─ 𝟶𝟽𝟸𝟶 .

─ 𝟶𝟽𝟸𝟶 .


* ایندفعه دوربینم رو روی کانتر اشپزخونه میذارم و همونطور که درحال خوردن توت فرنگیام بودم دکمه شروع ویدیو رو میزنم و روی صندلی پشتم میشینم *
خب دوباره منم، سلام! امروز روز خوبی نبود برای جفتمون یک سری چیزا بینمون اومد و اذیتمون کرد ولی مهم اینکه سه روز دیگه تا تولدته و من میخوام که امروز هم کلی از چیزای خوبمون برات بنویسم تا تولدت برسه. ازت ممنونم که به دنیا اومدی هانیه، جدی اگه تو نبودی شاید اون حس خوبی که ارزوشو داشتم هیچوقت به دست نمیاوردم. شاید بگی خیلی کرینج هستم ولی اگه بحث تو باشه چرا که نه، لوس میشم، مسخره میشم، خنگ میشم، مهربون میشم و دوست داشتنی میشم. میخوام بگم تو لیاقت همه چیزارو داری همه چیزای دنیا نه فقط محبت و عشق تو لیاقت تک تک چیزای خوب توی این دنیا رو داری و من قول میدم مثل یک بادیگارد از رئیسم مراقبت کنم و نذارم ناراحتی بهش اسیبی برسونه، تو کسی هستی که باعث شدی تغییر کنم بزرگ شم و قوی تر شم و بخاطر همین ازت کلی متشکرم. شاید حس نکرده باشی ولی همین که کنارم بودی ازت کلی چیزا یاد گرفتم تا زندگیمو کنارت بهتر جلو ببرم. لطفا در آینده بیشتر مراقب خودت باش و مراقب قلب کوچیکت باش، اون ارزشش از صدها الماس قیمتی هم بیشتره و خیلی برای من مهمتره. نمیتونم بگم نباید ناراحت باشی نه حق داری تنهایی بخوای ناراحت باشی و گریه کنی ولی اگه میخوام که در کنارشون کار احمقانه ای انجام ندی، خودتو سرزنش نکنی و زندگیتو سر چیزای کوچیک خراب نکنی. بدون که همیشه اینجا یک قورباغه کوچولو نشسته و منتظره هرچی تو دلته رو بشنوه و همراهیت کنه، قورباغه کوچولو عاشقته؛ تولدت که سه روز دیگست مبارک! بیا سالها باهم زندگی کنیم، باشه؟ دوستت دارم.
* بعد تموم شدن حرفام به سمت جلو قدم برمیدارم و ویدیو رو قطع میکنم، لبخندی میزنم و دوربین رو کنار میذارم *

Report Page