,,

,,


"یه تکیلا."

ابروهای باریستا بالا میپرن.

"معمولا اینو سفارش نمیدی؟"

نگاه تیزش رو به پسر میده و ابروهاش رو بالا میندازه.

"نمیخوام مست کنم."

انگشت رو لبه لیوانی که جلوش قرار گرفته بود میکشه و نگاهش رو از پسر میگیره.

"هروقت مست نمیکنی سکس میکنی. کسیو سراع داری؟"

دوباره صدای عمیق پسر گوش هاش رو نوازش میکنه.

اخمی بین اروهاش شکل میگیره و سرش رو بلند میکنه. این پسر استاکری چیزی بود؟

"ببینم روم کراشی؟"

هیونجین کاملا بدون قصد این سوالو میپرسه اما گونه های سرخ باریستا نشون میدادن کاملا زده به هدف.

پوزخندی گوشه لبش شکل میگیره و کمی خودش رو به جلو خم میکنه.

حالا راحت تر میتونست گونه های کک مکی پسر رو دید بزنه.

حقیقتا اون وافعا خوشگل بود.

"اوه.. پسر درست حدس زدم. جوجه طلایی بالاخره کراش زده و حدس بزنید اون کیه؟ درسته من."

"تمومش کن."

فلیکس، غر میزنه و باعث میشه هیونجین قهقهه بزنه. واقعا کیوته!

"فکر کنم منم ازت خوشم میاد."

با حرف هیونجین، بدنش لرز ریزی میره. تصور اینکه یه شب توسط اون پسر به فاک بره هم براش دور از دسترس بود ولی حالا چی میشنید؟

"فکر کنم بتونم به عنوان دوست پسرم به بقیه معرفیت کنم."

Report Page