...

...


سرنوشت کتاب‌های کاغذی

آیا کتاب‌های چاپی به سرنوشت لوح‌های گلی، کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها دچار خواهند شد؟ آیا «مطالعه الکترونیک» می‌تواند خطراتی برای مغز و قدرت تفکر ما داشته باشد؟

 راشل نوئر


ترجمه سیدامین موسوی‌زاده



هنگامی که پیتر جیمز، رمان خود را در سال 1993 بر روی دو فلاپی دیسک منتشر کرد، برای واکنش‌های منفی متعاقب آن چندان آماده نبود. روزنامه‌نگاران و همکاران نویسنده‌اش او را سرزنش و نکوهش کردند. حتی یک گزارشگر، رایانه و مولد برق خود را به ساحل آورد تا نشان دهد این شکل از خواندن تا چه اندازه بی‌معنی است.

خود جیمز در مورد آن روزها می‌گوید: «من در صفحه اول اخبار بسیاری از روزنامه‌ها در سراسر جهان به قتل رمان متهم شدم، اما معتقد بودم که رمان بدون دخالت من هم در حال مرگ است. به گواهی آمار، در بریتانیا 90 درصد پسران 12 تا 16 ساله هرگز کتابی نخوانده بودند و عمده دلیل آنها این بود که کتاب از مد افتاده است. شاید اگر یک شکل جدید و هیجان‌انگیز برای خواندن در دسترس بود و به نظرشان جذاب می‌رسید بچه‌ها به کتابخوانی تشویق می‌شدند.»


پیش‌بینی محبوبیت کتاب‌های الکترونیک

مدت کوتاهی پس از «میزبان»، جیمز پیش‌بینی کرد که کتاب ‌الکترونیک در آینده به خاطر سادگی و لذت‌بخشی، محبوب‌تر از کتاب چاپ‌شده خواهد بود. به عبارت دیگر، آنچه در دهه 90 بدعت به شمار می‌آمد، در نهایت به نقطه‌ای منجر شد که کتاب‌های سنتی را با خطر انقراض مواجه کرد. و اکنون در دو دهه بعد، نگرش جیمز در حال وقوع است.

اینکه آن کتاب‌های الکترونیک در سال‌های اخیر محبوبیت فراوان یافته است، خبر تازه‌ای نیست. اما اینکه آنها سرانجام در رأس قرار بگیرند یا نه و اینکه چه اتفاقی برای «جهان کتاب کاغذی» خواهد افتاد، هنوز مشخص نیست. آیا کتاب‌های چاپی به صف لوح‌های گلی، کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها خواهند پیوست؟ و در محفظه‌های شیشه‌ای با دیگر اقلام در معرض نمایش در موزه‌ها قرار خواهند گرفت؟ و اگر چنین است آیا باید نگران باشیم؟

با توجه به تغییرات، هم در روند خواندن الکترونیک هم در تحقیقات برای یافتن اثرات آن بر ما، پاسخ به این پرسش چندان ساده نیست. آنچه می‌دانیم این است که در سال گذشته نیمی از بزرگسالان امریکایی تبلت یا کتابخوان الکترونیک داشته‌اند و اینکه در سال 2013 از هر 10 کتاب، 3 نسخه به صورت الکترونیک خوانده شده است. اگرچه هنوز کتاب‌های چاپی محبوب‌ترین وسیله‌ برای مطالعه هستند، اما در دهه گذشته کتاب‌های الکترونیک برای رسیدن به آنها بسیار چالاک بوده‌اند.


ظهور اولین کتاب دیجیتال

تعیین ظهور اولین کتاب دیجیتال، چالش‌برانگیز است؛ چرا که عموماً تعریف مردم از کتاب الکترونیک متفاوت است. در دهه 70 پروژه‌ گوتنبرگ انتشار متون الکترونیک را آغاز کرد و کتاب‌هایی را نیز که در هایپرکارت، اولین فرارسانه موفق قبل از وب جهان‌گستر، در دهه 80 و 90 منتشر شد، بسیاری آن را پیشگام می‌دانند. برنامه‌ها و دستگاه‌های بعدی برای مطالعه الکترونیک نیز بسیار سریع سر رسیدند: پالم‌پایلوت، مایکروسافت ریدر و سونی ریدر.

مایک شازکین، مؤسس شرکت آیدیا لوجیکال، می‌گوید: «تجربیات پالم و مایکروسافت در آغاز سده جدید، به شکل جدیدی از کتاب الکترونیک منجر شد هر چند تجاری و کاربردی نبود.» در واقع با اتفاقاتی که برای «میزبان» جیمز افتاد، در آن زمان ناشران چندان نگران نبودند. رابرت استین، بنیانگذار مؤسسه آینده کتاب، می‌گوید: «در سال 1992 من با پنج تن از هشت مدیر شرکت‌های مهم صنعت نشر در این خصوص صحبت کردم و همگی آنها معتقد بودند که این مسأله‌ای نیست که بخواهند درگیرش شوند. مردم هرگز روی نمایشگر مطالعه نمی‌کنند.»

