......
اسد زمهشت سال از سی و هشت سال
جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با حمله عراق آغاز شد، و به اشغال بخشی از اراضی ایران منجر گشت.
ایران در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ یعنی در عرض کمتر از دو سال خرمشهر را آزاد کرد، و با آن تقریبا تمام مناطق اشغالی آزاد شد. واقعهای که نقطه عطف جنگ ایران و عراق نامیده میشود. اکنون شکست عراق امری محتوم و دستیافتنی مینمود.
...
اما بعد جنگ شش سال دیگر ادامه یافت! بی هیچ دستاورد شاخصی!
چرا که پیروزی هر یک از دو کشور منجر به تغییر موازنه قدرت در منطقه میشد، و دو ابر قدرت آن زمان، یعنی آمریکا و شوروی متفقا خواهان حفظ وضعیت موجود بودند.
پس با سیاست تسلیحاتی هماهنگ، مانع پیروزی هر یک از طرفین میشدند.
و اینگونه جنگ تجاوزکارانه صدام، توسط ابرقدرتها به جنگی فرسایشی تبدیل شد، که هدفش بیش از هرچیز از بین بردن توان دو کشور قدرتمند منطقه بود.
...
جام زهری که امام میگوید، اشاره به این واقعیت تلخ دارد، یعنی تسلیم شدن به اراده دو ابر قدرت، و نه آن طور که اصولگرایان تفسیر میکنند، و میخواهند از آن مستمسکی برای تخریب رقبای داخلی خودشان بسازند!
امام پس از شکست در عرصه خارجی مبارزه با استکبار، به داخل رو میکند و در پیام معروف بیست و نه تیر، آغاز جنگ فقر و غنا و ایجاد عدالت در جامعه را اعلام میکند.
اصولگرایان اگر پیرو امامند، بگویند از آن فرمان امام چقدر پیروی کردند؟ غیر از این است که بزرگان اصولگرایی مهمترین مانع بسط عدالت اجتماعی، و تفوق مستضعفین در ساختار نظام بودند؟
آن جام زهر را اگر خارجیها به انقلاب تحمیل کردند، این جام زهر دوم را محافظهکاران داخلی به حلقوم انقلاب ریختند، و نتیجهاش این شده که میبینیم.
اما هنوز پذیرش قطعنامه را پیراهن عثمان میکنند، چنانکه گویی ادامه انقلاب منوط به ادامه جنگ بوده، و تخطی دیگری از امام و انقلاب در این بین صورت نگرفته.
...
Original Post @#GooglePlus
به کانال پلاس نیوز بپیوندید @plus_news