...
سلفی و داوری دیگران
دکتر کارن دیلشاکلفورد
ترجمه سیدامین موسویزاده
دکتر کارن دیلشاکلفورد، Karen Dill-Shackleford مدیر برنامه روانشناسی رسانه در دانشگاه فیلدینگ و ویراستار دستنامه روانشناسی رسانه آکسفورد است. آنچه در ادامه میخوانید یادداشت او پیرامون پدیده سلفی است.
٭٭٭
«ذهن» شاید بیش از مؤلفههای دیگر، انسان را از گونههای دیگر موجودات متمایز میکند. با این حال، دانستن اینکه دیگران دارای ذهن هستند (ذهنی پر از باورها و انتظارات و عواطف و احساسات و ادراکات، گاه مانند ذهن ما و گاه متفاوت از آن) کافی نیست برای اینکه یک حیوان اجتماعی موفق باشیم.
شعر شاعر سده هجدهمی اسکاتلندی، روبرت بِرنز را به خاطر بیاورید: «و خداوند قادر به ما هدیه خواهد داد: دیدن خودمان آنچنان که دیگران ما را میبینند» این جملهای طنزآمیز برای اشاره به اجتناب از غرور و گستاخی است: تجسم اینکه از نظرگاه دیگری چگونه دیده میشویم قابلتأمل و البته دلهرهآور است. دستگاه حسی ما وقتی از دور به «خویش» مینگرد در شناخت ضعیف عمل میکند.
سلفی راهی برای کنترل «تصور دیگران از ما» است. راهی برای دور ماندن از قضاوتهای دیگران از این طریق که با سلفی، تصویری از خود به دیگران ارائه میکنیم که دوست داریم آنگونه دیده و قضاوت شویم. بنابراین با منظور و هدفی خاص «تصویری» از خود را در ذهن دیگران حک میکنیم.
داوریهای دیگران را تنها خود آنان خلق نمیکنند. ما با پدیدههایی مثل سلفی در واقع قصد داریم بر افکار و داوری دیگران تأثیر گذاریم. و از آنجا که سلفی را خود شخص ایجاد میکند، پس میتواند حتی جا را برای انکار باز گذارد: «این من نیستم، این صرفاً یک «من» است که شما خلق کردهاید!»