تر و سزاوارتر است به اینکه سخن و روایت وی را قبول کنیم و روایت وی در این مقام،روایت کتاب «دلائل الامامة» میباشد.

چنانچه گفتیم منبع اصلی ايـن روايت،كتاب «دلائل الامامة» ميباشد و اين افراد نفهميده اند كـه حتی نويسنده كتـاب «بشـارة الاسلام» اين روايت را از طريق كتاب «غاية المرام» (١) از «دلائل الامامة» ذکر كرده است و نقل «سيد هاشم بحرانی» نيز از كتاب «دلائل الامامة» می باشد.

(١):كتاب «غاية المرام» اين روايت را ذكر نكرده است و در كتاب ديگری از «سيد هاشم  

بحرانی» به نام «المحجة» كه در پايان كتاب «غاية المرام» چاپ شده،بيان شده است.

در نتیجه عبارت منبع اصلی براي ما حجت بوده و همه متونی كه از «دلائل الامامة» نيز روايت را نقل نموده اند به جای «و» عبارت «بن» را نقل كرده اند البته بايد توجه داشت كه اين روايت،از سوی «سيد هاشم بحرانی» در كتاب «المحجة» كه پيوست به كتاب «غاية المرام» بوده است ذكر شـده و در كتاب «المحجة» نيز اين روايت را به نقل از کتاب «دلائل الامامة» و به صـورت 🌿«احمد بن مليح»🌿 آورده است.عبارت « بن» در نسخه های متعددی از كتاب «المحجة» ذكر شده و ترديدی در اشتباه چاپی كتاب «بشارة الاسلام» باقی نميگذارد.

کتاب «غاية المرام» که این روایت در آن موجود نمیباشد.

به ويژه اينكه نسخه موجود از كتاب «المحجة» ، که در زمان حيات «سيد هاشم بحرانی» نگارش يافته و بنا بر تصريح كاتب آن كه همدوره با «بحرانی» بوده با نسـخه اصلی و دست نوشته «سيد هاشم بحرانی» ، مقابله و هماهنگ شده است.پس بر فرض كه حتی قدمت كتابت كتاب «غاية المرام» و «المحجة» را بر «دلائل الامامة» بپذيريم نقدی بر ما وارد نبوده و اشكال بيمعنا خواهد بود:

«ديراوی» ادعا می‌کند که کتاب «غایة المرام» از «دلائل الامامة» قدیمی تر است حتی اگر مؤلف کتاب «دلائل الامامة» از «سید هاشم بحرانی» قدیمی تر باشد و به نسخه هایی از کتاب «دلائل الامامة» اشاره کرده است که از نسخه «غایة المرام» متأخرتر هستند و بدینوسیله سعی در اثبات قدمت کتاب «غایة المرام» بر «دلائل الامامة» را داشته است و می‌گوید: زمان نگارش کتاب «غاية المرام» بين سال های «١١٠٠ق تا ١١٠٣ق» بوده و نسخه های کتاب «دلائل الامامة» متأخر يا زمان نگارش آنها مجهول است:

📈✂️درمورد تاريخ نسخه نويسی كتاب «دلائل الامامة» نيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه كتابت موجود در تاريخ «١٣١٩ ق» صورت گرفته است؛اما اين كتابت از روی نسخه ای قديمی و متعلق به تاريخ «١٠٩٢ ق» می باشد. 


و باز هم قدمت نسخه كتاب «دلائل الامامة» از كتاب «غاية المرام» و «بشارة الاسلام» بيشتر ميباشد و منبع اصلی برای ارجاع،كتاب «دلائل الامامة» باقی خواهد ماند:

همان گونه كه نويسنده كتاب «بشارة الاسلام» در پايان روايت بيان كرده،متن روايت را از منبعی دارای غلط،نقل كرده است که اطمینان به نقل «بشارة الاسلام» را كاهش ميدهد:

دلیل آشکار دیگری بر رد دروغ و تحریف احمد همبوشی موجود است؛توضیح آن که روایت شریفه در باب «معرفة رجال مولانا صاحب الزمان (صلوات اللّه عليه)» مولانا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه و شریف) آمده که حاوی چند روایت است.

در روایت اول،ابو بصیر خدمت امام صادق علیه السلام می رسد و حضرت شرح می‌دهند که از هر شهری چند نفر با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشند؛از جمله درباره بصره می فرمایند: «از بصره سه مرد هستند»:

... وَ مِنَ الْأَهْوَازِ رَجُلَانِ، وَ مِنْ إِصْطَخْرَ رَجُلَانِ، وَ مِنَ الْمُولْتَانِ‌ رَجُلَانِ‌، وَ مِنَ الدَّيْبُلِ‌ رَجُلٌ، وَ مِنْ صَيْدَائِيلَ رَجُلٌ، وَ مِنَ الْمَدَائِنِ ثَمَانِيَةُ رِجَالٍ، وَ مِنْ عُكْبَرَا رَجُلٌ، وَ مِنْ حُلْوَانَ‌ رَجُلَانِ،💢 «وَ مِنَ الْبَصْرَةِ ثَلَاثَةُ رِجَالٍ» ...

