📨

📨

نوشته شده توسط صندوق پست بلورا

هی پسر، فکر میکنم وقتی مست باشم راحت تر بتونم حرفامو بهت بزنم نه؟ البته که احتمالا نامه تروتمیزی از آب درنیاد! داشتم میگفتم؛ حرفایی که سالها توی تاریک ترین قسمت روحم نگهشون داشتم. حرفهایی که کم کم تبدیل شد به منبع تغذیه هیولایِ درونم. موجودی که حالا اونقدر بزرگ و قدرتمند شده که وادارم میکنه بذارم از زندان جسمم آزاد بشه. خب برای اینکار ... باید خودمو بکشم! منظورم اینه تورو بکشم...تویی که همیشه چشمهای ترسیده ات روی من میخکوب بود و یکبار نخواستی باور کنی میتونی خودت تصمیم بگیری. یکبار نخواستی در برابر منی که همیشه بهت سرکوفت میزدم بایستی و شانست رو امتحان کنی. یکبار حاضر نشدی باهام بجنگی و دستات رو جوری روی گلوم فشار بدی که آخرین نفسامو با خس خس بکشم و برای همیشه ردم از روحت پاک بشه. 

برای همینه ازت متنفرم. ازت متنفرم که گذاشتی درونت رشد کنم. از همون بچگی که همه نادیده ات میگرفتن و توی بازی های کودکانه اشون راهت نمیدادن. از همون بچگی که زل میزدی به توپ فوتبالشون که چطور توی کوچه از اینور به اونور قل میخورد و گوش میدادی به صدای داد و فریادشون از روی خوشحالی. اینکه چطور از کنارت رد میشدن درحالیکه براشون مهم نبود چرا تنها توی خودت گوشه دیوار مچاله شدی و حتی دلت نمیخواد چشمات به نگاه های سردشون بیفته.

 ازت متنفرم چون درست همون روزا تصمیم گرفتی منو خلق کنی، منی که خالی از هر رنگ و بویی بودم. منی که برای هیچکس ارزشی نداشتم و آدمی نبود که رغبت کنه نزدیکم بیاد یا دوستم داشته باشه. تو خودت این من رو ساختی. 

کسی که هیچ امید و اعتمادی به کلمات و احساساتِ بقیه نداشت. همیشه خودش رو تنها توی تونل سیاهی میدید حتی اگر صدای اطرافیانش رو میشنید، بازم احساس میکرد داره توی آب خفه میشه و هیچکس دست و پازدنش رو نمیبینه. 

شاید کسایی بودن که بهت لبخند میزدن و سعی میکردن توی زمستون دستهات رو گرم نگه دارن اما هیچکدومشون لحظه های که از کابوس های بی سروته با نفس نفس میپریدی و به خودت میلرزیدی کنارت نبودن. هیچکدوم پناه امنی نبودن که فقط برای تو باشن... انگار فقط هاله کمرنگی ازت تهِ ذهنشون بود. چون تو همیشه کم حرف میزدی. اهل نشون دادن خودت نبودی...

آره بخاطر تمام اینها ازت متنفرم و نمیخوام حتی یک لحظه دیگه وجود نحست رو تحمل کنم. برای همین، چطوره فقط بمیری؟ بذار همه چیز رو همینجا تموم کنیم. بیا فقط تمومش کنیم.

Report Page