...

...

#jin_at

تازه اومده بودی مدرسه و خوشگل ترین دختر مدرسه اعلام شده بودی طوری که همه پسرا دنبالت بودن تا باهات قرار بزارن یا باهات صحبت کنن نامجونم توی اولین نگاه عاشقت میشه ولی نمیخواد به روی خودش بیاره و هروقت که چشمش به تو میوفتاد نمیتونست چشم ازت برداره توهم ازش خوشت اومده بود و دوست داشتی باهاش وقت بگذرونی یک روز که داشت با دوستاش حرف میزد رفتی پیشش و معرفی کردی که کی هستی و بهش درخواست دوستی دادی و اونم بادیدن اینکه اومدی پیشش درجا معرفی میکنه وقبول که باهم دوست بشین میکنه

بعد از چند ماه که باهم خیلی صمیمی میشین تصمیم میگیره که بهت درخواست بده تا رابطه داشته باشین برای همین میاد پیشت...



_ا/ت میشه امشب باهم بریم رستوران؟

+چرا چیزی شده؟

_باید چیزی بشه که با دوست صمیمیم برم رستوران؟

+نه

_قبول میکنی؟

+آره البته

شب شد و نامجون خیلی براتون تدارک دیده بود و ی مقدار خواست رفتار میکرد چون نمیتونست زیاد چیزی ازت مخفی کنه برای همینم تو شک کرده بودی و به روی اونم نیاورده بودی به نظرت همه چی عجیب بود 

خدمتکارا، آدما که نشسته بودن توی رستوران، نامجون و...

بعد از خوردن شام نامجون بلند میشه و به لیوانش میزنه که همه رستوران ساکت میشه دوست داشتی بدونی که چی میخواد بگه و اون هم شروع میکنه به حرف زدن

_امروز قرار بهترین اتفاق زندگیم بیوفته چیزی که روی زندگیم خیلی تاثیر میزاره امیدوارم بتونم جواب مثبت بگیرم

+نامجونا از کی میخوای جواب مثبت بگیری؟

_از تو 

+از من؟چرا؟

_ا/ت تو تنها کسی هستی که بیشتر از همه بهش علاقه دارم و دوست دارم تمام عمرم پیشت باشم 

_با من ازدواج میکنی؟

+چچچ.....چیییی؟؟؟ 

+ووا...قعاااا؟؟؟؟

+معلومه که آره تو تنها عشق زندگیمی

بغض کرده بودی و بعد از اینکه جواب مثبت بهش دادی درجا پریدی توی بغلش 

+تا آخرش پیشم میمونی؟

_تا آخرش پیشتم

#Senaroi


▪︎writer: #jin_at 


▪︎#RM


《《☆[•fake BTS_IR•]☆》》

Report Page