اما هنگامی که در سال 2007 آمازون کیندل را عرضه کرد، ناگهان این نگرش تغییر کرد. تقریباً بلافاصله این دستگاه، صنعت چاپ و نشر را به تپش انداخت. بنا به گزارش‌های نیویورک‌‌تایمز از 2008 تا 2010 فروش کتاب الکترونیک سر به فلک کشید و رشدی 1260 درصدی داشت. آمدن نوک و آی‌بوک‌های اپل هم این بازار را شعله‌ورتر کرد. استین معتقد است که در آن ایام صنعت چاپ و نشر، تمام توانایی خود را برای بازیابی و ابتکار از دست داده بود. در سال 2011 کتاب چاپی به مرز ورشکستگی رسید و بازار کتاب‌ الکترونیک همچنان در حال صعود بود؛ گرچه نه با رشد انفجاری آغارین خود.


آینده کتاب‌های کاغذی

اما در دو سال گذشته، تغییری رخ داده است. به گزارش انجمن ناشران امریکا، خرید و فروش کتاب الکترونیک، که طی سال پیش، 20 درصد بازار کتاب بود، همچنان در همان حدود متوقف شده است. ظاهراً به سربالایی رسیده‌ایم. دست‌کم نیمی از مخاطبان کتاب دوست ندارند که از روی نمایشگر مطالعه کنند.

اما در حالی که هیچ‌کس نمی‌تواند با اطمینان از آینده کتاب‌های کاغذی سخن بگوید، استین باور دارد که در حال حاضر یک سربالایی به نظر می‌رسد و در آینده به شیبی تند خواهد رسید. «ما در یک دوره انتقال هستیم. کارایی‌های خواندن روی نمایشگر همواره بهبود و گسترش خواهد یافت و مردم را برای پذیرش این تغییر مجاب خواهد کرد.» استین تصور می‌کند که شکل آینده کتاب به طور مثال ممکن است نه توسط ناشران متداول، که با «صنعت بازی‌سازی» ارائه شود. او همچنین پیش‌بینی می‌کند که به خاطر تجربه‌ مطالعه اجتماعی تمایز میان نویسنده و خواننده از میان خواهد رفت و مؤلف و مخاطبان می‌توانند به صورت دیجیتالی برای هر پاراگراف، جمله یا خط با هم بحث و تعامل کنند.

در واقع پروژه‌هایی مثل «کتاب اجتماعی» (SocialBook) به اعضا اجازه می‌دهد که نظرات خود را مستقیماً در متن دیجیتالی کتاب وارد کنند؛ چنانکه هم‌اکنون نیز در چندین دبیرستان و دانشگاه این روش برای انگیزش در مباحثات به کار گرفته می‌شود. به بیان استین «برای نوه‌های ما مطالعه به عنوان امری که به تنهایی انجامش می‌دهید عجیب خواهد بود. چرا شما باید به تنهایی مطالعه کنید اگر می‌خواهید به اندیشه‌های دیگرانی که می‌شناسید و اعتماد دارید و یا بینش مردمان سراسر جهان دسترسی پیدا کنید»

با این حال کتاب‌ها خودشان به طور کامل ناپدید نمی‌شوند؛ دست کم نه به این زودی‌ها. صفحات چاپ‌شده شاید همانند چاپ ‌نقش‌های چوبی و پارچه‌های دستباف و فیلم‌های دست‌ساز، ارزش زیباشناختی و صنایع‌دستی پیدا کند. کتاب‌‌ها شاید خوانده نشوند اما تا مدت‌ها همچنان دیده خواهند شد: به عنوان کالانماهای هنری و مجموعه‌های تزیینی.

استین می‌گوید: «چاپ وجود خواهد داشت اما در قلمرویی متفاوت و برای مخاطبانی بسیار محدودتر؛ چنانچه امروز برای شعر رخ داده است. اما به هر رو، گفتمان روشنفکری دارد از اشکال چاپی دور می‌شود.» شازکین نیز نظری نزدیک به او دارد. به گمان او: «در 10سال آینده کتاب‌های چاپی صرفاً برای خوانندگان پیر و ساده وجود خواهد داشت و امری غیرمعمول می‌شود. البته نه تا آن حد که کودک از مادرش بپرسد این چیست. اما این‌قدر غیر معمول هست که در یک قطار، تنها یکی دو نفر از روی کتاب کاغذی مطالعه کنند و دیگران از دستگاه الکترونیک استفاده می‌کنند.»

شازکین عقیده دارد که با این حال مرگ نهایی و کامل چاپ اجتناب‌ناپذیر است و شاید این اتفاق تا 50 یا 100 سال آینده رخ ندهد؛ «درک اینکه کسی چیزی را چاپ کند که سنگین است و راحت جابه‌جا نمی‌شود و قابل تنظیم نیست، روز به روز دشوارتر خواهد شد. گمان می‌کنم روزی فراخواهد رسید که کسی حسی از چاپ نخواهد داشت.»


