:|

:|


اگر از آنها نظرشان را درباره سفارت نوردی سال 1358 که سرمنشا مصائب هولناکی برای کشور بوده است بپرسید، لحظه ای در محکوم کردن و تقاضای مجازات برای عاملانش درنگ نمی کنند.

اما هنگامی که بحث به ماجراهای روز و تحریکات جمهوری اسلامی از موشک پرانی به فرودگاههای غیرنظامی عربستان، حمله به نفتکش های کشورهای بیطرف در خلیج فارس یا ساقط کردن پهپاد بزرگترین قدرت نظامی تاریخ می رسد، که عواقب هولناکش می تواند مصایب گروگانگیری را بیرنگ کند، ناگهان همه آن مدارهای کنترلی اتصال کوتاه می شود، تفکر گله ای و فرهنگ سرگردان بین لات بازی/رو کم کنی و قربانی نمایی/ مظلومیت غالب شده و افراد ناگهان نگران تمامیت عرضی، عمق استراتژیک و ناجوانمردی نظم جهانی می شوند، که مستمسک توجیه هر نوع حرکت احمقانه ای به رهبری ناشایست ترین زمامدارانی که در صدسال اخیر این کشور به خود دیده است می گردد.

گروگانگیران تبهکار سال 58 و نسلی که با همراهی و سکوت اعمال آنان را میسر کرد هم، به همین شدت درباره «حمایت امپریالیسم خبیث آمریکا از حکومت خونخوار پهلوی و جنایات اش در چهارگوشه ی جهان» آزرده خاطر بودند به نحوی که دیگر قادر به فکر درباره عواقب درازمدت اعمالشان نبوده و فقط باید شهوت خشم و احساس قربانی بودن خود را خاموش می کردند. به هرکدامشان که بنگریم، همچنان کرده یا سکوت همدلانه ی خود را توجیه می کنند. قضاوت تاریخ با وجود آن تجربه درباره نسل ما بسیار بیرحمانه تر خواهد بود.

همه دوستانی که این روزها احساس غرورملی شان درنتیجه موفقیت سامانه سوم خرداد در زدن یک پهپاد به بزرگی 757، رگهای گردن یا احساس حق طلبی شان برجسته شده است را دعوت می کنم، با سفری درزمان به آبان سیاه 1358 بازگردندو ببینند آیا می توانند چهره خود را در جمع آن تبهکاران یا تماشاچیانی که این سیه روزی را برکشور مستولی کردند بیابند یا خیر؟


Report Page