...

...

سیاوش

بالسند المتصل الی محمد بن یعقوب، عن علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن علی بن أسباط، عن أحمد بن عمر الحلال، عن علی بن سوید، عن أبی الحسن، علیه السلام، قال: سألته عن العجب الذی یفسد العمل، فقال: العجب درجات، منها أن یزین للعبد سوء عمله فیراه حسناً، فیعجبه و یحسب أنه یحسن صنعاً. و منها أن یؤمن العبد بربه فیمن علی الله تعالی و لله علیه فیه المن.(103)

ترجمه:

علی بن سوید گوید از حضرت موسی بن جعفر، علیه السلام، پرسیدم از عجبی که فاسد می نماید عمل را. پس گفت: عجب (را) درجاتی است. از آنها این است که زینت پیدا کند از برای بنده بدی عمل او، پس ببیند او را نیکو، پس به عجب آورد او را و گمان کند او نیکو عملی کرده است. و از آنهاست آنکه ایمان آورده بنده به پروردگار خود، پس منت گذارد بر خدا، و حال آنکه از برای خداست بر او در آن ایمان منت،

شرح عجب بنا به فرموده علماء، رضوان الله علیهم، عبارت است از بزرگ شمردن عمل صالح و کثیر شمردن آن و مسرور شدن و ابتهاج نمودن به آن، و غنج و دلال کردن است به واسطه آن، و خود را از حد تقصیر خارج دانستن است. و اما مسرور شدن به آن با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و طلب زیاده کردن عجب نیست و ممدوح است.(104)

جناب محدث عظیم الشأن، مولانا علامه مجلسی،(105) طاب ثراه، از جناب محقق خبیر و دانشمند کبیر، شیخ اجل، بهاءالدین عاملی،(106) رضوان الله علیه، چنین نقل می فرماید که فرموده است شیخ اجل که شک نیست کسی که اعمال صالحه کند، از قبیل روزه و بیداری شب و غیر آن، در نفس او بهجت و سروری حاصل شود، پس اگر این بهجت برای آن است که خدای تعالی به او عطایی فرموده و نعمت عنایت کرده که آن نعمت و عطا این اعمال صالحه است، و با این وصف ترسناک باشد از نقص آنها و بیمناک باشد از زوال نعمت و از خدای تعالی زیاده طلب کند، این ابتهاج و سرور عجب نیست. و اگر این ابتهاج از جهت آن است که این اعمل از اوست و اوست که دارای این صفت است، و بزرگ شمارد اعمالش را و اعتماد کند بر آنها و خود را از حد تقصیر خارج داند و به جایی رسد که گویی منت گذاری کند بر خدای تعالی به واسطه این اعمال، پس این سرور عجب است. - انتهی.(107)

فقیر گوید تفسیر عجب به طوری که ذکر فرموده اند صحیح است، ولی باید عمل را اعم از عمل قلبی و قالبی دانست، و کذلک اعم از عمل قبیح و حسن دانست. زیرا که عجب همان طور که وارد بر اعمال جوارح می شود، وارد می شود بر اعمال جوانح و فاسد می کند آنها را، و همین طور که صاحب خصلت نیکو معجب شود به خصال خود، صاحب خصال ناهنجار نیز چنین شود که معجب شود به خصلت خویش. چنانچه در این حدیث شریف تصریح به هر دو شده و این دو را مخصوص به ذکر نموده، زیرا که از نظر غالب مخفی است. و پس از این ذکر هر دو به میان آید، انشاءالله .

و نیز باید دانست که سروری را که از آن نفی کردند عجب را و از صفات ممدوحه شمردند به حسب حال نوع است، چنانچه در فصلی از فصول لاحقه،(108) بیان آن می شود.

و بدان که از برای عجب چنانچه در حدیث شریف اشاره فرموده درجاتی است:

درجه اول عجب به ایمان معارف حقه است، و در مقابل آن، عجب به کفر و شرک و عقاید باطله است.

درجه دوم عجب به ملکات فاضله و صفات حمیده است، و در مقابل آن، عجب به سیئات اخلاق و قبایح ملکات است.

درجه سوم عجب به اعمال صالحه و افعال حسنه است، و در ازاء آن، عجب به اعمال قبیحه و افعال ناهنجار است.

و غیر از اینها درجات دیگری است که مهم به مقام نیست. ما انشاءالله اشاره می کنیم به این درجات، و آنچه منشأ آن است، و آنچه علاج برای آن تواند بود، در ضمن فصولی. و به نستعین.


بدان که از برای عجب در هر یک از این درجات سابق الذکر مراتبی است، که بعضی از آن مراتب واضح و روشن است که انسان به اندک تنبه و التفات پی به آن می برد، بعضی دیگر بغایت دقیق و باریک است که انسان تا تفتیش کامل نکند و مداقه صحیحه به عمل نیاورد ادراک آن نمی تواند کند، و نیز بعضی از مراتبش شدیدتر و سخت تر و مهلکتر از بعضی مراتب دیگر است.

مرتبه اولی، که از همه بالاتر و هلاکتش بیشتر است، حالی است که در انسان به واسطه شدت عجب پیدا شود که در قلب خود بر ولی نعمت خود و مالک الملوک به ایمان یا خصال دیگرش منت گذارد. گمان کند که به واسطه ایمان او در مملکت حق وسعتی یا در دین خدا رونقی پیدا شد، یا به واسطه ترویج او از شریعت یا ارشاد و هدایت او یا امر به معروف و نهی از منکر او یا اجرای حدود یا محراب و منبرش به دین خدا رونقی بسزا داده، یا به واسطه آمدن در جماعت مسلمین یا به پا کردن تعزیه حضرت ابی عبدالله الحسین، علیه السلام، رونقی در دیانت حاصل شد که به سبب آن بر خدا و بر سید مظلومان و بر رسول اکرم، صلی الله علیه و آله، منت دارد. هر چند اظهار این معنی نکند، در دلش می گذارد. و از همین باب است منت گذاری بر بندگان خدا در امور دینیه.

Report Page