دلائل الإمامة،ص:۵۵٩

روایت دوم مربوط به دیدار ابو بصیر با امام صادق (علیه السلام) در سال بعد به سوال ایشان از حضرت درباره برخی اشخاصی است که حضرت آنها را پیشتر وصف کرده بود.

روایت سوم که سندش نیز با روایت اول یکی است چنین آمده است:( با همان سند اول، امام صادق علیه السلام بعداً برای ابو بصیر اصحاب قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را نام برد...) سپس امام نام شهرهایی را که بیان کرده بود همراه با افرادی که از آن شهرها با امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهند بود نام می‌برد،تا به نام بصره می‌رسد و «سه نفر» را بیان می کند چنانکه پیشتر فرموده بود که از بصره سه نفر با امام هستند.

وَ بِالْإِسْنَادِ الْأَوَّلِ: أَنَّ الصَّادِقَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) سَمَّى أَصْحَابَ الْقَائِمِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) لِأَبِي بَصِيرٍ فِيمَا بَعْدُ، فَقَالَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ):... مِنَ الْبَصْرَةِ: عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ الْأَعْطَفِ بْنِ سَعْدٍ، وَ أَحْمَدُبْنُ مُلَيْحٍ، وَ حَمَّادُ بْنُ جَابِرٍ.

دلائل الامامة،ص:۵۶۶

ديراوی در پاسخ به آقای کورانی که این روایت را برای توجیه روایت مورد مورد نظر آورده است،کلام امام صادق (عليه السلام) را رد کرده و میگوید:

اين عبارت در روايت نيامده،بلكه در روايت ديگری آمده است،پس چرا دجل و دروغ؟

دیراوی نفهميده كه روايت سوم در واقع تفصيل روايت اول است و به هر روی امام صادق (عليه السلام) تصريح كرده اند كه افراد اهل بصره سه نفر هستند،نه چهار نفر چنان كه ايشان معتقدند؛ بنابراين،دروغ و دجل از مارقین است،نه از ديگران.

بنابراین صرف نظر از نام «احمد بن ملیح» تصریح به تعداد افراد مربوط به بصره نیز دلیلی دیگر بر رسوایی تحريف مدعیان است که تعداد آنها را چهار نفر بیان کرده‌اند،نام های مورد نظر صرف نظر از مناقشات موجود در روایت تعداد افرادی هستند که پس از ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با ایشان خروج می کنند ودر هیچ جای حدیث گفته نشده فردی از ایشان همانی یمانی است و یکی از ایشان معصوم و رهبر دیگران است.

روایت دیگری معارض با این روایت موجود است در برخی از آنها تصریح شده است که از بصره هیچکس با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نخواهد بود:

یکی دیگر از توجیهات مارقین برای تقطیع احمد بصری به شرح ذیل است:

‏🔴با توجه به اینکه روایات در این زمینه «یعنی روایات مربوط به تعداد اصحاب حضرت ونام و شهر آنها» ‏اختلافات ‏اساسی با هم داشته وهمچنین با توجه به اینکه بصری حجت خدا بوده و با قانون معرفت حجت شناخته می‌شود ‏لذا باید ‏روایات را بر ایشان عرضه نمود تا تایید یا ردّ نماید و ایشان هم با بیان عبارت «احمد . . .» مهر تاییدی بر آن زده است ‏و عبارت «بن ملیح» را ردّ نموده است‼️‼️

این توجیه و پاسخ از طرف اتباع ارائه گردیده وهیچ ارتباطی به احمد بصری نداشته و ندارد.‏ 

حداقل اگر احمد بصری شجاعتی به خرج می داد و عبارت «احمد و ملیح» را ذکر می نمود، می توانست شاهد خوبی بر توجیه ارائه شده فوق باشد و ما هم از ایراد بعضی اشکالات منصرف می گشتیم.

اینکه احمد بصری بخشی از روایت را ذکر نموده و به جای عبارت «احمد بن ملیح» کلمه «احمد . . .» می‌گذارد و هیچ اشاره‌ای هم ‏به منبع اصلی حدیث و‏ عدم صحت نام «احمد بن ملیح» نمی‌کند،خود دلیلی محکم است بر غرض ورزی وعوام فریبی او. ‏

لازم به ذکر است که با قانون معرفت حجت هم،بطلان ادعا های احمد بصری مشخص می‌گردد زیرا او فاقد سلاح و پرچمی است که ‏در ‏روایات ذکر گردیده وحدیث وصیت هم «با اشکالات فراوانش» نمی‌تواند حقانیت او را ثابت نماید و او را از ‏جهت ‏مصداقی تعیین نماید.‏

البته در روایات،علائم زیادی برای تشخیص امام و حجت الهی ذکر گردیده که بازهم جناب احمد همبوشی فاقد آنها ‏بوده ‏بلکه آن علائم را شدیداً انکار هم می‌کند.‏

🔅پس با توجه به بطلان ادعاهای احمد بصری بر اساس قانون معرفت حجت،علی فرض اینکه احمد بصری نظرش بر بطلان ‏عبارت «احمد بن ملیح» باشد،این نظر برای خودش محترم بوده و حجیتی برای کسی ندارد.‏

🔴 اتباع ادعا نموده اند که این حدیث هر دو جورش ضبط گردیده است.