آیا «مطالعه الکترونیک» می‌تواند خطراتی برای مغز و قدرت تفکر ما داشته باشد؟

اما آیا در همان حال که کسانی به خاطر از دست دادن زیباشناختی کتاب ناراحت هستند، ممکن است با ناپدید شدن چاپ، خطرات دیگری ما را تهدید کند؟ برخی تحقیقات نشان می‌دهد که در این مورد نگرانی‌هایی وجود دارد.

ماریانه ولف، مدیر مرکز تحقیقات زبان و مطالعه در دانشگاه تافتسِ ماساچوست، می‌گوید: «واقعیت این است که اضطراب فراوانی برای انقراض کتاب وجود دارد. اما آدم‌هایی مثل من دلیل خوبی دارند که امیدوار باشند این امر رخ نمی‌دهد: وجود خوانندگان کتاب.»

بنا بر یافته‌های ولف و کسانی همچون او، مطالعه‌ الکترونیک می‌تواند اثرات منفی بر روش پاسخ‌دهی مغز به متن، شامل درک مطلب، تمرکز و توانایی حفظ توجه به جزییات به مثابه یک طرح و یک توالی از وقایع داشته باشد. این تحقیقات تقریباً نشان می‌دهد که در طیف مطالعه، خواندن متن‌های چاپی در یک سمت (متمرکزترین شکل آن) و خواندن متون برخط در سوی دیگر (مشوش‌ترین شکل آن) قرار دارند. مطالعه کیندل جایی در میانه این دو است.

ولف معتقد است: «بسیاری از آدم‌ها نگران این هستند که نحوه‌ داستان خواندن ما در حال تغییر است. اما نگرانی من این است که ما مغزی با اتصال‌کوتاه مطالعاتی داشته باشیم؛ مغزی که در جمع‌آوری اطلاعات عالی است اما در کسب مهارت‌های مطالعه عمیق تحلیلی و انتقادی کارآمد نیست.»

اما با این حال این مورد در گام‌های آغازین خود قرار دارد و یافته‌ها درباره اثرات منفی مطالعه الکترونیک هنوز باید تراش بخورند. در واقع برخی مطالعات نتایجی متضاد دارند و اثری منفی را روی درک انسان اثبات نمی‌کنند یا حتی بویژه برای خوانندگانی که «خوانش‌پریشی» دارند افزایش درک مطلب را نشان می‌دهد.


اثرات مطالعه دیجیتال بر کودکان

یافته‌هایی نیز برای چگونگی اثرات مطالعه دیجیتال بر روی کودکان وجود دارد. کتاب‌های الکترونیک مصور کودک اغلب پیشرفته هستند و حرکت، آهنگ و صدا را شامل می‌شوند. اما تأثیر این اضافات بر خواندن متناسب با چگونگی اجرای آنها متغیر است. آدریانا باس، استاد دانشگاه لیدن در هلند، معتقد است که اگر اینها بخوبی انجام گیرند، می‌توانند به عنوان یک راهنما برای کودکان به شمار آیند.

در آزمایش‌های مربوط به بیش از 400 کودکستان، باس و همکارانش دریافتند که بچه‌هایی که کتاب‌های الکترونیک متحرک می‌خوانند داستان را بهتر درمی‌یابند و کلمات بیشتری نسبت به کسانی که کتاب‌های غیرمتحرک می‌خوانند یاد می‌گیرند. به گفته باس برای خردسالان زبان نوشتاری اغلب دشوار است اما تصاویر متحرک می‌تواند به آنها برای درک بیشتر قطعات سخت متن کمک کند.

با این همه، ولف در مورد همه نگرانی‌های ما در مورد تغییراتی که کتاب‌های الکترونیک در شیوه ادراک ما از دنیای نوشته‌ها و تعامل با دیگران ایجاد می‌کند، خاطر نشان می‌کند که باید پذیرفت که پیش از این، هرگز تحقق مردمسالاری در دانش تا این حد ممکن نبوده است. در عین حال که این دستگاه‌ها در جاهایی مانند اروپا و امریکا می‌تواند به مشکلاتی برای کودکان و بزرگسالان منجر شود، در کشورهای در حال توسعه این امر می‌تواند یک نعمت و در واقع مهمترین امکان برای دسترسی به آگاهی باشد. با توجه به این، ولف اظهار امیدواری می‌کند که ما به حفظ جامعه «دو-ادبیاتی» ادامه دهیم؛ جامعه‌ای که برای هر دو واژه «دیجیتال» و «چاپ‌شده» ارزش قائل است. چشم‌انداز مثبت اخیر در تعدادی از کتابفروشی‌های مستقل، ولف را دلگرم می‌کند به اینکه دیگران هم مثل او ارزش چاپ را می‌دانند. او می‌گوید: «یک مدار کامل مطالعه در مغز، مهمترین سهم را در پرورش فکری نوع بشر دارد. از این رو، هر چیزی که آن را تهدید می‌کند، باید هوشیارانه و موشکافانه بررسی شود.»


٭ عکاس و روزنامه‌نگار نیویورکی

منبع: مجله «آینده»، فوریه 2016 ، ستون «آخرین نقطه روی زمین»


Report Page