★┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄★

« اولین مجموعه تخصّصی مهدویت و نقد مدّعیان دروغین »

🌷🌹السلام علی مهدی الامم و جامع الکلم 🌹🌷

⚠️ بررسی و نقد کتاب مهدیین ناظم العقیلی ⚠️  

(حدیث بیستم > الا المولی الذی یلی امره )

✅💯✅ تاکنون بعد از بحث و بررسی مدعای مارقین و کتاب مذکور ثابت نمودیم که اساس ادعای احمد بصری باطل و بدون دلیل میباشد . و مطلقا حتی یک نص . تاکید میکنیم حتی یک نص صریح و سدید هم در اثبات »> ( امامت ۱۲ مهدی از فرزندان قائم بعد از او )  وجود ندارد ...

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

( جدای از صدها دلیل و روایت صریح و ضروری و قطعی و متقن در مخالفت و تعارض و ابطال این مدعا ... ) و همین مطلب نیز به تنهایی کفایت میکند در سوزاندن 🔥 تمام ریشه های دعوت شیطانی و مبدعانه ی احمد الناصب بصری و اتباع مارق او ... 

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

0⃣2⃣ حدیث بیستم الغيبة (للطوسي) / كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 162 - سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ يَقُولَ بَعْضُهُمْ قُتِلَ وَ يَقُولَ بَعْضُهُمْ ذَهَبَ حَتَّى لَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى‏ الَّذِي‏ يَلِي‏ أَمْرَه‏

-مفضل بن عمر روايت ميكند كه گفت: شنيدم حضرت صادق عليه السّلام مى‏فرمود صاحب الامر دو غيبت دارد يكى از آنها بطول ميانجامد تا جايى كه بعضى ميگويند: او مرده است و برخى مى‏گويند: كشته شده. و عده ‏اى ميگويند: رفته است، تا آنجا كه جز قليلى از يارانش كسى بر اعتقاد بوجود و ظهور وى باقى نمى‏ماند.و هيچ كس از محل او خبر ندارد . نه اولاد او و نه ديگران‏ مگر ان خادمی که انجام کارها و امورات امام ع را برعهده دارد .

⚠️ اما : مارقین فارسی زبان اینطور برداشت و ترجمه کرده اند که ( هیچ کس مکان او را نمیداند مگر ان مولایی که امرش و ولایتش بعد از اوست ) !!!

✅ این روایت از چند منظر قابل بررسی میباشد :

✅ الف – نکته ی مهم اول انکه تا آنجا که ما در متن خود کتاب مشاهده کردیم ، حتي خود العقیلی هم نگفته است که «مولی الذي يلي امره» به معني وصي و صاحب ولایت بعد از اوست . و یا انکه بگوید این مولی الذی یلی امره همان ولد است ... نخیر . اصلا ناظم درباره ی این ها حرف نزده و ادعا نکرده . چون احتمالا اگر او یک درصد هم بهره ای از عقل برده باشد این را میفهمد که این برداشت بسیارررر احمقانه و جاهلانه است .

‼️ اما از انجایی که مارقین فارس زبان دیگر مافوق جاهل اند ، حتی حرف و منظور ناظم در این کتاب را هم نفهمیده اند و خزعبلات برای خود بافته اند . لذا اصلا جمله ی مورد استشهاد ناظم ، این عبارت (الا المولی الذی یلی امره ) نیست .

بلکه او تنها به دنبال اثبات ذریه برای قائم است .

اما متاسفانه مارقین ايراني، در اين حديث «مولی» را به جانشين، معنا مي کنند،و بحث را به بیراهه برده اند .لذا میبینیم که اصلا ناظم ادعا نمیکند که این شخص (مولی الذی یلی امره) همان ولد قائم و ذریه ی اوست . و ایضا حتی ادعا نمیکند که این عبارت (مولی الذی یلی امره) اشاره به وصایت و ولایت یا غیره داشته باشد . اصلا . بلکه او تنها دنبال انست که از جمله ی (لا یطلع علی موضعه احد من ولده ) ، ثابت کند که امام مهدی عج ولد و فرزندانی دارد .

