💦💦🔞💦💦
@Taekook_Family"هیونگ،آااه،لباسمو از تنم دربیار..چسبیده بهم."
تهیونگ مابین ضربات محکمش ملحفه رو به چنگ کشید تا تعادلش و حفظ کنه و ضربهای به باسنِ بفاک رفتهی پسر زیرش کوبید و غرید:
"گفتم تو تخت منو هیونگ صدا نکن."
جونگکوک خندهی مردونهای کرد و بین نالههاش و حس کردنِ عقب و جلو رفتن عضو تهیونگ تو ورودیش گفت:
"اوه ببخشید حواسم نبود که تو واقعیت..آااه..برادرناتنی منی و تو تخت..اووف..ددیم."
بدون اینکه جوابی بده با نیشخند عضوش و رو پروستاتش فشرد و صدای نالههای عمیقش و درآورد:
"آااه فاک،بیشتر،بیشتر منو بکن این کافی نیست لعنتی کاری کن سوراخم تا یه هفته گشاد بمونه."
تهیونگ که از چکیده شدن عرقش رو سیکسپکهای سکسیِ جونگکوک راضی بود چشمهای شهوتیش و به پسر دوخت و انگشتهاش و تو دهنش فرو کرد.
"پس انگشتامم مثل دیکم خوب ساک بزن تا اونارم همزمان بکنم تو سوراخ هرزهات پسرهی عضلهایه زیرخواب."
جونگکوک با لذت از حرفی که شنیده بود شروع کرد به خیس کردن انگشتاش تا شب رویاییای و واسه خودش رقم بزنه.
#shin