ִִִִֶֶֶָָ

 ִִִִֶֶֶָָ


تموم این مدتی که گذشت، تو کنارم بودی

درست همینجا. تموم افکار و تصوراتم در موردت هرجایی که میرفتم باهام میومدن و حتی یک لحظه هم نشدن که پشت سرم جاشون بزارم.

توی خسته کننده ترین روز های این مدت و بهترینشون تو کنارم بودی.

کافی بود کوچیکترین اتفاقی بیوفته تا تماما یاد تو بیوفتم و به سختی بتونم از فکر کردن بهت دست بکشم.

فکر کردن بهت لازمه، ارومم میکنه.

مهم نیست چقدر از دستت عصبانی یا ناراحت باشم،زیادی دلتنگت باشم،زیادی خسته باشم. کافیه بسپارمش به تو و یکم صبر کنم.

بدون اینکه کارخاصی انجام بدی همه چی اوکی میشه. دوست نداشنت شدیدا اجتناب ناپذیره.

اولین بار که فهمیدم ازت خوشم میاد، زیاد تلاش کردم که حسمو ایگنور کنم.

ولی هرچقدر بیشتر باهات حرف میزدم بیشتر میفهمیدم چقدر لازم دارم مال من باشی.

فکر میکردم بعد از اینکه پارتنرم بشی بالاخره خواستنی که نسبت بهت دارم میتونه یجایی اروم تر پیش بره.

تموم این مدت گذشت و کمتر نشد، بلکه بیشتر شد. این حجم از خواستنی بودن طبیعی نیست، هست؟!

اما فکر نکنم مشکلی داشته باشم. باعث میشه بخوام تموم مدت الان و خیلی خیلی بعد از این همینجا نگهت دارم، تماما برای خودم.

انقدر زیادی کامل و خوبی که نمیتونم فکر کنم اگر تو نبودی، چجوری همه چی پیش میرفت.

تموم این مدت بیشتر از چیزی که لازم داشتم بهم کمک کردی،لازمت دارم که بخش زیادی از وقتمو بگیری برای خودت.

میخام با تو بگذرونمش، روزی که بدون تو باشه روزی نیست که بخوامش.

میخوام اینجا بمونم و حواسم بهت باشه،میخوام بدونم چیکار میکنی، چیکار کردی و قراره چیکار کنی.

میتونم شیش ماه باقی مونده هم ازتون قرض بگیرم؟!

میخوام نزدیک تر بهت باشم، جوری که واقعا درسته دوستت داشته باشم و تو هنوزم مهم ترین بخش هر روزم باشی.

دوست دارم درسته ملینا؟! خیلی خیلی خیلی دوست دارم.

Report Page