اولاً:وقتی به منبع حدیث در کتاب «دلائل الامامة» رجوع فرمایید متوجه می‌شوید که این حدیث به صورت «احمد بن ملیح» ضبط ‏گردیده و عبارت «احمد و ملیح» صحیح نمی‌باشد.‏

ثانیاً:عرض کردیم که صاحب کتاب «بشارة الاسلام» اعتراف می‌کند که نسخه موجود در دست او غلط های فراوانی دارد ‏و او با قراینی بعضی از آن غلط ها را تصحیح نموده است.‏

ثالثاً:عرض کردیم که در حدیثی که قبل از حدیث «احمد بن ملیح» ذکر گردیده است تعداد یاران بصره را سه نفر ‏عنوان می‌کند. 

رابعاً:عبارت «احمد بن ملیح» همخوانی با دو اسم دیگر داشته زیرا دو اسم دیگر یاران بصره هم با نام پدر ذکر گردیده اند.

🔅این هم قرینه‌ای دیگر بوده بر اینکه عبارت «احمد و ملیح» در کتاب «بشارة الاسلام» اشتباه می‌باشد زیرا در غیر این صورت ‏تعداد ‏یاران از بصره چهار نفر می‌ شود.‏

🔴اتباع میگویند:چون این حدیث اختلاف نسخه دارد،قابلیت استدلال ندارد بلکه مویدی بیش نمی‌تواند ‏باشد.‏

اولا‌ً:امامتان به این حدیث استناد نموده است ولی ظاهراً شما با امامتان هم اختلاف نظر دارید‼️حداقل اطاعت این امام که بر شما ‏واجب است ونباید توجیهی بکنید که بر علیه امامتان تمام شود. ‏

ثانیاً:اگر در حدیثی اختلاف نسخه باشد و نتوان نسخه‌ای را ترجیح داد،استدلال به آن حدیث بی فایده بوده وچیزی جز احتمال ‏را به دنبال ندارد ولی ظاهراً «با توجه به توجیه بالای اتباع» از حداقل‌های مباحث علمی هم بی اطلاع است. ‏

ثالثاً:ای کاش اتباع قاعده فوق را «یعنی عدم قابلیت استناد و استدلال به حدیثی که اختلاف نسخه دارد» در مباحث ‏دیگرش هم بکار بندد! به امید آن روز.‏

نه اینکه هرجا قرار است به ضررش تمام ‌شود، چنگ به دامن قاعده فوق زند.‏

البته با مراجعه به منبع حدیث در کتاب «دلائل الامامة» به راحتی می‌توان پی به صحت عبارت «احمد بن ملیح» برد واحتمال «احمد ‏و ملیح» از ریشه نابود می‌گردد.‏

🖇اگر قرار باشد بر این مبنا استدلال شود که: «هرچه احمد بگوید درست است و هر چه نگوید نادرست است» دیگر چه نیازی ‏است ‏که احمد بصری به حدیث کثیر الغلط در کتاب «بشارة الاسلام» استناد کند؟! بلکه ابتداءاً از خودش حدیث بگوید و همگان ‏را ‏محکوم نماید.‼️

🖇با پذیرش قانون و مبنای فوق از سوی اتباع،دیگر طلب مناظره از این عزیزان بر مبنای قرآن و روایات هیچ فایده‌ای ندارد ‏زیرا ‏هر جا که از آیه یا حدیثی در مناظره علیه احمد همبوشی استفاده شود ویا به عبارت دیگر،هرجا احمد همبوشی بر خلاف آیات ‏و ‏روایات سخن بگوید،بلافاصله اتباع او با مطرح کردن قانون فوق ‏پاسخی دندان شکن به منتقدین داده و گفتگو را فیصله ‏می‌دهند.

اگر مبنا وقانون فوق را «که هرچه احمد بگوید درست است و هر چه نگوید نادرست است» کسی بپذیرد،ناچاراً باید ‏بسیاری از احادیث اهل بیت (صلوات الله علیهم) را که در کتب دست اول موجود است دور ریخته وبه آنها اعتنایی نکند زیرا ‏احمد همبوشی در موارد فراوانی بر خلاف روایات ائمه سخن رانده و آنها را منکر است و یا روایات را تقطیع نموده و سه نقطه گذاشته است.

اتباع میگویند:ملیح صفتی برای پدر احمد بصری است‼️

«ملیح» بدون «الف و لام» ذکر شده و این در حالی است که صفت و نعت برای «معرفه» است لذا باید الف و لام بگیره. 

ضمناً در موردی دیگر نام یکی از یاران امام مهدی(عج)، «ملیح» میباشد:


❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀

Report Page