کما اینکه خودش مینویسد :

روایت صریح است در وجود ذریه برای امام مهدی عج در زمان غیبت . و بعد خود او تکرار میکند : و از موضع امام ع کسی از ولد امام و غیر انها اطلاع ندارد مگر المولی الذ یلی امره .یعنی اصلا و ابدا حرف از اینکه این شخص ذریه باشد یا وصی و ولی بعد از امام ع باشد ، در این کتاب العقیلی مطرح نشده .و این مارقین فارسی زبانند که دچار خود درگیری شده اند و حتی حرف مرجع تقلید کودن خود را هم متوجه نمیشوند !!!

📎دقت : شاهد مهم در کلام ما انست که خود ناظم به بررسی اضطراب موجود در حدیث میپردازد و سعی میکند ثابت کند که در اصل حدیث ( من ولده ) وجود دارد . و حال انکه اگر بحث او ، در وجود یک ولی بعد از امام ع بود . و نه مطلق

وجود فرزند برای امام ع . انگاه دیگر فرقی نمیکند که (من ولده ) باشد یا (من ولی) .و دیگر دلیلی ندارد که ناظم انقدر تلاش کند برای اثبات انکه (من ولده) است . !!!

✔️ فلذا طبق کلام ناظم در این کتاب نیز ، حدیث تنها اشاره به وجود ذریه برای امام مهدی عج دارد . و ارتباطی با ادعاهای مبدعانه ی مارقین ندارد .

✾✾─┅┅┅✾𖡹✾┅┅┅─✾✾

✅ ب - بحث اضطراب در حدیث و اختلاف در الفاظ آن :

۱ — الغيبة للنعماني، النص، ص: 172 - عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ: إِنَّ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ قُتِلَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ ذَهَبَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وَلِيٍّ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى‏ الَّذِي‏ يَلِي‏ أَمْرَهُ‏ .

۲- الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 61 - الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى‏ حَتَّى يُقَالَ مَاتَ وَ بَعْضٌ يَقُولُ قُتِلَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ لَا يَطَّلِعُ أَحَدٌ عَلَى مَوْضِعِهِ وَ أَمْرِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى‏ الَّذِي‏ يَلِي‏ أَمْرَه‏ .

با اینکه ناظم تلاش نموده است اثبات کند در متن الغیبه نعمانی تصحیف صورت گرفته است . اما با این حال میبینیم که در خود الغیبه طوسی نیز حتی باز اختلاف وجود دارد و در یک جا بدون (من ولده ) وارد شده است . فلذا حدیث قابلیت استناد برای مارقین را ندارد . چرا که در صورت عدم وجود ( من ولده ) حدیث حتی دلالت بر وجود ذریه برای امام ع را نیز ندارد . و در صورت وجود (من ولده) نیز باز حدیث ربطی به ادعاهای مارقین ندارد و تنها اصل وجود ذریه برای امام ع را اشاره میکند که در ان بحثی نداریم اصلا . و ناظم هم تنها به همین مطلب اشاره نموده است .

✅ ج – ادعای مارقین انست که این (مولی الذی یلی امره) (حال مولی را به هر معنایی که گرفتیم . معنای ان در اخر مقاله بحث میکنیم ) از ولد امام مهدی عج است . 

در حالی که روایت صریحا در حال رد و نفی اطلاع اولاد امام ع از محل ان حضرت است .

روایت نص است در انکه : (لَا يَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَيْرِهِ) هیچ یک از ولد و یا غیر ولد انان از محل امام ع اگاهی ندارند . اما مارقین کاملا مخالفا للروایه میگویند فرزند امام از محل حضرت مطلع است !!!

⬅️ اما اشکال مارقین انست که روایت هم نفی اطلاع فرزند کرده است . و هم نفی اطلاع غیر فرزند را . یعنی نفی اطلاع همه . پس چطور دوباره این مولی الذی یلی امره استثنا شده است ✾✾─┅┅┅✾𖡹✾┅┅┅─✾✾؟ 

💯 توضیح : (مثال : من به سمت یک مطب پزشکی میروم .اما با درب بسته مواجه میشوم . از همسایه میپرسم ایا کسی داخل هست ؟ او جواب میدهد . نخیر هیچ دکتری داخل نیست . و هیچکس دیگری هم داخل نیست . فقط یک نفر هست که مشغول کار هست . ) در اینجا این نفی دکتر سرجای خود هست . یعنی ما یقین داریم که دکتر نیست . اما نفی عام تخصیص خورده . یعنی اینکه هیچکس نیست تخصیص خورد به وجود یک نفر . اما باز ما قطعا میدانیم که ان یک نفر دکتر نیست . چون نفی خاص دکتر سر جای خود هست .

