🛎

🛎


♦️كرونا و پيامدهاي سياسي آن(١)

  حدود دوماه از وقوع رويداد بي نظير كرونا در جهان ميگذرد.و هر صاحب تفكري از زاويه تخصصي بدان مينگرد. مورخان نيز به تفكر در اين زمينه پرداخته اند و انفعال در قبال آن را بر نمي تابند. برخي همچون دكتر حسن حضرتي (دانشيار دانشگاه تهران) احتمال تقسيم تحولات جامعه به دوره پيشا و پسا كرونا رامحتمل و قدرتمند شدن رويكرد تاريخ سياسي از ساير رويكردها را قطعي دانسته است.برخي ديگر از تاريخ ورزان (همچون دكتر عليرضا ملايي تواني دانشيار و معاون پژوهشي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و دكتر ابوالفضل رضوي دانشيار دانشگاه خوارزمي) خود واقعه كرونا را مهم دانسته پيشنهاد گردآوري اطلاعات و اخبارآن از طريق مصاحبه و تاريخ شفاهي را به عنوان وظيفه ديسپليني مورخان مطرح كرده اند.اين دسته كرونا را به عنوان رويدادخاص داراي ارزش توجه دانسته اند.برخي نيز، خود دست اندركارمصاحبه با صاحب نظران و توليد اطلاعات دراين زمينه شده اند.ضمن ارج نهادن به هر سه زاويه ديد، در يادداشت حاضر به عنوان وظيفه مورخانه به مساله ديگري پرداخته ميشود كه بيشتر ناظر بر فلسفه تاريخ و پيش بيني روندهاي اينده جامعه است و ديدگاه خود را درباره تاثير كرونا بر روندهاي جامعه جهاني در كل و جامعه ايراني در نگاه موردي بيان ميكنم. در ياداشت حاضرفقط بر روند سياسي جهاني ودر شماره بعدي تاثير آن بر روند تحولات ايران خواهم پرداخت.  

✅ كرونا در اوايل قرن بيست و يكم تاثير مشابه جنگ جهاني اول در اوايل قرن بيستم خواهد داشت. البته برخي از ابعاد آن را نميتوان پيش بيني كرد. 

 ✅ اين بيماري جهان شمول ناكارآمدي ساختاري نظم نوين جهاني برآمده از ليبرال دموكراسي را آشكار ساخت. از جمله؛

♦️١- ناكارآمدي ساختارهاي سياسي جهاني در كنترل بيماري را نشان داد.البته نبايد از اين ساختارها توقع فراتري داشت. زيرا سازمان ملل و اتحاديه اروپا و ... برمبناي نياز زمان يعني مساله سياسي و حفاظت از مرزها و گسترش صلح جهاني شكل گرفته بود.به نظر ميرسد در اين زمينه سازمان ملل كه توسط قدرتهاي بزرگ ايجاد شده بود به وظيفه خود مبني بر حفظ تعادل و توازن سياسي بين خودشان عمل كرده است.و مانع وقوع جنگهاي ويرانگر و تغيير مرزها بين قدرتهاي بزرگ شده است. البته رفتار دولت دونالد ترامپ با نهادهاي بين المللي عملا نشان داد اين سازمانها در تامين حقوق ملتهاي ضعيف بشدت ناكارآمد است. كرونا نيز ناكارآمدي آنها را در تامين سلامت قشرهاي آسيب پذير جهاني نشان داد. امريكا در سالهاي آتي بازهم در تضعيف ساختارهاي جهاني خواهد كوشيد.

♦️ ٢- كرونابه عنوان يك پديده اجتماعي/بهداشتي جهاني ناكارآمدي مكتب ليبرالي و نئوليبرالي با اصالت توليد، رونق اقتصادي و سود بيشتر و كم توجهي به رفاه اجتماعي و طبقات متوسط و پايين را نشان داد. همچنين بي تفاوتي نظام هاي اقتدارگرارا برملا نمود. بخش عمده قربانيان كرونا سياهپوستان و سفيد پوستان فقير امريكايي و ساير كشورهاست . دولتمردان و ثروتمندان عليرغم ابتلا جان سالم بدر خواهند برد. 

✅ به نظر ميرسد نظم جهاني و به تبع آن نظم داخلي جوامع و كشورها دچار تغيير خواهد شد. در سطح نهادي، احتمال شكل گيري و تقويت نهادهاي اجتماعي مبتني بر رفاه اجتماعي و بهداشتي جهاني افزايش خواهد يافت. چه بسا در آينده به فكر گسترش نهادهايي با كاركرد منع گسترش بيماريهاي اپيدمي جهاني و...شكل خواهدگرفت تا وظيفه شناسايي ويروسهاي تهديد كننده بشريت را در اولويت قرار دهد. چون كرونا نشان داد مرزهاي سياسي و گذرنامه ها هيچ اعتبار و مصونيتي ايجاد نخواهد كرد. 

