💦💦

💦💦

💦💦

_اهههه....فاک کیم سریع تر تکون بخور


جونگکوک دستی به بدن پسر نابلدی که روی بدنش سواری میکرد کشید . پوست سفیدش و دونه های عرقی که از گردن خوش تراشش روی انحنای زیبای کمرش سر میخورد و در نهایت روی لپ گرد و درشت باسنش فرو میومد هر لحظه بیشتر وسوسش میکرد تا دندون هاش رو محکم توی گوشتشون فرو ببره و مارک های بنفش رنگ رو روی پوست روشنش به جا بزاره 


+اههه... اقا...اقای جئون....با...با پدرتون ...نمرم..درستش میکنید دیگه ؟


تهیونگ با استرس دیک بزرگ پسر استاد فیزیکش رو داخل خودش تکون میداد . درد و لذت هم زمانی که داشت ، پوست تتش رو دون دون میکرد . 


اگه این درس رو میوفتاد مشروط میشد و در نتیجه باید رویای فارق التحصیلی رو پرت میکرد داخل سطل زباله . پس مجبور شد به پیشنهاد سکس با پسر جذاب استاد جئون ، جونگکوک بله بگه و همین یکبار رو به قول خودش بهش سرویس بده . البته تهیونگ چقدر ساده بود که فکر میکرد این اخرین باریه که قراره اینطور بیشرمانه روی بند جونگکوک بالا و پایین بشه


با اسپنک محکمی که روی لپ راست باسنش نشست ، سوزش و درد ناگهانی رو حس کرد که باعث شد ناله بلندی سر بده


_افرین تهیونگ ، یه کم دیگه ادامه بده ، این بدن لعنتیت رو سریع تر تکون بده تا هر دو مون خلاص شیم


جونگکوک دست تتو شدش رو سمت الت تهیونگ که با هر بار بالا و پایین شدنش تکون میخورد و از پریکامش خیس شده بود رسوند . انگشتای بلندش رو دورش حلقه کرد و سرعت پمپ کردنش رو با رقص تهیونگ روی دیکش هماهنگ کرد .


تهیونگ با حس لذتی که تمان بدنش رو سوزن سوزن میکرد ، خودش رو سریع تر تکون میداد ، صدای ناله های پر لذتش تمام اتاق هتل رو پر کرده بود 


اههههه....اههههه جون....حونگکوکاااا


با حس پر شدن و داغی داخل شکمش ، فریاد بلندی کشید بین دستای جونگکوک ارضا شد . 


بی حال همینطور که روی بدن جونگکوک بود خودش رو به عقب پرت کرد و سرش رو روی شونه جونگکوک گذاشت . 


جونگکوک با پوزخند به چشم های بسته تهیونگ نگاه میکرد ، پسرک ساده !


 این اخرین باری نبود که باهم سکس میکردن ، صددرصد تهیونگ با دیدن فیلمی که جونگکوک با دوربین مخفی ضبط کرده بود ، بازم مجبور به دلبری کردن روی بدن جونگکوک میشد




نظر یادتون نره ♡  

Nia♡

Report Page