✾✾─┅┅┅✾𖡹✾┅┅┅─✾✾

 در این روایت نیز دو نفی صورت گرفته .

۱- نفی خاص . یعنی نفی اطلاع عده ای خاص که همان فرزندان امام ع هستند . ۲- نفی عام . یعنی نفی اطلاع همه ی مردم . بعد یک تخصیص وارد شده است . این تخصیص بر عام وارد میشود . نه بر خاص . چون قطعا یک گروه باید تخصیص بخورند . ما به اصل تخصیص علم داریم . اما این تخصیص به گروه خاصی تعلق نگرفته است . لذا اصل تخصیص قطعا محقق شده و عام قطعا تخصیص خورده . اما تخصیص خاص احتیاج به بیان خاص دارد .

 ✔️ فلذا هیچ فردی اطلاع ندارد ، تخصیص خورد با > ( الا المولی الذی یلی امره) .

✔️ اما عدم اطلاع ولد تخصیص نخورده است و بر جای خود باقی است . چون بیان خاص برای این نفی خاص لازم است . 

💯 پس ثابت شد که :

◀️ ۱— قطعا طبق نص حدیث ، این (مولی الذی یلی امره) از ولد امام ع نیست .

◀️ 2— بسیار مهم »> ثابت است که طبق نص صریح این روایت در زمان غیبت هیچکدام از فرزندان امام ع محل امام ع را نمیدانند . و این خود ردیه ای مهمی بر ادعای احمد الکذاب است که خود را ابن الامام معرفی میکند . اما روایت اثبات میکند که احمد یک در ادعای فرزند امام بودن ، یک کذاب جاهل است . چون احدی از فرزندان امام ع از محل ایشان اگاهی ندارد .

✾✾─┅┅┅✾𖡹✾┅┅┅─✾✾ 

✅ د – حدیث کافی که شرح میدهد که مقصود خادمانی هستند که از ابتداي غيبت کبري در خدمت امام عصر عج حاضر میباشند ...

حديث اين گونه مي فرمايد: براي صاحب امر دو غيبت است: سپس دو ويژگي اين غيبت را بيان مي کنند

✅ اول: که يکي از آن ها طول مي کشد، به اندازه اي که عدّه اي منکر او مي شوند.

✅دوم: کسي در طول دوران این غیبت از محلّ او اطلاع نخواهد داشت الا المولی بنابراين ، منظور خادمانی هستند که از ابتداي غيبت کبري در خدمت حضرت هستند ، نه فقط از 15 سال پيش! اين نکته قابل توجهي است .

✾✾─┅┅┅✾𖡹✾┅┅┅─✾✾

💯✅💯 این حدیث موید بسیار مهمی بر معنای ماست و حدیث مورد بحث را توضیح می دهد: کافی شریف : ج1، ص340 امام صادق فرمودند: لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِيلَةٌ الْغَيْبَةُ الْأُولَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ الْأُخْرَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ «مَوَالِيه‏» قائم سلام الله علیه امام عصر ، حجة بن الحسن ، دو غیت دارد، یکی از آن ها کوتاه است و دیگری طولانی می شود و و در غیبت صغری مکان او را کسی نمی داند غیر از خواص شیعیان او، و در غیبت کبری مکان او را نمی داند مگر خواص موالی او؛ خیلی زیباست، 

✾✾─┅┅┅✾𖡹✾┅┅┅─✾✾

◀️ ۱— هم مشخص است که «موالیه » یک نفر نیست بلکه چندین نفرند و در طول زمان غیبت .

◀️ ۲—این موالی در طول غیبت کبری حضور داشتنه باشند و در خدمت امام ع هستند . نه فقط همین 15 سال پیش!! 

◀️ ۳- کاملا این ادعا که الا المولی الذی یلی امره به معنی وصی و امام بعد از اوست را رد می کند، چرا که می فرماید: «موالیه» یعنی چندین مولی.