✅ كرونا نشان داد توسعه هاي نظامي و مسابقه تسليحاتي متعارف و نامتعارف،  رزمايشهاي دو يا چندجانبه بين كشورها تضمين كننده امنيت انسانها نخواهد بود. شايد مرزها را از دشمنان همنوع محافظت كنداما هرگز از دشمنان غير همنوع حفظ نخواهد كرد.بايد به فكر امنيت بهداشتي انسانها هم بود. كم توجهي به بهداشت جهاني عواقب مخربي خواهد داشت. تهديدات جديدبهداشتي مرزهاي سياسي،زبان،نژاد و فاصله هاي جغرافيايي پيشين را بر نمي تابد.

   ✅ ليبرال دموكراسي غربي در اين چالش جهاني كارنامه قابل قبولي از خود ارائه نداد.ترجيح تداوم حركت چرخهاي اقتصادي بر سلامتي نوع بشر، كوتاهي و ناتواني در پيشگيري از بيماري بنفع رشد اقتصادي وبي توجهي بر وجود صدها ميليون انسان فاقد هرگونه بيمه بيكاري و بهداشتي در اين جوامع، نشان داد شعار "اول امريكا"نه تنها وجاهت اخلاقي ندارد بلكه وجه عملياتي سودآوري نيز ندارد. اعتراضات طولاني مدت فرانسويها با شعارهاي سوسياليستي نيزبرناكارآمدي نهادها و قوانين سودمحور ليبرال دموكراسي در تامين منافع طبقات فرودست تاكيد دارد.

✅ به نظر ميرسد در نظام هاي سياسي شاهد دگرگوني هايي خواهيم بود؛ اما اين دگرگوني ، مساله رقابت اقتدار گرايي با دموكراسي نخواهد بود. برخي از صاحب نظران رویکرد دولتهای اقتدار گرا در مهار ویروس را موفق ميدانند. لذا نتيجه ميگيرند احتمالا دولتهاي اقتدارگرا تقويت خواهد شد.  اما به نظر ميرسددهه هاي بعد رقابت اين دو شيوه حكمراني نيست؛ بلكه رقابت بين جريانهاي متفاوت غربي خواهد بود.رقابت بين ليبرال دموكراسي (با كارنامه ناكارآمد )_با سوسيال دموكراسي است. ظاهرا سوسيال دموكراسي با ارايه برنامه هاي مردم پسندانه به نفع طبقات پايين و متوسط از جمله افزايش حقوق بازنشستگي، بيمه بيكاري،تغيير قانون كار به نفع كارگران و نيروهاي خدماتي، گسترش بيمه بهداشتي و سلامت،گسترش رفاه اجتماعي،كاهش هزينه خدمات عمومي، كاهش هزينه هاي نظامي و افزايش محبوبيت كارهاي انسان مدارانه در مقايسه با مشاغل سودمحور و ...برنده عرصه سياست در غرب خواهد بود. البته در ميان ممكن است جريانهاي پوپوليستي نيز وسد كنند. تهديد كرونا نشان دادكشورهاي ليبرال دموكراسي كم مايه با رويكرد استثماري كم رنگ، مانند ژاپن و كره جنوبي در آسيا و سوئيس و سوئد در اروپا مديريت قابل قبولي در مقايسه با ليبرال دموكراسي هاي استثمارگر تندرومانند امريكا و انگليس و فرانسه و ايتاليا و... داشتند.

✅ بايد منتظر بود تا ببينيم سايه مهلك كرونا بر اقتصادهاي جهاني مبتني بر ليبرال دموكراسي چه مدت طول خواهد كشيد؟ چه آسيبهايي بر آنها وارد خواهد كرد؟هرچند نابودي اقتصاد سرمايه داري جهاني بااين بحران ساده انگاري است اما شكل گيري و تقويت نهادهاي رفاه محور جهاني وآماده شدن زمينه هاي تغيير رهبري اقتصاد جهاني از امريكاي ليبرال دموكراتيك استثمارگر فعلي به چين سوسياليست اقتدارگرا و استثمارگر آينده محتمل است. احتمال دارد حملات بيولوژيكي همچون حملات سايبري بيش از جنگهاي متعارف در دستور كار دولتهاي استثماري قرار بگيرد.اتهام وارده به چين مبني بر عدم ارايه اطلاعات كامل درباره كرونا و اتهام شوخي تلخ چينيان با جهانيان وجه استثماري اقتصاد نوظهور جهاني را نسان داد.همچنين كرونا نشان داد نبردهاي بيولوژيك براي كشورهاي مقصد، از نظر اقتصادي و انساني پرهزينه است و همه ساحت هاي جامعه را درگير خواهد كرد.در حالي كه براي كشور مبدا هزينه اي نخواهد داشت. شايدهم كرونا چهره بدون نقاب كشور هاي استثماركننده جهاني را واضح تر نشان دهد.

✍ اسماعیل حسن زاده

۱۳۹۹/۱/۲۰

Report Page