، این کارها مخصوص ما نیست، در واتیکان نیز، مسیحی ها با شیشه بدن خود را زخمی می کنند و سینه خیز روی زمین راه می روند ...
در پاسخ سخنان یاد شده باید گفت: نکته مهمی که از آن غفلت شده این است که بین تمسخر پیامبران در ابلاغ پیام وحی و همچنین احکام مسلم شرعی با کاری که مشروعیت آن ثابت نشده بسیار تفاوت است. قیاس این دو به هیچ روی درست نیست. بی تردید، اگر دشمن ما را به جهت عقاید و اعمال مسلم دینی مسخره کند، کم ترین توجهی نمی کنیم. اما قمه زنی همان گونه که اشاره شد هیچ دلیل شرعی چه خاص و چه عام ندارد. بلکه شیوه ای از عزاداری است که به وسیله خود مردم به وجود آمده است. و نمی توان آن را جزء دین به شمار آورد. اگر دشمنان، ما را به خاطر اصل عزاداری و یا گریه بر سید الشهداء و... مسخره کنند توجه نمی کنیم چرا که در خود دین و روایات به این امور سفارش شده است. ما از مسخره کردن دشمن نمی ترسیم. از بد نمایاندن اسلام و مذهب به ملت ها می ترسیم. ما از آن می ترسیم که پا فشاری ما بر برخی از اعمالی که سابقه چندانی ندارد بهانه و دستاویزی به دست دشمنان بدهد و آنها با استفاده از آن، ملت هایی را که تشنه مکتب و مذهب تشیع اند ازآن بیزار کنند. در قرآن آمده است:
یَا ایها الذینَ وَ اَمنُوا لاتَقُولُوا راعِنَا و قُولُوا انُظُرنا وَ اسْمَعُوا و لِلْکافِرینَ عَذْابٌ اَلِیٌم 13
آیه شریفه می گوید: به جای «راعنا» بگوئید: «انظرنا»
این آیه زمانی نازل شد که یهودی ها به واژه «راعنا» ایراد گرفته و به وسیله آن پیامبر و مسلمانان را مسخره می کردند زیرا «راعنا» همان گونه که در ذیل آیه در تفسیرها آمده هم به معنای «مهلت بده» و هم «ما را مراعات کن» به کار برده می شود و هم به معنای «ما را تحمیق کن» مسلمانان که با واژه «راعنا» با پیامبر گفت و گو می کردند مورد تمسخر یهود قرار می گرفتند. خداوند به مومنان گوشزد کرد که شما می توانید با تغییر یک کلمه در گفت وگوی با پیامبر اسلام این سوژه را از دست دشمن بگیرید. به جای «راعنا» بگویید : «انظرنا» یعنی به ما توجه کن.13 از آیه شریفه استفاده می شود که مسلمانان باید در برنامه های خود به گونه ای عمل کنند که بهانه به دست دشمن نیفتد. مقصود عالمانی که امروزه با قمه زنی و کاهایی همانند آن مخالفت دارند نیز همین است. آنان بر این باورند زمانی که شود با شیوه های بهتری عزاداری کرد که سبب دستاویز دشمنان نشود.
افزون بر این ها، مقایسه قمه زنی و امثال آن با کارهای غلطی که برخی از مسیحیان انجام می دهند، باعث جواز آن نمی شود. بلکه شک و تردیدها را بیشتر می کند و بحث تقلید از بیگانگان را در اذهان پدیدار می سازد. آیا عمل پیروان شریعت تحریف شده مسیحیت برای ما حجت است ؟ علاوه بر این، آداب و رسوم غلط برخی از ملت ها به دین آنها مستند نیست تا سبب وهن و بد نامی دین آنان شود. بسیاری از سنت های قومی و ملی نادرست تنها برای تفریح و خوش گذرانی است اما متاسفانه قمه زنی مستند به دین و مذهب می شود و بر داشت دیگران نیز از این کار همین است. حتی برخی از معترضان، شیعه را با همین مراسم معرفی می کنند.
قمه زنی و حکم حاکم
در بخش گذشته با نقل و نقد و بررسی دلیل ها و شواهد جواز قمه زنی به این نتیجه رسیدیم که این گونه کارها هیچ گونه دلیل شرعی به صورت خاص و یا عام ندارد و در سیره امامان معصوم (ع) نیز چنین شیوه هایی از عزاداری دیده نشده است. و اینک با صرف نظر از مطالب گذشته و با فرض این که این گونه عزاداری ها جایز یا مستحب و یا حتی واجب باشد، اگر حاکم اسلامی نسبت به گونه ای از عزاداری حکمی داد و از آن منع کرد تکلیف چیست؟ وظیفه فقهایی که آن نوع از عزاداری را مشروع وبه جواز یا استحباب آن فتوا داده اند چیست؟ آیا می توانند بر نظر و فتوای خود اصرار داشته باشند و مردم را نیز بدان فرا بخوانند.؟ افزون بر این، اگر کسی از مرجعی تقلید می کند که قمه زنی را جایز می داند، آیا با نهی حکومتی و حکم حاکم برای او جایز است که در این مسئله برابر نظر و فتوای مرجع خود عمل کند و قمه بزند؟
در جای خود ثابت کرده ایم که اگر حاکم و ولی فقیه در روزگار غیبت حکم داد بر همگان چه مقلدان حاکم و چه مقلدان دیگر مراجع و حتی خود مراجع واجب است که از حکم حکومتی حاکم اسلامی پیروی کنند. چرا که ادله حجیت و نفوذ حکم حاکم عام است و همگان را در بر می گیرد.
همه کسانی که حکم حاکم را پذیرفته اند به عمومیت نفوذ حکم و لزوم پیروی از آن فتوا داده اند.
از باب نمونه صاحب جواهر درباب رویت هلال و روزه گرفتن و افطار کردن می نویسد:
بل الظاهر عدم الفرق فی ذلک بین الحاکم الاخر و غیره فیجب الصوم او الفطر علی الجمیع. 14
در لزوم پیروی، تفاوتی بین حاکم دیگر و غیر او نیست، همگان موظفند از حکم حاکم پیروی کنند و با حکم او روزه بدارند و روزه بگشایند.
شیخ انصاری نیز در بحث «مزاحمت فقها با حاکم

Report Page