◀️ ۴— واضح است که مولی و موالی در هر دو روایت ، به معنای مفعولی و خادم و خدمتگذار امام ع است . قطعا وبلا شک و لاریب ...

✅ ✅ هاء —  معنای مولی الذی یلی امره چیست ؟ 

پیشتر گفتیم که این برداشت را حتی ناظم هم در این کتاب نکرده و تنها مارقین فارس زبان بخاطر شدت جهل و حماقتشان چنین خزعبلاتی را توهم میکنند . و برای مثال اگر ذره ای در مباحث شعه و سنی و شبهات عامه کار کرده بودند الان چنین کلمات مضحکی را بیان نمیکردند و معنای این عبارت را درک میکردند .

اکنون برای این جاهلان بیان میکنیم که معنای مولی الذی یلی امره چیست !!!

(الوِلایه) به معنای سرپرستی است. (ولی) و (مولی) هر دو در این معنا استفاده می‌گردند، هم در معنای فاعلی آن یعنی (صاحب ) و هم در معنای مفعولی آن یعنی بنده و عبد . به مؤمن گفته می‌شود ( هو ولیّ الله عزّ و جلّ) یعنی مؤمن بنده ¬ی خدا است. در معنای فاعلی به هر دو صورت گفته می‌شود: ( الله تعالی ولیُّ المؤمنین و مولاهم) خداوند سرپرست مؤمنان است.

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─ 

در ولایت سه جهتِ مختلف وجود دارد و بنابرین، تعدّدِ مصادیق نیز در همین سه جهت قابل فرض است. این سه جهت از این قرارند:

1ـ (من له الولایه) کسی که ولایت برای او است و این همان شخصی است که از آن به عنوان « ولیّ» به معنای فاعلی یاد می‌شود .

2ـ (من علیه الولایه) کسی که بر وی اعمال ولایت شده است. چنین شخصی طرف مقابل و زیر دست ولیّ به معنای پیشین است، کسی که ولیّ امور او را در دست دارد و به او امر و نهی کرده و بر وی اعمال نفوذ می‌کند و سود و زیانش را مدّ نظر قرار می‌دهد. این شخص همان ولیِّ به معنای مفعولی است.

3ـ (ما فیه الولایه) چیزی که ولایت در آن است. مقصود در اینجا همان چیزهایی است که ولایت در آنها اعمال می‌شود. فی المثل پدر در امورِ تربیتی فرزندش ولایت دارد ؛

از سوی دیگر بیان شد که « ولیّ» و ( مولی ) در لغت هم به معنای فاعلی آن و هم به معنای مفعولی آن استفاده می‌گردد، لذا اگر در معنای انها ، هم « بنده » ذکر می‌شود و هم « صاحب » ، از همین باب است. این مبحث بسیار دقیق و شیرینی است و مثالهای بسیار زیاد قرانی و روایی در این خصوص وجود دارد که از حوصله ی بحث خارج است .

⬅️ مولی و ولی به معنای فاعلی ان مثل : من کنت مولاه فهذا علی مولاه . انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاه ویوتون الزکاه و هم راکعون .

⬅️ ولی به معنای مفعولی ان مثل ایات حدیث لوح : حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأُكْرِمَنَ‏ مَثْوَى‏ جَعْفَرٍ وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِي أَشْيَاعِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِيَائِه‏ . ، سخن و وعده پابرجاى من است كه: مقام جعفر (امام صادق) را گرامى‏ دارم و او را نسبت به پيروان و ياران و تابعانش مسرور سازم.

⬅️ مولی به معنای مفعولی : حقا انقدر زیاد است که نوشتن ان احتیاجی نیست . مثلا با جستجوی عبارت (موالیه و موالیکم و المولی و انا مولاک ) میتوانند صدها روایت در معنای مفعولی مولی ملاحظه نمایند که به معنای عبد و بنده و غلام و خادم امده است . اما چه میتوان کرد وقتی که مارقین ، ختم الله علی قلوبهم گشته اند ...

💯 ◀️ تنها یک روایت را تبرکا ذکر میکنیم که در ان هم (موالیه) امده هم (مولاه) هم (مولاک) کافي: ج1، باب مولد امام حسن صلوات الله عليه * امام صادق سلام الله عليه مي فرمايند: خَرَجَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ إِلَى مَكَّةَ سَنَةً مَاشِياً فَوَرِمَتْ قَدَمَاهُ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ «مَوَالِيهِ»: لَوْ رَكِبْتَ لَسَكَنَ عَنْكَ هَذَا الْوَرَمُ. فَقَالَ كَلَّا .... فَقَالَ لَهُ «مَوْلَاهُ»: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي ...فَقَالَ الْحَسَنُ عليه السلام «لِمَوْلَاهُ» ...فَقَالَ لَهُ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي .....إِنَّمَا أَنَا ( مَوْلَاكَ ) ....

✅ و – رجوع به خانواده ی حدیث و فهم معنای عبارات از احادیث مشابه :

با رجوع به عبارات مشابه در احادیث دیگر نیز این نکات واضح است :

💥 ۱— یلی امره در روایات به معنای امور ظاهری امده است . و نه به معنای ولایت و وصایت و این برداشت برداشتی جاهلانه است قطعا .

💥۲— هر کجا ( مولی + الذی ) امده است به معنای مفعولی میباشد . یعنی همان معنای عبد و خادم .

دقت در عبارت یلی امره بسیار مهم است . مارقین ترجمه کرده اند که : (این شخص امر امام ع را به عهده دارد) . و طبق این فهم و ترجمه ی جاهلانه ی مارقین یعنی این شخص امیر بر امام ع است . 

 اما در روایات وقتی میخواهد امارت بر مردم را تعبیر کنند . مثلا میفرمایند : یلی امر الناس یا یلی امرالامه .

 ⬅️ و قَالَ مِنْ يَلِي‏ أَمَرَ النَّاسِ‏ بَعْدِي عَلَى‏  .  

 ⬅️ قالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَنْ تَذْهَبَ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَلِيَ‏ أَمْرَ الْأُمَّةِ رَجُلٌ وَاسِعُ الْبُلْعُومِ رَحْبُ الصَّدْرِ يَأْكُلُ وَ لَا يَشْبَعُ وَ هُوَ مُعَاوِيَة .

💯 لذا مطلقا نمیتوانند به معنای امارت و ولایت بگیرند . بلکه این عبارت به معنای امور ظاهری امام و کارهای امام میگیریم .

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

✅💯✅ نتیجه :

۱- خود ناظم نیز در این کتاب ادعای انکه این مولی فرزند امام ع است . و یا انکه این عبارت به معنای امامت است را نکرده . و این از بیسوادی مارقین فارسی زبان است . و فقط در صدد اثبات وجود ولد برای امام ع است. (که بحثی در ان نداریم)

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

۲- اضطراب و اختلاف در متن حدیث حتی در خود الغیبه طوسی ره ، مبطل اصل دلالت این حدیث بر وجود فرزند برای امام ع است .

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

۳- نص حدیث صریحا ، اطلاع أحدی از فرزندان امام ع ، از محل ایشان را نفی میکند . و تخصیص شامل ولد نمیشود. و این خود مبطل ادعای بنوّت احمد بصری است .

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

۴- حدیث کافی که شرح میدهد که مقصود خادمانی هستند که از ابتداي غيبت کبري در خدمت امام عصر عج حاضر میباشند و یک نفر هم نمیباشد و اختصاص به زمان حال نیز ندارد و دلالت بر امارت و وصایت هم نمیکند .

─┅━━━━━━✦━━━━━━┅─

۵- به طور واضح و صریح ، مولی در حدیث به معنای مفعولی ان و به معنای خادم و بنده میباشد طبق صدها روایت مشابه . و منظور انجام امورات و خدمات ظاهری به امام ع است . ونه امارت و ولایت و وصایت .

   🌷🖋 سید . شیعه ✒️🌷

■□■□■□■□■□■

➊◈ گروه انصار المهدی عج ↓↓ https://t.me/ansar_almahdi_1

➋◈ کانال انجمن علمی تحقیقاتی انصارالمهدی عج ↓↓ https://t.me/ansar_almahdi_ngo

➌◈الإثني عشریة↓↓

https://t.me/antimortad

➍◈ اینستاگرام انجمن انصار المهدی عج ↓↓

https://instagram.com/ansar_almahdi_ngo?igshid=1sisfu7z722kt